Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
OCM
شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
Other Matches
atari
یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
pcm
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
inductive coordination
توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
Oriental rug
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
rhaeto romanic
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
proligerous
تولیدکننده
producer
تولیدکننده
producers
تولیدکننده
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
manufacturers' agent
نماینده تولیدکننده
morbific
تولیدکننده ناخوشی
manufacturer's agent
نماینده تولیدکننده
sudoriferous
تولیدکننده عرق
supply price
قیمت تولیدکننده
reproducer
دوباره تولیدکننده
hypnotic
تولیدکننده خواب
Hewlett Packard
تولیدکننده کامپیوتر
program generator
تولیدکننده برنامه
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
glycogenic
تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
flag waver
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
rpg
Program Report تولیدکننده برنامه گزارش
trade discount
تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
Tseng Labs
تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
users
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
user
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
levantine
شرقی
oriental
شرقی
eastern
شرقی
levanter
شرقی
eastward
شرقی
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
turkey bath
حمام شرقی
turkish closet
مستراح شرقی
to lie east and west
شرقی غربی
north easterly
شمال شرقی
south eastern
جنوب شرقی
orientalizing style
سبک شرقی
northeastward
شمال شرقی
northeastern
شمال شرقی
southeast
جنوب شرقی
mongolian draw
کشیدن شرقی
north-easterly
شمال شرقی
orientally
بسبک شرقی ها
bagnio
زندان شرقی
eastern hemisphere
نیمکره شرقی
greek church
کلیسای شرقی
south-eastern
جنوب شرقی
easternmost
شرقی ترین نقطه
orientalism
عقاید یا سیاست شرقی
tussore
کرم ابریشم شرقی
southeastward
بطرف جنوب شرقی
southeaster
توفان جنوب شرقی
tusseh
کرم ابریشم شرقی
southeaster
باد جنوب شرقی
east end
قسمت شرقی لندن
easternmost
اقصی نقطهء شرقی
eastermost
شرقی ترین نقطه
dinghies
قایق هند شرقی
northeastward
بطرف شمال شرقی
laura
صومعه کلیسای شرقی
northeaster
نسیم شمال شرقی
tussah
کرم ابریشم شرقی
greek catholic
عضو کلیسای شرقی
byzantine
وابسته بروم شرقی
the old world
نیم کره شرقی
dinghy
قایق هند شرقی
Hindoo
سبک شرقی
[معماری]
northeastern
مربوط به شمال شرقی
eastermost
اقصی نقطهء شرقی
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
soputheasternmost
در دورترین نقطه جنوب شرقی
breeze
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
archimandrite
رئیس دیر در کلیسای شرقی
breezed
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
euroclidon
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breezing
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
ORIA
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
Monaco
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
lascar
نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
ASEAN
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Eastern design
طرح های شرقی
[مربوط به شرق آسیا ]
fox grape
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
joshua tree
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
eastern european mutual assisstance trea
پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
wobbulator
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
شرکت شرکت سهامی
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
golden horde
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
Persian rug
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
south-east
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
orientalize
خاوری شدن شرقی ماب شدن
northeast
شمال شرقی شمال شرق
north east
شمال شرق شمال شرقی
south east
جنوب خاوری جنوب شرقی
north by cast
میان شمال و شمال شرقی
north-east
شمال شرقی در شمال شرق
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
firmer
شرکت
firmest
شرکت
firms
شرکت
companies
شرکت
participation
شرکت
firm
شرکت
contributions
شرکت
EIS
ول شرکت
houses
شرکت
housed
شرکت
house
شرکت
consociation
شرکت
concern
شرکت
concerns
شرکت
contribution
شرکت
incorporation
شرکت
handing
شرکت
hand
شرکت
enterprise
شرکت
enterprises
شرکت
fellowsh
شرکت
cahoot
شرکت
company
شرکت
businesses
شرکت
business
شرکت
partnerships
شرکت
association
شرکت
partnership
شرکت
corporation
شرکت
associations
شرکت
corporations
شرکت
cooperative society
شرکت تعاونی
cooperative
شرکت تعاونی
sit out
شرکت نداشتن در
mutual company
شرکت تعاونی
corporate appraisal
ارزیابی شرکت
corporately
بصورت شرکت
corporativism
شرکت گرایی
trading company
شرکت تجارتی
electric company
شرکت برق
to sit out
شرکت نداشتن در
play ball with someone
<idiom>
شرکت منصفانه
sit in on
<idiom>
شرکت درجلسه
datapro
یک شرکت تحقیقاتی
dissolution of a company
انحلال شرکت
to play at
شرکت کردن در
winding up of a company
انحلال شرکت
dissolution of partner ship
فسخ شرکت
doctor to the company
پزشک شرکت
airlines
شرکت هواپیمایی
C.O
مخفف شرکت
certificate of incorporation
شرکت نامه
unlimited liability company
شرکت تضامنی
branch of a company
شعبه شرکت
associativity
شرکت پذیری
associative
شرکت پذیر
associated company
شرکت وابسته
artieles of association
شرکت ناور
articles of assosiation
اساسنامه شرکت
article of association
اساسنامه شرکت
article of a company
اساسنامه شرکت
champerty
شرکت در دعوا
civil partnership
شرکت مدنی
compulsory partnership
شرکت قهری
winding up
انحلال شرکت
company union
اتحادیه شرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com