Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
Other Matches
warty
زگیل مانند
cockle
رویش زگیل مانند
cockles
رویش زگیل مانند
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
warts
زگیل دار شدن زگیل پیدا کردن
wart
زگیل دار شدن زگیل پیدا کردن
boll
برامدگی مانند
cumulus mammatus
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
ball joint
سیبک
gimbals
سیبک
prolapse of the uterus
خروج سیبک
prolapse of the uterus
درامدگی سیبک سقوط زهدان
tubers
زگیل
condyloma
زگیل
tuber
زگیل
warts
زگیل
wart
زگیل
verruca
زگیل
verrucas
زگیل
verrucose
زگیل
tubercle
زگیل
verrucous
زگیل
acrochordon
زگیل دار
warty
دارای زگیل
warty
زگیل دار
verruca
زگیل گوشتی
verrucas
زگیل گوشتی
verrucous
برامده دارای زگیل
acrochordon
دارای زگیل اویزان
acrochordon
زگیل پهن کوچک
verrucose
برامده دارای زگیل
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
salience
برجستگی
apophysis
برجستگی
knobbly
پر از برجستگی
saliency
برجستگی
notbility
برجستگی
swelled
برجستگی
swells
برجستگی
gland
برجستگی
picturesqueness
برجستگی
snob
برجستگی
snobs
برجستگی
prominence
برجستگی
glands
برجستگی
notability
برجستگی
tuberculum
برجستگی
pone
برجستگی
colliculus
برجستگی
ness
برجستگی
convexity
برجستگی
illustrousness
برجستگی
prominency
برجستگی
prosiliency
برجستگی
nose
برجستگی
grossness
برجستگی
rilievo
برجستگی
embossment
برجستگی
eminency
برجستگی
remerkableness
برجستگی
eminence
برجستگی
bosses
برجستگی
noses
برجستگی
bossed
برجستگی
swell
برجستگی
pre eminence
برجستگی
bossing
برجستگی
boss
برجستگی
illustriousness
برجستگی
threads
شیار برجستگی
inferior colliculus
برجستگی زیرین
bossy
دارای برجستگی
superior colliculus
برجستگی زبرین
tuberculation
برجستگی یازگیل
bossiness
دارای برجستگی
contour line
خط برجستگی زمین
outstand
برجستگی داشتن
thread
شیار برجستگی
boss
گلمیج برجستگی
stick up
برجستگی داشتن
bosses
گلمیج برجستگی
stick-up
برجستگی داشتن
bossed
گلمیج برجستگی
stick-ups
برجستگی داشتن
alto relievo
برجستگی زیاد
bossing
گلمیج برجستگی
height of rise
ارتفاع برجستگی
barrel cam
برجستگی طبلی
high relief
برجستگی زیاد
tubercle
برجستگی روی استخوان
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
curbing
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curb
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
crank cheek
برجستگی گونههای میل لنگ
curbs
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
acromphalus
برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
relieve
تغییر پست دادن برجستگی
relieves
تغییر پست دادن برجستگی
relieving
تغییر پست دادن برجستگی
acrosome
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
teethridge
برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
sarcoid
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
land
زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
blister
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
trippet
زبانه یا برجستگی چرخ که درفواصل معین بچرخ دیگرمیخورد
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
crow steps
لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
bump
برامدگی
gibbous
برامدگی
granulation
برامدگی
bumpy
پر از برامدگی
bumpiest
پر از برامدگی
mound
برامدگی
ganglion
برامدگی
mounds
برامدگی
bumpier
پر از برامدگی
bluging
برامدگی
ridge
برامدگی
bulging
برامدگی
convexity
برامدگی
bulges
برامدگی
bulged
برامدگی
bulge
برامدگی
ridges
برامدگی
overhang
برامدگی
nurl
برامدگی
entasis
برامدگی
knurl
برامدگی
knurr
برامدگی
knobs
برامدگی
cusp
برامدگی
antinode
برامدگی
nibs
برامدگی
nib
برامدگی
knur
برامدگی
whaleback
برامدگی
extuberance
برامدگی
knob
برامدگی
heave
برامدگی
heaved
برامدگی
knosp
برامدگی
burr
برامدگی
turgescence
برامدگی
dome
برامدگی
overhangs
برامدگی
nub or nubble
برامدگی
ledges
برامدگی
ledge
برامدگی
burrs
برامدگی
tuberosity
برامدگی
nub
برامدگی
burring
برامدگی
knop
برامدگی
burred
برامدگی
domes
برامدگی
neuroma
برامدگی پی
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
bridged
برامدگی بینی
boss
برامدگی تزیینی
bossed
برامدگی تزیینی
bossing
برامدگی تزیینی
sills
برامدگی دریایی
sill
برامدگی دریایی
bosses
برامدگی تزیینی
knar
برامدگی درچوب
eminency
برامدگی بزرگی
lump
برامدگی
[تورم]
protuberance
برامدگی
[تورم]
swelling
برامدگی
[تورم]
tumescence
برامدگی
[تورم]
nodes
دشواری برامدگی
node
دشواری برامدگی
bridges
برامدگی بینی
hump
برامدگی گرد
humping
برامدگی گرد
humps
برامدگی گرد
bridge
برامدگی بینی
bulginess
برامدگی شکم
bulging test
ازمایش برامدگی
bumpiness
دارای برامدگی
tumor
تومور برامدگی
exostosis
برامدگی استخوان
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
tumors
تومور برامدگی
tumour
تومور برامدگی
protuberancy
برامدگی قلنبگی
tumours
تومور برامدگی
bowing of bed
برامدگی کف نهر
bunchout
برامدگی یافتن
bulge
برامدگی
[تورم]
tumidity
برامدگی
[تورم]
promontory
پرتگاه برامدگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com