Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (1 milliseconds)
English
Persian
centered
میان
centered
مرکز
centered
وسط ونقطه مرکزی
centered
درمرکز قرارگرفتن
centered
تمرکز یافتن
centered
وسط
centered
محل
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centered
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centered
نقط ه میانی چیزی
Other Matches
self centered
خودگرای
self centered
متوجه نفس خود
self centered
ثابت ونامتحرک
four-centered
[قوس جناغی چهار پرگاری]
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
She only thinks of her self . she is self – centered.
فقط بفکر خودش است
child centered
کودک محور
client centered therapy
درمان متمرکز بر درمان جو
body centered cubic
مکعب مرکز پر
face centered cubic
مکعب مراکز وجوه پر
end centered unit cell
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
face centered cubic lattice
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
body centered cubic lattice
شبکه مکعبی مرکز پر
body centered cubic space lattice
شبکه فضاویی مکعبی با مرکزحجمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com