Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
asteroid
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroids
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
Other Matches
meteors
تیر شهاب سنگ اسمانی
meteor
تیر شهاب سنگ اسمانی
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
knocked down
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
mars
مریخ
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
caveatemptor
به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
areology
مبحث مریخ
mars
ستاره مریخ
Martians
اهل کره مریخ
Martian
اهل کره مریخ
areodesy
رشته مریخ شناسی
areography
شرح بهرام یا مریخ
the planetary bodies
سیارات
How many moons has the planet mars ?
کره مریخ چند تاماه دارد؟
luminary
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
luminaries
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
superior planets
سیارات برین
interplanetary
بین سیارات
inferior planets
سیارات زیرین
major planets
سیارات بزرگ
inner planets
سیارات داخلی
outer planets
سیارات خارجی
planetesimal
سیارات صغار
planetography
شرح سیارات
principal planets
سیارات اصلی
primary planets
سیارات کبار
primary planets
سیارات عمده
planet struck
گرفتن نحوست سیارات
satellitic
وابسته به قمار سیارات
interplanetary
واقع در بین سیارات
music of the spheres
اهنگ جنبش سیارات
planet stricken
گرفتن نحوست سیارات
uranology
مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
falling star
شهاب
falling stars
شهاب
meteor
شهاب
meteors
شهاب
fire drake
شهاب
meteor
تیر شهاب
meteorite
شهاب سنگ
falling star
تیر شهاب
aerolite
شهاب سماوی
fireball
شهاب روشن
meteorites
شهاب سنگ
meteor
شهاب ثاقب
fireballs
شهاب روشن
meteors
شهاب ثاقب
falling stars
تیر شهاب
meteoroid
تیر شهاب
the trail of a meteor
دنباله شهاب
meteors
تیر شهاب
shooting stars
شهاب ثاقب
shooting star
شهاب ثاقب
aerolite
شهاب ثاقب شخانه
meteoric shower
رگبار تیر شهاب
meteor shower
رگبار تیر شهاب
meteoroid
شهاب ثاقب احجار سماوی
meteoritics
مبحث سنگهای سماوی شهاب شناسی
sky blue
اسمانی
spheric
اسمانی
skiey
اسمانی
skyey
اسمانی
supernal
اسمانی
empyreal
اسمانی
etherean
اسمانی
heaven born
اسمانی
heavenliness
اسمانی
heavenly
اسمانی
celestial
اسمانی
olympiad
اسمانی
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
scoots
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooting
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooted
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
to zip
مثل تیر شهاب رفتن
[اصطلاح روزمره]
scoot
بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
celestrial bodies
اجرام اسمانی
d. insiration
الهام اسمانی
heavenly body
جسم اسمانی
heavenly bodies
اجرام اسمانی
celestrial body
جسم اسمانی
aerolite or lith
سنگ اسمانی
bolid
سنگ اسمانی
celestial machine
مکانیک اسمانی
celestial equator
استوای اسمانی
angelic or ical
فرشته خو اسمانی
celeste
ابی اسمانی
celectial poles
قطبهای اسمانی
meteorite
سنگهای اسمانی
meteorites
سنگ اسمانی
meteorite
سنگ اسمانی
meteorites
سنگهای اسمانی
supramundane
اسمانی علوی
ethereal
لطف اسمانی
sky wave
امواج اسمانی
rhenish wine
شراب اسمانی
poles of the universe
قطبهای اسمانی
meteoroid
سنگ اسمانی
bolide
سنگ اسمانی
manna
مائده اسمانی
celestial meridian
نصف النهار اسمانی
empyrean
کره اتش اسمانی
meteorite or rolite
سنگ اسمانی شخانه
heaven born
خدایی اسمانی نژاد
fireballs
سنگ اسمانی بزرگ
fireball
سنگ اسمانی بزرگ
meteorites
سنگ اسمانی اسمانسنگ
meteorite
سنگ اسمانی اسمانسنگ
scripture
تورات وانجیل کتاب اسمانی
celestrial body
جسم سماوی جرم اسمانی
heavenly body
جرم اسمانی جسم سماوی
micrometeorite
سنگ اسمانی خیلی ریز
schematism
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
scriptures
تورات وانجیل کتاب اسمانی
cherub
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
planetesimal
اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
phototelescope
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
cherubim
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
cherubs
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
gloriole
تاج اسمانی که نصیب نفس کشندگان میشود
constellatory
وابسته بصورت اسمانی-مانند صورت فلکی
precipitation
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
customers
مشتری
custom ic
IC مشتری
jupiter
مشتری
vendee
مشتری
patron
مشتری
customer
مشتری
account
مشتری
evening star
مشتری
vendees
مشتری ها
patrons
مشتری
buyer
مشتری
custom
مشتری
purchaser
مشتری
purchasers
مشتری
clients
مشتری
client
مشتری
bargainee
مشتری
buyer
مشتری
purchaser
مشتری
shoppers
مشتری ها
purchasers
مشتری ها
buyers
مشتری ها
vendee
مشتری
shopper
مشتری
buyers
مشتری
chap
مشتری مرد
prospect
مشتری احتمالی
prospected
مشتری احتمالی
prospects
مشتری احتمالی
prospecting
مشتری احتمالی
Jove
ستاره مشتری
habitue
مشتری مانوس
John
[American E]
[prostitute's client]
مشتری
[فاحشه ای]
erastianism
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
accost
مشتری جلب کردن
custom ROM
مین نیاز مشتری
accosted
مشتری جلب کردن
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
patrons
مشتری یا ارباب رجوع
accosting
مشتری جلب کردن
accosts
مشتری جلب کردن
shop lifter
دزد مشتری نما
charge account
حساب بدهی مشتری
custom software
نرم افزار مشتری
jovian planets
سیارههای مشتری مانند
catch phrase of catchline
شعار جذب مشتری
tout
مشتری جلب کردن
touted
مشتری جلب کردن
touting
مشتری جلب کردن
touts
مشتری جلب کردن
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
patron
مشتری یا ارباب رجوع
customer
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronised
نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes
نگهداری کردن مشتری شدن
patronized
نگهداری کردن مشتری شدن
patronises
نگهداری کردن مشتری شدن
customers
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronize
نگهداری کردن مشتری شدن
status enquiry
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
deliverable state
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
customers
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
tramp steamer
کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
customer
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
self selection
انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
custom-built
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
customizes
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com