English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
Other Matches
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
numbering شماره گذاری
unnumbered شماره گذاری نشده
basebal billiard نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
ten key pad مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
redesignate اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
compartment marking سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
levels تراز سطح افقی افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
plane افقی سطح افق افقی کردن
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
DTMF روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
cleek چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
count off شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
they exceeded us in number شماره انها از شماره مابیشتر بود
lay reference number شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
anisandrous flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
an isaiah flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
happenstance وقایع اتفاقی
logs ثبت وقایع
chronology وقایع نگاری
minute گزارش وقایع
log ثبت وقایع
record of events ثبت وقایع
chronicler وقایع نویس
annalist وقایع نگار
historify وقایع نگار
minute book دفتر وقایع
minute یادداشت وقایع
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
flight log دفتر وقایع پرواز
log ثبت کردن وقایع
the occurrences of the day رویداهای یا وقایع روز
pro-active گرایش به ایجاد وقایع
logs ثبت کردن وقایع
deck log دفتر وقایع ناو
record of events دفتر ثبت وقایع
annals وقایع سالیانه سالنامه
rough log دفترچه وقایع ناو
sportswriter وقایع نگار ورزشی
deck log دفتر وقایع دریانوردی
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Trifling ( small) happenings of life . اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
flight log دفتر ثبت وقایع پرواز
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
muster book دفتر ثبت وقایع روزانه
daybook دفتر ثبت وقایع روزانه
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
trend مسیر انجام کار سیر وقایع
trends مسیر انجام کار سیر وقایع
fatidic وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicle شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
diary دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diaries دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trains سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained سلسله وقایع توالی حیله جنگی
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
chronicling شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
train سلسله وقایع توالی حیله جنگی
log engineering دفتر ثبت وقایع موتور ناو
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
slates ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronism اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slated ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
chronology شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
chronology تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
supervening impossibility of performance غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustrations غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
forward chaining روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
laterad افقی
horizontal افقی
lateral افقی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
cross beam تیر افقی
yardarm بازوی افقی
cross head تیر افقی
horizontal taping مساحی افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
cross hatch هاشور افقی
horizontal wedge کولاس افقی
trunnion پاشنه افقی
horizontal wedge گاوه افقی
tier ردیف افقی
horizontally بطور افقی
ordinate حور افقی
putlog or lock تیر افقی
tiers ردیف افقی
trunnion مفصل افقی
cross level افقی کردن
jack arch طاق افقی
horizontal cornice رخ بام افقی
crosscut saw اره افقی بر
landscape orientation تمایل افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
straightest افقی بطورسرراست
horizontal plane صفحه افقی
horizontal mobility تحرک افقی
rhumb دایره افقی
horizontal loading کولاس افقی
straighter افقی بطورسرراست
horizontal integration انضمام افقی
transom وادار افقی
horizontal integration تمرکز افقی
horizontal integration ادغام افقی
horizontal hook قلاب افقی
horizontal growth رشد افقی
transom الت افقی
horizontal candlepower شمع افقی
horizontal combination ترکیب افقی
horizontal crossbar میله افقی
transverse plane صفحه افقی
horizontal polarization قطبش افقی
horizontal سطح افقی
straight افقی بطورسرراست
brise-soleil کرکره افقی
cross-beam تیر افقی
brise-soleil پرده افقی
plain coordinates مختصات افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
abscissa محور افقی
horizontal pump پمپ افقی
abscissa بعد افقی
horizontal section برش افقی
surged حرکات افقی اب دریا
surge حرکات افقی اب دریا
crossbars تیرک افقی دروازه
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
cross grinder شاه تیر افقی
boom ستون افقی [کشتی]
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
spar ستون افقی [کشتی]
ridge pole کش دیرک افقی چادر
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
roof tree کش دیرک افقی چادر
crossbar تیرک افقی دروازه
surges حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
advection جابجایی افقی هوا
x axis بردار افقی گراف
horizontal arch element حلقه افقی قوس
transverse adduction نزدیک کردن افقی
horizontal synchronizing همزمان ساز افقی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
horizontal loom دار افقی [قالی]
vertical loom دار افقی [قالی]
horizontal social mobility تحرک افقی اجتماعی
horizontal shearing stress تنش برش افقی
common roof تیرچه افقی خرپا
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
horizontal labor mobility تحرک افقی کارگر
horizontal phase control تنظیم فاز افقی
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
transverse abduction دور کردن افقی
transom الت افقی کمرکش
elevator مکان افقی متحرک
breastsummer تیر افقی سردر
bar میله افقی در پرش
x plates صفحات انحراف افقی
lateral واقع درخط افقی
laterad واقع درخط افقی
X coordinate مختصات بردار افقی
elevators مکان افقی متحرک
bars میله افقی در پرش
cross level حباب تراز افقی
boom تیر افقی وصل به بادبان
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
wale تیر افقی انتخاب کردن
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
western roll غلطیدن افقی از روی میله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com