Dictiornary-Farsi | صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی


Other Matches

homeowners	صاحب خانه
housemothers	زن صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
housemother	زن صاحب خانه
mansion house	خانه صاحب تیول
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
to wear out one;	از زیاد ماندن درجایی مزاحم صاحب خانه شدن
bistro	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
dramshop	بار مشروب فروشی
dramshop	سالن مشروب فروشی
grogshop	دکان مشروب فروشی
master	صاحب
mastered	صاحب
masters	صاحب
padrone	صاحب
ownerless	بی صاحب
lords	صاحب
lord	صاحب
owner	صاحب
owners	صاحب
sovereign	صاحب سیادت
manufacturer	صاحب کارخانه
sovereigns	صاحب سیادت
official	صاحب منصب
signatory	صاحب امضا
waif	مال بی صاحب
planters	صاحب مزرعه
manufacturers	صاحب کارخانه
grantee	صاحب امتیاز
planter	صاحب مزرعه
free ball	توپ بی صاحب
feudatory	صاحب تیول
feudary	صاحب تیول
stray	جانور بی صاحب
straying	جانور بی صاحب
strays	جانور بی صاحب
concessioner	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
building owner	صاحب کار
assayer	صاحب عیار
in power	صاحب مقام
permit holder	صاحب جواز
signatories	صاحب امضا
landlady	زن صاحب ملک
landladies	زن صاحب ملک
landowners	صاحب ملک
landowner	صاحب ملک
clear-sighted	صاحب نظر
printers	صاحب چاپخانه
printer	صاحب چاپخانه
stockholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
shareholders	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
restaurateurs	صاحب رستوران
industrialists	صاحب صنعت
industrialist	صاحب صنعت
officers	صاحب منصب
officer	صاحب منصب
licensee	صاحب جواز
licensees	صاحب جواز
inviolable	صاحب حرمت
innkeepers	صاحب مسافرخانه
innkeeper	صاحب مسافرخانه
lairds	صاحب زمین
laird	صاحب زمین
resolute	صاحب عزم
beneficent	صاحب کرم
masters	ارباب صاحب
mastered	ارباب صاحب
master	ارباب صاحب
restaurateur	صاحب رستوران
slaveholder	صاحب برده
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
shop keeper	صاحب دکان
shipowner	صاحب کشتی
sharecropper	صاحب نسق
seignior	صاحب تیول
restauranteur	صاحب رستوران
owner of a property	صاحب ملک
stock holder	صاحب سهم
titlist	صاحب سندمالکیت
titled	صاحب لقب
benefactors	صاحب خیر
benefactor	صاحب خیر
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
unowned	بی صاحب بیمالک
man of place	صاحب مقام
man of place	صاحب منصب
licence owner	صاحب امتیاز
liege	صاحب تیول
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
land lady	زن صاحب ملک
in the saddle	صاحب اختیار
manufaturer	صاحب کارخانه
master of the time	صاحب الزمان
no man's land	سرزمین بی صاحب
employer	صاحب کار
of consequence	صاحب شان
officiary	صاحب منصب
nursery man	صاحب قلمستان
employers	صاحب کار
notary public	صاحب محضر
monopolist	صاحب انحصار
peer	صاحب لقب اشرافی
croupier	کمک صاحب بانک
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
in the saddle	یراق صاحب مقام
croupiers	کمک صاحب بانک
peered	صاحب لقب اشرافی
peering	صاحب لقب اشرافی
to come into a property	مالی را صاحب شدن
res nullius	مال بلا صاحب
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
signatory	صاحب امضاء امضایی
pooh bah	صاحب چندین مقام
placeman	صاحب منصب اداری
owner's risk	ریسک صاحب کالا
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
martyologist	صاحب تذکره شهدا
estray	جانوراواره وبی صاحب
lord paramount	صاحب تیول عمده
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
holding company	شرکت صاحب سهم
publicans	بیگانه صاحب میخانه
to have something	صاحب چیزی بودن
publican	بیگانه صاحب میخانه
signatories	صاحب امضاء امضایی
own	صاحب چیزی بودن
owned	صاحب چیزی بودن
owning	صاحب چیزی بودن
owns	صاحب چیزی بودن
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
title-holders	صاحب سند مالکیت
title-holder	صاحب سند مالکیت
endowed	صاحب مال و مکنت
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
office-holders	صاحب منصب دولت
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
office-holder	صاحب منصب دولت
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
infeoff	صاحب ملک کردن
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
staff	افسران صاحب منصبان
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
staffed	افسران صاحب منصبان
staffs	افسران صاحب منصبان
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
barkeep	باده فروش صاحب میکده
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
militarists	صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist	صاحب روح سربازی یانظامی گری
seigniorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seignorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
quitrent	اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
gourmand	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
gourmands	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
turfman	صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
titleholder	صاحب سند مالکیت دارای عنوان
power struggle	مبارزه برای صاحب مقام شدن