Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
blast
صدای ترکیدن ترکاندن
blasts
صدای ترکیدن ترکاندن
Other Matches
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
chap
ترکاندن
burst
ترکاندن
bursts
ترکاندن
To burst ( exploded) a bomb.
بمب ترکاندن
blow up
ترکاندن عصبانی کردن
blow-ups
ترکاندن عصبانی کردن
pop
حمله کردن ترکاندن
popped
حمله کردن ترکاندن
blow-up
ترکاندن عصبانی کردن
pops
حمله کردن ترکاندن
dynamited
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
dynamites
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
to pop one's chewing gum
ترکاندن آدامس باد شده
dynamiting
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
dynamite
با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
to snap one's chewing gum
ترکاندن آدامس باد شده
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
chapt
ترکیدن
puncture
ترکیدن
blow out
ترکیدن
bursts
ترکیدن
reave
ترکیدن
dehisce
ترکیدن
blows
ترکیدن
burst
ترکیدن
to blow up
ترکیدن
pop off
ترکیدن
punctures
ترکیدن
fly asunder
ترکیدن
punctured
ترکیدن
blow
ترکیدن
busts
ترکیدن
rive
ترکیدن
busting
ترکیدن
busted
ترکیدن
bust
ترکیدن
blasting
ترکیدن
puncturing
ترکیدن
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
To turn green with envy.
از حسد ترکیدن
detonated
با صدا ترکیدن
detonate
با صدا ترکیدن
crack up
<idiom>
از خنده ترکیدن
implode
از داخل ترکیدن
to go phut
با صدا ترکیدن
to burst with pride
زبادغرور ترکیدن
green with envy
از حسادت ترکیدن
detonates
با صدا ترکیدن
to fly asunder
ازهم ترکیدن
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
rupture
جدا کردن ترکیدن
ruptures
جدا کردن ترکیدن
rupturing
جدا کردن ترکیدن
cracks
شکاف برداشتن ترکیدن
explode
منفجر شدن ترکیدن
blowout
ترکیدن در اثر فشار
exploded
منفجر شدن ترکیدن
crack
شکاف برداشتن ترکیدن
exploding
منفجر شدن ترکیدن
explodes
منفجر شدن ترکیدن
pops
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
explosion
ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions
ترکش منفجر کردن ترکیدن
popped
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
pop
باصدا ترکیدن برهن گذاردن
pop
ترکیدن مشروبات گاز دار
popped
ترکیدن مشروبات گاز دار
pops
ترکیدن مشروبات گاز دار
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
exploding
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
exploded
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explode
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explodes
منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
fizzed
صدای فش فش
knocked
صدای تغ تغ
fizzes
صدای فش فش
hissing
صدای خش خش
hisses
صدای خش خش
knocks
صدای تغ تغ
hissed
صدای خش خش
whiz
صدای غژ
knock
صدای تغ تغ
burbling
صدای قل قل
pings
صدای غژ
burbles
صدای قل قل
burbled
صدای قل قل
burble
صدای قل قل
pinging
صدای غژ
pinged
صدای غژ
ping
صدای غژ
fizzing
صدای فش فش
crepitation
صدای خش خش
fizz
صدای فش فش
there is a knock at the door
صدای در
tramp
صدای پا
rale
صدای خس خس
step
صدای پا
pads
صدای پا
tramped
صدای پا
tramps
صدای پا
pad
صدای پا
knoit
صدای در
hiss
صدای خش خش
stepping
صدای پا
grave accent
صدای بم
bumbles
صدای زنبورکردن
peal
صدای پیوسته
moos
صدای گاوکردن
pealed
صدای پیوسته
blast
صدای انفجار
mooing
صدای گاو
croaks
صدای کلاغ
bumbled
صدای زنبورکردن
moo
صدای گاوکردن
moo
صدای گاو
mooed
صدای گاوکردن
mooed
صدای گاو
mooing
صدای گاوکردن
pealing
صدای پیوسته
peals
صدای پیوسته
quacking
صدای اردک
quacked
صدای اردک
crackles
صدای انفجار پی در پی
purl
صدای شرشر
purled
صدای شرشر
quack
صدای اردک
crackled
صدای انفجار پی در پی
purling
صدای شرشر
crackle
صدای انفجار پی در پی
moos
صدای گاو
purls
صدای شرشر
raps
صدای دق الباب
rap
صدای دق الباب
quacks
صدای اردک
bumble
صدای زنبورکردن
screeched
صدای گوشخراش
laughed
صدای خنده
laugh
صدای خنده
clings
صدای جرنگ
cling
صدای جرنگ
hoots
صدای جغد
whoosh
صدای صفیر
whooshed
صدای صفیر
hooting
صدای جغد
whooshes
صدای صفیر
screeching
صدای گوشخراش
screeching
صدای بلند
screeched
صدای بلند
screeches
صدای بلند
screeches
صدای گوشخراش
screech
صدای گوشخراش
screech
صدای بلند
scuffs
صدای خراش
scuffing
صدای خراش
scuffed
صدای خراش
scuff
صدای خراش
laughs
صدای خنده
whooshing
صدای صفیر
hiss
صدای هیس
hoot
صدای جغد
overtones
صدای فرعی
dictating
با صدای بلندخواندن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com