Dictiornary-Farsi | شتاب ثانوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
post deflection acceleration	شتاب ثانوی


Other Matches

cyclotron	دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
seconding	ثانوی
secondary	ثانوی
seconded	ثانوی
sec	ثانوی
second	ثانوی
afterexpulsion	ثانوی
secs	ثانوی
seconds	ثانوی
further	ثانوی
furthers	ثانوی
peripheral	ثانوی
furthering	ثانوی
furthered	ثانوی
secondary elaboration	بسط ثانوی
secondary electron	الکترون ثانوی
ultor	اند ثانوی
revisions	رسیدگی ثانوی
revision	رسیدگی ثانوی
secondary effects	اثرات ثانوی
secondary drive	سائق ثانوی
secondary coil	پیچک ثانوی
second order conditions	شرایط ثانوی
reabsorption	جذب ثانوی
cotype	نوع ثانوی
repossession	تملک ثانوی
dynode	کاتد ثانوی
second anode	اند ثانوی
overglaze	لعاب ثانوی
secondary emission	صدور ثانوی
secondary storage	انباره ثانوی
aftertaste	لذت ثانوی
aftertastes	لذت ثانوی
subsere	رشد ثانوی
till further notice	تا اخطار ثانوی
until further notice	تا اخطار ثانوی
twice born	تجسم ثانوی
after-effect	اثر ثانوی
after-effects	اثر ثانوی
second nature	طبیعت ثانوی
second wind	سازگاری ثانوی
side effect	واکنش ثانوی
secondary reward	پاداش ثانوی
coconsciousness	اگاهی ثانوی
coconscious	اگاهی ثانوی
secondary function	کارکرد ثانوی
secondary markets	بازارهای ثانوی
aftereffect	اثر ثانوی
secondary motivation	انگیزش ثانوی
secondary plan	طرح ثانوی
side-effect	واکنش ثانوی
secondary qualities	صفات ثانوی
side-effects	واکنش ثانوی
secondary processes	فرایندهای ثانوی
secondary inhibitor	بازدارنده ثانوی
epinosic gain	بهره ثانوی بیماری
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
intensifier electrode	الکترد شتابده ثانوی
post deflection	الکترد شتابده ثانوی
retrocessive	مبنی برواگذاری ثانوی
seconded	دومین بار ثانوی
second	دومین بار ثانوی
secondary emission characteristic	مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio	شدت صدور ثانوی
by-play	کار یا نمایش ثانوی
shadow memory	حافظه ثانوی موقت
secondary storage device	دستگاه حافظه ثانوی
flip side	بخش ثانوی هرچیز
secondary projection area	منطقه فرافکنی ثانوی
secondary reinforcer	تقویت کننده ثانوی
secondary sex characteristics	ویژگیهای جنسی ثانوی
seconding	دومین بار ثانوی
seconds	دومین بار ثانوی
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
secondary mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی ثانوی
epiphenomenon	علائم بعدی و ثانوی مرض
countersigning	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigns	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigned	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
ball-flower	[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
postmillenarian	معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist	معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
minor	در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
premillennial	وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
thrashing	مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
unhurried	بی شتاب
hustle	شتاب
unhurriedly	بی شتاب
hustled	شتاب
hustles	شتاب
hustling	شتاب
hie thee	شتاب کن
hastiness	شتاب
expedience	شتاب
over hasty	پر شتاب
cursoriness	شتاب
at leisure	بی شتاب
pelt	شتاب
acceleration lane	خط شتاب
at full lick	با شتاب
in a hurry	در شتاب
speed	شتاب
pelts	شتاب
speeding	شتاب
precipitation	شتاب
accelerator	شتاب
accelerators	شتاب
acceleration	شتاب
pelted	شتاب
expediency	شتاب
speeds	شتاب
haste	شتاب
resultant acceleration	شتاب خالص
negative acceleration	شتاب منفی
resultant acceleration	شتاب برایند
normal acceleration	شتاب عمودی
no hurry	شتاب نداریم
normal acceleration	شتاب قائم
speed	شتاب حرکت
precipitateness	شتاب زدگی
positive acceleration	شتاب مثبت
speed	میزان شتاب
post haste	با شتاب فراوان
speed	شتاب کامیابی
retardation	شتاب منفی
net acceleration	شتاب خالص
net acceleration	شتاب برایند
speeds	شتاب کامیابی
hie	شتاب کردن
hurriedness	شتاب زدگی
hying	شتاب کردن
impact acceleration	شتاب ضربه ای
speeds	میزان شتاب
in a hurried state	در حال شتاب
initial acceleration	شتاب اولیه
instantaneous acceleration	شتاب لحظه ای
speeding	میزان شتاب
linear acceleration	شتاب خطی
longitudinal acceleration	شتاب طولی
speeds	شتاب حرکت
make a push	شتاب کردن
speeding	شتاب حرکت
speeding	شتاب کامیابی
hastener	شتاب کننده
dispatches	کشتن شتاب
skelpit	شتاب کردن
spatchcock	با شتاب جادادن
accelerator	الکترد شتاب ده
to come along	شتاب کردن
to look sharp	شتاب کردن
to make a hurry	شتاب کردن
to make haste	شتاب کردن
transverse acceleration	شتاب عرضی
accelerator	شتاب دهنده
whirry	شتاب کردن
skelp	شتاب کردن
skeet	شتاب کردن
previousness	شتاب زدگی
dispatched	کشتن شتاب
dispatch	کشتن شتاب
despatching	کشتن شتاب
despatches	کشتن شتاب
despatched	کشتن شتاب
jotted	با شتاب نوشتن
jots	با شتاب نوشتن
jot	با شتاب نوشتن
accelerators	الکترد شتاب ده
accelerators	شتاب دهنده
acceleration of free fall	شتاب ثقل
accelerometer	شتاب سنج
peremptory	شتاب امیز
angular acceleratin	شتاب زاویهای
angular acceleration	شتاب زاویهای
deceleration	شتاب کاهنده
deceleration	شتاب منفی
accelerated particle	ذره با شتاب
accelerating electrode	الکترود شتاب ده
apparent gravity	شتاب گرانی
acceleration of free fall	شتاب گرانی
apparent gravity	شتاب ثقل
acceleration of gravity	شتاب ثقل
acceleration due to gravity	شتاب ثقل
acceleration of gravity	شتاب گرانش
acceleration of gravity	شتاب گرانی
acceleration coefficient	ضریب شتاب
acceleration principle	اصل شتاب
accelerating power	قدرت شتاب
acceleration space	فضای شتاب
acceleration time	زمان شتاب
hurrying	راندن شتاب
hurrying	شتاب کردن
hasty	شتاب زده
tilts	شتاب پرتاب
tilted	شتاب پرتاب
tilt	شتاب پرتاب
accelerates	شتاب دادن
d. haste	شتاب زیاد
electron acceleration	شتاب الکترون
accelerated	شتاب دادن