English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
Other Matches
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
lamplighter چراغ چی
lampad چراغ
lampers چراغ
white steaming light چراغ
nightlight چراغ کم سو
nightlights چراغ کم سو
lamps چراغ
overtaking light چراغ
lamp چراغ
battle lights چراغ پلیس
blinker چراغ چشمک زن
battery lamp چراغ قوه
kerosone نفت چراغ
lamp stand چراغ دان
aiming post light چراغ شاخص
anchor light چراغ لنگر
lampblack دوده چراغ
alcohol burner چراغ الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
riding lights چراغ لنگر
alternating light چراغ متغیر
blinds چراغ چشمک زن
torch light چراغ قوهای
kerosine نفت چراغ
gaslight چراغ گاز
gas flame چراغ گازی
blind چراغ چشمک زن
fanal چراغ گشتی
fixed light چراغ ثابت
blinded چراغ چشمک زن
electric torch چراغ قوهای
electric lamp چراغ برق
electric bulb چراغ برق
indicating lamp چراغ راهنما
dashboard light چراغ داشبورد
incandescent mantle توری چراغ
dim light چراغ جنگی
head lamp چراغ پیشانی
dome light چراغ برجک
lantern چراغ دریایی
flash light چراغ قوه
flashing light چراغ چشمک زن
battle lantern چراغ خطرجنگی
spotlighting چراغ نورافکن
spotlights چراغ نورافکن
light چراغ راهنمایی
kerosene نفت چراغ
lamplight روشنائی چراغ
lamp لامپ چراغ
lamps لامپ چراغ
lantern چراغ بادی
lantern چراغ توری
lanterns چراغ بادی
lanterns چراغ دریایی
lighted چراغ راهنمایی
spotlighted چراغ نورافکن
torch چراغ قوه
torched چراغ قوه
torches چراغ قوه
torching چراغ قوه
limelight چراغ یانورقوی
bunsen burner چراغ بونزن
bunsen burners چراغ بونزن
neon چراغ نئون
lightest چراغ راهنمایی
spotlight چراغ نورافکن
lanterns چراغ توری
mantle توری چراغ
stoplights چراغ ترمز
stoplight چراغ ترمز
hurricane lamp چراغ بادی
hurricane lamp چراغ دریایی
hurricane lamps چراغ بادی
hurricane lamps چراغ دریایی
traffic light چراغ راهنمایی
magic lantern چراغ عکس
magic lanterns چراغ عکس
abat jour پرتوافکن چراغ
acetylene burner چراغ استیلنی
activity light چراغ فعالیت
beacons چراغ دریایی
mantles توری چراغ
gas light چراغ گازی
gas lights چراغ گازی
blowtorch چراغ جوشکاری
blowtorches چراغ جوشکاری
light bulb چراغ برق
light bulbs چراغ برق
lamp post تیر چراغ
lamp-posts تیر چراغ
flashlight چراغ قوه
flashlights چراغ قوه
traffic lights چراغ راهنمایی
beacon چراغ دریایی
aiming light چراغ شاخص
red light چراغ قرمز
safety lamp چراغ اطمینان
safety lamp چراغ ایمنی
standing light چراغ پلیسی
stereopticon چراغ عکس
stop lamp چراغ ترمز
stop light چراغ ترمز
red light چراغ خطر
red light چراغ سمت چپ
portable lamp چراغ گردان
lamp-post تیر چراغ
portable standard چراغ مطالعه
portable standard چراغ ایستا
pressure lamp چراغ تلمبهای
red lights چراغ سمت چپ
red lights چراغ خطر
red lights چراغ قرمز
traffic signal چراغ راهنمایی
standing light چراغ ثابت
indicator چراغ راهنما
light چراغ برق
nightlights چراغ خواب
warning light چراغ خطر
come-on چراغ زدن
come-ons چراغ زدن
lampshade گنبدهی چراغ
lampshades گنبدهی چراغ
leading light چشم و چراغ
leading lights چشم و چراغ
nightlight چراغ خواب
pocket lamp چراغ قوه
paraffin oil نفت چراغ
portable lamp چراغ سیار
landing light چراغ فرود
light line خط چراغ جنگی
occulting light چراغ ممتد
lucernal چراغ دار
light house چراغ دریایی
mantle lamp چراغ توری
mantle burner چراغ توری
miner's lamp چراغ معدن
lampron چراغ موشی
lamppost تیر چراغ
light list چراغ نامه
lamp post تیر چراغ برق
lucubrate دوده چراغ خوردن
interrupted flashing light چراغ چشمک زن منقطع
tail lights چراغ عقب ماشین
lamp-post تیر چراغ برق
lamp-posts تیر چراغ برق
lucubration دود چراغ خوری
tail lamp چراغ عقب اتومبیل
taillight چراغ عقب اتومبیل
to blow out alamp خاموش کردن چراغ
head light چراغ جلو ماشین
to burn the midnight oil دود چراغ خوردن
Primuses چراغ خوراک پزی
his hope was snuffed out چراغ امیدش خاموش شد
pilots پیلوت چراغ راهنما
piloted پیلوت چراغ راهنما
pilot پیلوت چراغ راهنما
lucubrator دود چراغ خور
Primus چراغ خوراک پزی
cookers چراغ خوراک پزی
heaters چراغ خوراک پزی
heater چراغ خوراک پزی
poles تیر چراغ برق
pole تیر چراغ برق
floor lamp [American] چراغ پایه دار
cooker چراغ خوراک پزی
headlights چراغ جلو ماشین
brake lights چراغ های ترمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com