Dictiornary-Farsi | شایستگی رزمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
combat proficiency	شایستگی رزمی


Other Matches

duty with troops	در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team	گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer	وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services	قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat power	نیروی رزمی استعداد رزمی
combat orders	دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand	فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task force	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
combat air patrol	هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer	افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support	پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
merits	شایستگی
desert	شایستگی
deserting	شایستگی
deserts	شایستگی
meriting	شایستگی
merited	شایستگی
merit	شایستگی
adaptability	شایستگی
deservingness	شایستگی
aptness	شایستگی
competence	شایستگی
befitting	شایستگی
expertise	شایستگی
qualification	شایستگی
competency	شایستگی
sufficienty	شایستگی
adequacy	شایستگی
decorousness	شایستگی
proficiency	شایستگی
seemliness	شایستگی
worthiness	شایستگی
credential	شایستگی
praiseworthiness	شایستگی
meritoriousness	شایستگی
abilities	شایستگی
acceptability	شایستگی
sufficiency	شایستگی
qualification	شایستگی
pertinence or nency	شایستگی
eligibility	شایستگی
skill	شایستگی
ability	شایستگی
competence	شایستگی
adorability	شایستگی ستایش
adorableness	شایستگی ستایش
meritoriously	از روی شایستگی
aptitudes	شایستگی لیاقت
aptitude	شایستگی لیاقت
pertinence	موقعیت شایستگی
fitness	صلاحیت شایستگی
suitability	مناسبت شایستگی
pertinency	موقعیت شایستگی
blameworthiness	شایستگی سرزنش
handsomeness	زیبائی شایستگی
able	شایستگی داشتن
aptitude test	ازمون شایستگی
aptitude tests	ازمون شایستگی
meetness	شایستگی مناسبت
decency	شایستگی محجوبیت
certificate of capacity	مدرک شایستگی
habilitate	ملبس شایستگی داشتن
certificate of achievement	مدرک تصدیق شایستگی
eligibility	شایستگی برای انتخاب
printability	شایستگی برای چاپ
abler	: توانابودن شایستگی داشتن
ablest	: توانابودن شایستگی داشتن
qualify	شایستگی پیدا کردن
merit system	نظام شایستگی نگر
qualifies	شایستگی پیدا کردن
merit rating	درجه بندی شایستگی
he has much merit	بسیار شایستگی دارد
I can see an innate ability in that follow .	دراو مایه و شایستگی می بینم
deserve	سزاوار بودن شایستگی داشتن
indign	فاقد شایستگی خشمگین کردن
deserves	سزاوار بودن شایستگی داشتن
efficiency	کارایی وسیله یا نفر شایستگی
aptitude area	حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
he is i. to do that	شایستگی یا کفایت کردن ان کار راندارد
picturesqueness	شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
honourable mention	امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
honourable mentions	امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
combat	رزمی
combating	رزمی
combats	رزمی
epics	رزمی
epic	رزمی
epical	رزمی
combated	رزمی
field army	ارتش رزمی
readiness	امادگی رزمی
non combatant	غیر رزمی
combatintelligence	اطلاعات رزمی
field commands	قسمتهای رزمی
field duty	خدمات رزمی
combat surveillance	مراقبت رزمی
combat team	تیم رزمی
field glasses	عینک رزمی
combat trains	بنه رزمی
combat troops	عدههای رزمی
combat vehicle	خودروی رزمی
non-combatants	غیر رزمی
combatcommand	یکان رزمی
non-combatant	غیر رزمی
combatdrill	تمرین رزمی
service ammunition	مهمات رزمی
field duty	ماموریت رزمی
field exercise	تمرین رزمی
field grade	رده رزمی
strengths	استعداد رزمی
strength	استعداد رزمی
groups	گروه رزمی
group	گروه رزمی
nonbattle	غیر رزمی
operational route	جاده رزمی
heroic verse	شعر رزمی
herioic verse	شعر رزمی
combat development	توسعه رزمی
field gun	توپ رزمی
field manual	دستور رزمی
field officer	افسر رزمی
field order	دستورالعمل رزمی
field ration	جیره رزمی
field service	خدمات رزمی
field type	نوع رزمی
fighting load	بار رزمی
damage	ضایعات رزمی
task organization	سازمان رزمی
fighting patrol	گشتی رزمی
combat patrol	گشتی رزمی
combat outpost	پاسدار رزمی
combat formation	ارایش رزمی
combat crew	خدمه رزمی
combat jump	پرش رزمی
combat intelligence	اطلاعات رزمی
battle problems	مشکلات رزمی
battle casualty	ضایعات رزمی
combat forces	نیروهای رزمی
combat duty	ماموریت رزمی
combat duty	امور رزمی
combat efficiency	کارایی رزمی
combat exercise	تمرین رزمی
combat engineer	مهندسی رزمی
battle station	پایگاه رزمی
combat arms	رسته رزمی
combat ration	جیره رزمی
combat , elements	عناصر رزمی
combat readiness	امادگی رزمی
tactical support	پشتیبانی رزمی
tactical missile	موشک رزمی
martial arts	ورزشهای رزمی
combat , elements	یکانهای رزمی
combat , echelon	یکان رزمی
combat proficiency	مهارت رزمی
c ration	جیره رزمی
combat , echelon	رده رزمی
field commands	یکانهای رزمی
combat power	قدرت رزمی
combat support	پشتیبانی رزمی
combat development	پیشرفت اموزش رزمی
fielded	زمینه رزمی صحرایی
flyable dud	بدون امادگی رزمی
fields	زمینه رزمی صحرایی
joint task force	گروه رزمی مشترک
materiel readiness	امادگی رزمی وسایل
combat control team	تیم کنترل رزمی
unit strength	قدرت رزمی یکان
pioneer unit	یگان مهندسی رزمی
live exercise	تمرین رزمی حقیقی
level of strength	میزان استعداد رزمی
level of strength	سطح استعداد رزمی
level of readiness	سطح امادگی رزمی
level of effort	تلاش رزمی یکان
jujitsu	مادر ورزشهای رزمی
combat ready	دارای امادگی رزمی
standard	کالای جانشین رزمی
effective strength	استعداد رزمی موثر
epic	شعر رزمی حماسه
epics	شعر رزمی حماسه
combat pay	فوق العاده رزمی
conventional forces	نیروهای رزمی معمولی
condition of readiness	وضعیت امادگی رزمی
field	زمینه رزمی صحرایی
attrition	کاهش توان رزمی
amphibious task force	گروه رزمی اب خاکی
combat support troops	یکانهای پشتیبانی رزمی
tactical loading	بارگیری رزمی یا جنگی
combat service support	پشتیبانی خدمات رزمی
combat support arms	یکان پشتیبانی رزمی
epos	اشعار رزمی پیشینیان
readiness category	درجه امادگی رزمی
combat support arms	رسته پشتیبانی رزمی
field service	پشتیبانی سرویس رزمی
combat firing	تمرین تیراندازی رزمی
field range	میدان تیر رزمی
field order	دستورعملیاتی دستور رزمی
field officer	افسر رسته رزمی
readiness category	نوع امادگی رزمی