Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
machicolate	سوراخ برج یاسنگر
Other Matches
breastwork	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl	سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate	ثقبه دار سوراخ سوراخ
pink	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
grids	دریچه سوراخ سوراخ
grid	دریچه سوراخ سوراخ
cancellate	سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle	سوراخ سوراخ کردن
cancellated	سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore	مرجان سوراخ سوراخ
riddles	سوراخ سوراخ کردن
swage block	قالب سوراخ سوراخ
cancellous	سوراخ سوراخ اسفنجی
breach	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
foraminated	سوراخ سوراخ
laces	پر از سوراخ
mure	سوراخ
loop	سوراخ
looped	سوراخ
loops	سوراخ
lace	پر از سوراخ
perforation	سوراخ
fenestra	سوراخ
peep hole	سوراخ
outage	سوراخ
finger hole	سوراخ
foraminiferous	سوراخ سوراخ
broached	سوراخ کن
tapped	سوراخ
tapping	سوراخ
broaches	سوراخ کن
broach	سوراخ کن
imperforate	بی سوراخ
outages	سوراخ
foramen	سوراخ
punch	سوراخ کن
punches	سوراخ کن
holes	سوراخ
slotting	سوراخ
awl	سوراخ کن
alveolar	سوراخ سوراخ
abroach	سوراخ
holed	سوراخ
hole	سوراخ
orifices	سوراخ
slots	سوراخ
edge perforated	لب سوراخ
broaching	سوراخ کن
punched	سوراخ کن
drill hole	سوراخ
orifice	سوراخ
cribriform	سوراخ سوراخ
holing	سوراخ
columbarium	سوراخ
slot	سوراخ
broacher	سوراخ کن
waterhole	سوراخ
leaked	سوراخ
leak	سوراخ
puncturing	سوراخ
meshes	سوراخ
opening	سوراخ
openings	سوراخ
thirl	سوراخ
taphole	سوراخ
punctured	سوراخ
waterholes	سوراخ
mesh	سوراخ
meshing	سوراخ
boring	سوراخ
punctures	سوراخ
puncture	سوراخ
pecker	سوراخ کن
borehole	سوراخ
pitting	سوراخ سوراخ
overtures	سوراخ
tap	سوراخ
overture	سوراخ
punctulate	سوراخ سوراخ
eyelets	سوراخ
pigenhole	سوراخ
pumiceous	سوراخ سوراخ
eyelet	سوراخ
pinking	سوراخ
piercer	سوراخ کن
boreholes	سوراخ
leaks	سوراخ
spy hole	سوراخ
pertusion	سوراخ
perforator	سوراخ کن
manholes	سوراخ ادم رو
stabs	سوراخ کردن
buttonhole	سوراخ دکمه
delve	سوراخ کردن
incising	سوراخ کردن
buttonholed	سوراخ دکمه
delved	سوراخ کردن
pores	ریزه سوراخ
bores	سوراخ مته
stabbed	سوراخ کردن
stab	سوراخ کردن
delves	سوراخ کردن
delving	سوراخ کردن
bores	قطر یک سوراخ
pores	سوراخ ریز
buttonholes	سوراخ دکمه
broached	سوراخ کردن
porthole	سوراخ برج
broaching	سوراخ کردن
portholes	سوراخ برج
the two nostrils	دو سوراخ بینی
scuttle	سوراخ کردن
scuttled	سوراخ کردن
bore	سوراخ کردن
broaches	سوراخ کردن
scuttles	سوراخ کردن
scuttling	سوراخ کردن
loophole	سوراخ دیدبانی
bore	سوراخ مته
pitted	سوراخ سوراخ چاله چاله
bores	سوراخ کردن
pore	ریزه سوراخ
buttonholing	سوراخ دکمه
broach	سوراخ کردن
bore	قطر یک سوراخ
manhole	سوراخ ادم رو
loopholes	سوراخ دیدبانی
pore	سوراخ ریز
on tap	سوراخ دار
sprocket hole	سوراخ زنجیری
steek	سوراخ کردن
tape perforator	نوار سوراخ کن
taphole	سوراخ بشکه
thumbhole	سوراخ شستی
ticket punch	بلیت سوراخ کن
to break open	سوراخ کردن
to burn a hole	سوراخ کردن
to drill through	سوراخ کردن
spiracle	سوراخ تنفس
spile	سوراخ گیری
penetrable	سوراخ شدنی
perforative	سوراخ کننده
pore fungus	اغاریقون پر سوراخ
pory	پر سوراخ پر منفذ
punched hole	سوراخ منگنه
puncher	سوراخ کننده
rivet hole	سوراخ پرچ
shrink hole	سوراخ انقباض
snuffer	سوراخ بینی
to punch a hole in	سوراخ کردن
wear a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کردن
the eye of the needle	سوراخ سوزن
culver-hole	سوراخ داربست
loop-hole	سوراخ دیدبانی
Every nook and corner.	هر سوراخ سنبه ای
foot hole	سوراخ پائینی
to pick a hole in	سوراخ کندن در
to poke a hole in any thing	سوراخ کردن
to set abroach	سوراخ کردن
transfix	سوراخ کردن
tuyere	سوراخ هوا
ventage	سوراخ باد
imperforable	سوراخ نشدنی
weak square	حفره سوراخ
zero punch	سوراخ صفر
of proof	سوراخ نشدنی
plug	سوراخ گیره
blind hole	سوراخ مسدود
bottom hole	سوراخ اصلی
bunghole	سوراخ مقعد
canaliculus	سوراخ باریک
center mark	مرکز سوراخ
center punch	مرکز سوراخ
chimney flow	سوراخ تنور
core hole	سوراخ هسته
cross hole	سوراخ عرضی
blind hole	سوراخ کور
basic hole	سوراخ مقدماتی
plugging	سوراخ گیره
plugs	سوراخ گیره

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com