English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
box شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
boxes شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
Other Matches
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
Jaldar [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
diamond formation ارایش لوزی شکل گسترش لوزی
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
troupe بصورت دسته حرکت کردن
troupes بصورت دسته حرکت کردن
turbopump پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
Mina-khani design طرح میناخانی [این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
bracket رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
submarginal land زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
rashwan medallion ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
chasse نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
rhombic لوزی
rhomboid لوزی
rhomb لوزی
amygdalate لوزی
lozenges لوزی
rhombus لوزی
diamond لوزی
lozenge لوزی
rhombuses لوزی
rhombus لوزی [ریاضی]
diamond-fret ابزار لوزی
equilateral quadrilateral لوزی [ریاضی]
rhomboidal لوزی وار
lozenges شکل لوزی
rhombus لوزی شکل
diamond formation ارایش لوزی
rhombuses لوزی شکل
lozenge شکل لوزی
foursquare لوزی چهارگوش
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
diamond antenna انتن لوزی شکل
almond shape نگاره لوزی شکل
lozenge قرص لوزی شکل
rhombic antenna انتن لوزی شکل
lozenges قرص لوزی شکل
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
rhomboid متوازی الاضلاع شبیه لوزی
cone mosaic [موزائیک با نقش های زیگزاگ و لوزی]
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
jewelled [هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
compartment rug فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
parmakli لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
lozenge design طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.]
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
products حاصل
payoff حاصل
payoffs حاصل
unfruitful بی حاصل
desolate <adj.> بی حاصل
upshot حاصل
product حاصل
outgrwth حاصل
adnate حاصل
resulting حاصل
resulted حاصل
result حاصل
resume حاصل
resumed حاصل
resumes حاصل
resuming حاصل
deserted <adj.> بی حاصل
outcome حاصل
unutilized بی حاصل
perquisite حاصل
yield حاصل
yielded حاصل
outgrowth حاصل
barren <adj.> بی حاصل
nonproductive بی حاصل
blasted [uninhabitable] <adj.> بی حاصل
perquisites حاصل
infertile بی حاصل
fruitage حاصل
outcomes حاصل
bleak <adj.> بی حاصل
yields حاصل
yields محصول حاصل
growth اثر حاصل
yielded محصول حاصل
total حاصل جمع
totaled حاصل جمع
afford حاصل کردن
totalled حاصل جمع
afforded حاصل کردن
totalling حاصل جمع
totals حاصل جمع
yield محصول حاصل
growths اثر حاصل
emblements حاصل زمین
to be derived حاصل شدن
negotiation outcome حاصل مذاکرات
negotiation result حاصل مذاکرات
products حاصل ضرب
result of the negotiations حاصل مذاکرات
affords حاصل کردن
products حاصل حاصلضرب
product حاصل ضرب
product حاصل حاصلضرب
proceeds حاصل فروش
earning yield حاصل عواید
gleby حاصل خیز
affording حاصل کردن
steam fog مه حاصل از بخار اب
nonproductive labor کار بی حاصل
karma حاصل کردارانسان
totaling حاصل جمع
feracity حاصل خیزی
feracious حاصل خیز
heir ارث بر حاصل
redemption yield حاصل بازخرید
production حاصل دادن
productive مولد پر حاصل
foodful حاصل خیز
sum کل [حاصل جمع]
amount کل [حاصل جمع]
yielder حاصل دهنده
amount حاصل جمع
total کل [حاصل جمع]
cabonic حاصل از کربن
acquire حاصل کردن
throughput حاصل کار
fatten حاصل خیزکردن
sums حاصل جمع
sum حاصل جمع
pinguid حاصل خیز
barren بی ثمر بی حاصل
get حاصل کردن
partial products حاصل ضربهای جز
getting حاصل کردن
fattened حاصل خیزکردن
fattens حاصل خیزکردن
gets حاصل کردن
productions حاصل دادن
paper blockade محاصره بی حاصل
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
Soumak medallion ترنج سوفی [ترنج سوماکی] [این نوع ترنج لوزی شکل را به فرش های قفقازی نسبت می دهند.]
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
fogbow رنگین کمان حاصل از مه
go to rack and ruin <idiom> نتیجه بد حاصل کردن
sideways sum حاصل جمع یک وری
overcrop زیاد حاصل برداشتن از
entrance loss افت حاصل از اصطکاک
come to an agreement توافق حاصل کردن
aftercrop حاصل دوم باره
sterilised بی بار یا بی حاصل کردن
wave pressure فشار حاصل از موج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com