Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
Other Matches
world conference of computer in educatio
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
cbt
اموزش بر پایه کامپیوتر
computer augmented learning
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
cai
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
computer managed instruction
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remoter
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
board of governors
شورای مدیران
economic council
شورای اقتصادی
council ofwar
شورای نظامی
guardian council
شورای نگهبان
teachers' institute
شورای اموزگاران
synod
شورای کلیسایی
synods
شورای کلیسایی
councils of war
شورای جنگ
councils of war
شورای نظامی
parish council
شورای محلی
council of ministers
شورای وزیران
pontifex
شورای مذهبی
council of physicians
شورای پزشکی
council of physicians
شورای پزشکان
council ofwar
شورای جنگ
council of war
شورای نظامی
council of war
شورای جنگ
security council
شورای امنیت
nordic council
شورای شمالی
court martiall
شورای نظامی
security council
شورای حفافتی یکان
legislative assembly
مجلس شورای ملی
synodic
مربوط به شورای کلیسایی
council of economic advisers
شورای مشاوران اقتصادی
council of entent
شورای حسن تفاهم
national consulative assembly
مجلس شورای ملی
college entrance examinations board
شورای امتحانات ورودی
ceeb (college entrance examination board
شورای امتحانات ورودی
column research council
شورای تحقیق بر ستونها
executive
[of a political party]
شورای مجریه
[سیاست]
the national consultative assembly
مجلس شورای ملی
executive council
[of a political party]
شورای مجریه
[سیاست]
synodical
مربوط به شورای کلیسایی
the king in council
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
deputy of the parliament
وکیل مجلس شورای ملی
duma
مجلس شورای منتخب شهر
town meeting
انجمن بلدی شورای شهری
security council
شورای امنیت سازمان ملل متحد
duma
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
nordic council
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
farmer general
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
witan
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
slaved
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slaves
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
slave
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
downward
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
processor
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
downsize
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
trust territory
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
host computer
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
CTR
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
naive user
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
preprocessor
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
layers
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layer
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
computing
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
number cruncher
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
education
اموزش
tutorial
اموزش
instruction
اموزش
training
اموزش
instructions
اموزش
tutorials
اموزش
lore
اموزش
applebus
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
unit training
اموزش یکان
training
اموزش دادن
annual training
اموزش سالیانه
trains
اموزش دادن
train
اموزش دادن
life long education
اموزش مداوم
voluntary training
اموزش داوطلبانه
personnel training
اموزش کارکنان
coeducation
اموزش مختلط
formal education
اموزش رسمی
vocational education
اموزش حرفهای
unit training
اموزش یکانی
transfer of training
انتقال اموزش
military training
اموزش نظامی
mass education
اموزش جمعی
bowel training
اموزش دفع
job training
اموزش شغلی
mass education
اموزش همگانی
reeducation
باز اموزش
religious instruction
اموزش دینی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
secondary education
اموزش متوسطه
training center
مرکز اموزش
school center
مرکز اموزش
learning curve
منحنی اموزش
education
اموزش و پرورش
programmed instruction
اموزش برنامهای
training program
برنامه اموزش
training cycle
مرحله اموزش
training circular
نشریه اموزش
professional education
اموزش تخصصی
trained
اموزش دادن
program of instruction
برنامه اموزش
technical teaching
اموزش فنی
technical education
اموزش فنی
teaching machine
ماشین اموزش
compulsory education
اموزش اجباری
moral education
اموزش اخلاقی
basic training
اموزش مقدماتی
reward training
اموزش با پاداش
individualized instruction
اموزش انفرادی
general education
اموزش عمومی
sex education
اموزش جنسی
informal education
اموزش غیررسمی
higher education
اموزش عالی
concurrent training
اموزش همزمان
integrated training
اموزش توام
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
curriculum
اموزش برنامه
curriculums
اموزش برنامه
educable
اموزش پذیر
educability
اموزش پذیری
education center
مرکز اموزش
tutoring
اموزش تک شاگردی
elementary education
اموزش ابتدایی
primary education
اموزش ابتدایی
hypnopedia
اموزش با هیپنوتیسم
pamphlet
نشریه اموزش و فنی
in serving training
اموزش ضمن خدمت
formal discipline
اموزش صورت گرا
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
audio visual
اموزش سمعی وبصری
pamphlets
نشریه اموزش و فنی
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
graduate education
اموزش بعد از لیسانس
active duty for training
اموزش زیر پرچم
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
educationist
متخصص اموزش و پرورش
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
متخصص اموزش و پرورش
special education
اموزش و پرورش استثنایی
pedagogic
وابسته به اموزش وپرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
army training program
برنامه اموزش نظامی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
on the job training
اموزش ضمن کار
educational
مربوط به اموزش و پرورش
refresher courses
دوره اموزش یک ماهه
nonformal education
اموزش غیر رسمی
schools
مرکز اموزش نظامی
refresher course
دوره اموزش یک ماهه
school
مرکز اموزش نظامی
code training set
دستگاه اموزش مرس
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
project method
روش اموزش طرحی
discovery teaching method
روش اموزش اکتشافی
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
pedagogical teaching
اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogically
مطابق علم اموزش
internationals
بین المللی
international line
خط بین المللی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com