English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
Other Matches
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
air delivery platform پالت مخصوص بارریزی هوایی
airdrop container جعبه مخصوص بارریزی هوایی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
airdrop بارریزی هوایی
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air dispatcher متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
air letter نامهء مخصوص پست هوایی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
aerogram نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
aerogramme نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
imagery collateral وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
impact point نقطه بارریزی
heavy drop بارریزی سنگین
high velocity drop بارریزی سریع
drop altitude ارتفاع بارریزی
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
paradrop بارریزی باچتر نجات
extraction parchute چتر بارریزی از هواپیما
high velocity drop بارریزی با سرعت سقوط زیاد
drop zone control center مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
computed air release point نقطه بارریزی پیش بینی شده
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
board سکوی شیرجه
jumping hill سکوی پرش
median سکوی وسط
quays سکوی بارگیری
median سکوی میانی
boarded سکوی شیرجه
channelising island سکوی جداساز
central reserve سکوی وسط
quay سکوی بارگیری
platform 3 سکوی شماره 3
projectile flat سکوی گلوله
stanchion سکوی استقرار
entablement سکوی مجسمه
pallets سکوی بار
pedestal سکوی تیر
pedestal سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
pedestals سکوی اتش
military platform سکوی نظامی
bench سکوی کوهستانی
benches سکوی کوهستانی
platform سکوی شیرجه
platforms سکوی شیرجه
testing stand سکوی ازمایش
seats سکوی استقرار
flight platform سکوی پرواز
seated سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
pallet سکوی بار
starting block سکوی شروع
central reserve سکوی میانی
back berm سکوی پایه
cavalier سکوی نگهبانی
shelf سکوی کوهستانی
soft missile base سکوی بی حفاظ
deck سکوی موتور
launcher سکوی پرتاب
decked سکوی موتور
decks سکوی موتور
artillery mount سکوی نصب
artillery mount سکوی توپخانه
staging سکوی کار
loading rack سکوی بارگیری
starting platform سکوی شروع
loading site سکوی بارگیری
bema سکوی خطابه
berm سکوی شیب بر
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
ambon میز [سکوی] خطابه
railhead سکوی راه اهن
thwarts سکوی نشیمن قایق
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
low board سکوی یک متری شیرجه
channelising island سکوی هدایت کننده
launching site سکوی پرتاب موشک
ambo میز [سکوی] خطابه
blast برخاستن از سکوی پرتاب
launching pad سکوی پرتاب موشک
inside berm سکوی شیببر درونی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
railway end پل سکوی راه اهن
high board سکوی شیرجه 3 متری
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
bema سکوی وعظ درکلیسا
hard base سکوی پرتاب مستحکم
decks سکوی جلوی تانک
decked سکوی جلوی تانک
deck سکوی جلوی تانک
pad سکوی پرتاب رسانگر
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
launching pads سکوی پرتاب موشک
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
pads سکوی پرتاب رسانگر
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com