English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
Other Matches
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
quays سکوی بارگیری
platform سکوی شیرجه
artillery mount سکوی نصب
platforms سکوی شیرجه
bench سکوی کوهستانی
back berm سکوی پایه
artillery mount سکوی توپخانه
cavalier سکوی نگهبانی
median سکوی میانی
median سکوی وسط
benches سکوی کوهستانی
jumping hill سکوی پرش
testing stand سکوی ازمایش
board سکوی شیرجه
launcher سکوی پرتاب
flight platform سکوی پرواز
seat سکوی استقرار
seated سکوی استقرار
seats سکوی استقرار
quay سکوی بارگیری
pallets سکوی بار
bema سکوی خطابه
starting block سکوی شروع
staging سکوی کار
pedestals سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
pedestal سکوی اتش
pedestal سکوی تیر
starting platform سکوی شروع
central reserve سکوی وسط
central reserve سکوی میانی
military platform سکوی نظامی
loading rack سکوی بارگیری
channelising island سکوی جداساز
loading site سکوی بارگیری
platform 3 سکوی شماره 3
stanchion سکوی استقرار
shelf سکوی کوهستانی
soft missile base سکوی بی حفاظ
boarded سکوی شیرجه
decks سکوی موتور
decked سکوی موتور
projectile flat سکوی گلوله
deck سکوی موتور
pallet سکوی بار
entablement سکوی مجسمه
berm سکوی شیب بر
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
inside berm سکوی شیببر درونی
blast برخاستن از سکوی پرتاب
low board سکوی یک متری شیرجه
ambo میز [سکوی] خطابه
ambon میز [سکوی] خطابه
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
launching site سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
railhead سکوی راه اهن
deck سکوی جلوی تانک
pads سکوی پرتاب رسانگر
pad سکوی پرتاب رسانگر
bema سکوی وعظ درکلیسا
decked سکوی جلوی تانک
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
railway end پل سکوی راه اهن
channelising island سکوی هدایت کننده
high board سکوی شیرجه 3 متری
thwarts سکوی نشیمن قایق
decks سکوی جلوی تانک
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
hard base سکوی پرتاب مستحکم
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
station ایستگاه
stations ایستگاه
stationed ایستگاه
stand ایستگاه
sites ایستگاه
sited ایستگاه
site ایستگاه
slave station ایستگاه فرعی
substation خرده ایستگاه
substation ایستگاه فرعی
space platform ایستگاه فضایی
station house ایستگاه کلانتری
tide station ایستگاه جزر و مد
control cubicle ایستگاه فرمان
control station ایستگاه کنترل
enquiry station ایستگاه پرس و جو
exposure station ایستگاه هوایی
coast station ایستگاه ساحلی
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
railway station ایستگاه قطار
upper terminal ایستگاه کوهستانی
wireless station ایستگاه بی سیم
known datum point ایستگاه معلوم
loading station ایستگاه بارگیری
tracking station ایستگاه ردیابی
tracking stations ایستگاه ردیابی
orienting station ایستگاه توجیه
master station ایستگاه اصلی
reading station ایستگاه خواندن
forward station ایستگاه جلو
height of site ارتفاع ایستگاه
fuelling station ایستگاه سوختگیری
ground position ایستگاه زمینی
traverse station ایستگاه پیمایش
remote station ایستگاه دوردست
relay station ایستگاه واسطه
relay station ایستگاه رله
master station شاه ایستگاه
space station ایستگاه فضایی
space stations ایستگاه فضایی
power stations ایستگاه مولدنیرو
power station ایستگاه مولدنیرو
station master رئیس ایستگاه
stationmaster رئیس ایستگاه
stationmasters رئیس ایستگاه
workstations ایستگاه کاری
climatological station ایستگاه هواشناسی
bus stop ایستگاه اتوبوس
wayside ایستگاه فرعی
clients ایستگاه پردازشگر
client ایستگاه پردازشگر
terminus ایستگاه نهایی
terminuses ایستگاه نهایی
police stations ایستگاه پلیس
weather station ایستگاه هواشناسی
police station ایستگاه پلیس
weather stations ایستگاه هواشناسی
stand بساط ایستگاه
bus stops ایستگاه اتوبوس
air way station ایستگاه کنترل
stop ایستگاه نقطه
bus bay ایستگاه اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
cabstand ایستگاه درشکه
stops ایستگاه نقطه
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
stopping ایستگاه نقطه
stopped ایستگاه نقطه
broadcasting station ایستگاه رادیو
base end station ایستگاه عقب
ambulance station ایستگاه امبولانس
workstation ایستگاه کاری
broadcast station ایستگاه فرستنده
fire station ایستگاه اتش نشانی
rawinsonde ایستگاه راوین سوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com