English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
aircraft company شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
Other Matches
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
fewest تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
os/ سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
business group شرکت سهامی [شرکت]
body corporate شرکت شرکت سهامی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
workmanship ساخت
manufactures ساخت
manufactured ساخت
manufacture ساخت
make-up ساخت
making ساخت
make up ساخت
form ساخت
manufactory ساخت
unstructured بی ساخت
fabrication ساخت
conformation ساخت
syntheses ساخت
invenit ساخت
structure ساخت
structures ساخت
structuring ساخت
synthesis ساخت
formed ساخت
substandard بد ساخت
composition ساخت
manufacturing ساخت
compositions ساخت
construction ساخت
constructions ساخت
formation ساخت
generation ساخت
texture ساخت
performances ساخت
performance ساخت
fecit ساخت
designs ساخت
design ساخت
textures ساخت
generations ساخت
habitus ساخت
built ساخت
forms ساخت
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
structured دارای ساخت
class structure ساخت طبقاتی
design and construction طراحی و ساخت
manufacturing صنعت ساخت
assembly نصب ساخت
manufacturing cost هزینه ساخت
productions ارائه ساخت
block structure ساخت کندهای
american make ساخت امریکایی
man made ساخت بشر
machine made ساخت ماشین
structured ساخت یافته
market structure ساخت بازار
mental structure ساخت ذهنی
elaborating ساخت استاد
elaborates ساخت استاد
elaborated ساخت استاد
elaborate ساخت استاد
manufacture cost ارزش ساخت
block structured با ساخت کندهای
new built تازه ساخت
capital structure ساخت سرمایه
production ارائه ساخت
manufacture process فرایند ساخت
manufacture process فراگرد ساخت
man-made ساخت بشر
rebuild تجدید ساخت
production process روند ساخت
make رسیدن به ساخت
rebuilds تجدید ساخت
power structure ساخت قدرت
building blocks کنده ساخت
building block کنده ساخت
make ساختمان ساخت
grafted ساخت وپاخت
graft ساخت وپاخت
population structure ساخت جمعیت
phrase structure با ساخت عبارتی
personality structure ساخت شخصیت
production cost ارزش ساخت
manufacturing process پویش ساخت
makes ساخت ترکیب
makes رسیدن به ساخت
grafts ساخت وپاخت
program structure ساخت برنامه
production time زمان ساخت
makes ساختمان ساخت
latent structure ساخت نهفته
perceptual structure ساخت ادراکی
manufacturing process فرایند ساخت
make ساخت ترکیب
new buit تازه ساخت
shops محل ساخت
brand names علامت ساخت
social strcture ساخت اجتماعی
home made ساخت بومی
reconstituting تجدید ساخت
simple structure ساخت ساده
reticular formation ساخت شبکهای
formatio reticularis ساخت شبکهای
collusion ساخت وپاخت
collusion ساخت و پاخت
home-made ساخت میهن
dynamic structure ساخت پویا
unstructured interview مصاحبه بی ساخت
brand name علامت ساخت
infra structure زیر ساخت
reconstitutes تجدید ساخت
homemade ساخت میهن
data structure ساخت داده ها
home made ساخت داخلی
agro industry کشت و ساخت
affect structure ساخت عاطفه
group structure ساخت گروهی
deep structure ژرف ساخت
tectonic زمین ساخت
tectonics زمین ساخت
reconstituted تجدید ساخت
newmade تازه ساخت
control structure ساخت کنترل
static structure ساخت ایستا
well made خوش ساخت
file structure ساخت پرونده
field strcture ساخت میدانی
structuralists ساخت گرای
shopped محل ساخت
reconstitute تجدید ساخت
tree structure ساخت درختی
structuring ساختار ساخت
covinous ساخت وپاختی
shop محل ساخت
covin ساخت وپاخت
workmanship کار ساخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com