English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
Search result with all words
four terminal network شبکه چهار قطبی
Other Matches
four pole چهار قطبی
magnetic quadrupole چهار قطبی مغناطیسی
tetrode لامپ چهار قطبی
image phase constant ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
y parameter پارامتر چهار قطبی ایگرگ
gas tetrode لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
two terminal network شبکه دو قطبی
gridiron شبکه چهار خانه
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
polar regions مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
dipole dipole bond پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
captures حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
dispersed intelligence یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
synchronous . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
grid convergence تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
speech scrambling نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
fax کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
XNS پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
CMIP پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
alert پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
grid current detection یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
gateway 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
cloud lattice design طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
NetBEUI گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
grid bias ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
lattice شبکه بندی شبکه کاری
lattices شبکه بندی شبکه کاری
grid bias پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
unipolar تک قطبی
bipolar دو قطبی
dipole دو قطبی
unipolar یک قطبی
homopolar هم قطبی
arctic قطبی
double pole دو قطبی
polar قطبی
diode دو قطبی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
hexode لامپ شش قطبی
loadstar ستاره قطبی
polarization قطبی سازی
single contact switch کلید یک قطبی
triode لامپ سه قطبی
electric doublet دو قطبی الکتریسیته
electric dipole دو قطبی الکتریسیته
zwitterion یون دو قطبی
dipole antenna انتن دو قطبی
foumart گربه قطبی
crystal rectifier دو قطبی بلورین
magnetic doublet دو قطبی مغناطیسی
dipolar ion یون دو قطبی
two electrode valve لامپ دو قطبی
polarization قطبی شدگی
unipolar armature ارمیچر تک قطبی
unipolarity حالت یک قطبی
bipolar cells یاختههای دو قطبی
hexod لامپ شش قطبی
dipole interaction بر هم کنش دو قطبی
diode لامپ دو قطبی
polarized قطبی شده
fitchet گربه قطبی
lodestar ستاره قطبی
lodestaror load ستاره قطبی
polarities تمایل قطبی
arctic basin حوضچه قطبی
polar molecule مولکول قطبی
multipolar چند قطبی
multipole چند قطبی
polarities ویژگی قطبی
polarized relay رله قطبی
polar relay رله قطبی
arctic regions مناطق قطبی
arctic regions نواحی قطبی
terminal voltage ولتاژ قطبی
polarity ویژگی قطبی
polarity تمایل قطبی
Pole Star ستاره قطبی
polar distance فاصله قطبی
polar compound ترکیب قطبی
polar bond پیوند قطبی
polar angle زاویه قطبی
north star ستاره قطبی
one pole switch کلید یک قطبی
polar coordinate مختصات قطبی
polar diagram نقشه قطبی
polar coordinates مختصات قطبی
polar solvent حلال قطبی
multi contact چند قطبی
polar transmission مخابره قطبی
polarizing قطبی کردن
polarization current جریان قطبی
polarizing filter صافی قطبی
polarising قطبی کردن
pole armature ارمیچر قطبی
polestar ستاره قطبی
moment of a dipole گشتاور دو قطبی
polarize قطبی کردن
polarizes قطبی کردن
aurora شفق قطبی
polaris ستاره قطبی
dipole moment گشتاور دو قطبی
polar vortex ورتکس قطبی
polar winds بادهای قطبی
polarises قطبی کردن
polar vector بردار قطبی
polar variable متغیر قطبی
polarised قطبی کردن
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
homopolar bond پیوند جور قطبی
polarize قطبی کردن یا شدن
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
isolation diode لامپ دو قطبی خودکار
octode لامپ هشت قطبی
pentode لامپ پنج قطبی
heptode لامپ هفت قطبی
folded dipole انتن دو قطبی دولا
heteropolar bond پیوند ناجور قطبی
polarising قطبی کردن یا شدن
polar chart نمودار با مختصات قطبی
polarised قطبی کردن یا شدن
polarises قطبی کردن یا شدن
unipolar psychosis روان پریشی یک قطبی
polarizing قطبی کردن یا شدن
polarizes قطبی کردن یا شدن
arctic مربوطه به نواحی قطبی
circumpolar stars ستارگان دور قطبی
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
semipolar molecule مولکول نیم قطبی
semiconductor diode دو قطبی نیم رسانا
duopoly انحصار دو قطبی فروش
duopsony انحصار دو قطبی خرید
triode amplifier فزون ساز سه قطبی
magnetic dipole moment گشتاور دو قطبی مغناطیسی
the north star ستاره قطبی یا شمالی
polar covalent bond پیوند کووالانسی قطبی
molecular dipole moment گشتاور دو قطبی مولکولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com