English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
dedication cross صلیب مقدس
Other Matches
halidom چیز مقدس جای مقدس
calvary نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
crossest صلیب
rood صلیب
crosses صلیب
maltese cross صلیب
crosser صلیب
cross صلیب
crucifix صلیب
acrux صلیب
crucifixes صلیب
alpha crucis صلیب
alpha crucis الفا- صلیب
cruciform بشکل صلیب
crucifer صلیب بردار
crossways بشکل صلیب
Latin cross صلیب رومی
Lantern-cross صلیب سنگی
cross wise صلیب وار
cross bearer صلیب بردار
southern cross صلیب جنوبی
acrux الفا- صلیب
crosslet صلیب کوچک
crucis صلیب جنوبی
crosswise بشکل صلیب
orpin عود صلیب
pectoral cross صلیب سینه
sign of the cross علامت صلیب
soiuthern cross صلیب جنوب
victoria cross صلیب ویکتوریا
Red Cross صلیب سرخ
crucifix pendant صلیب آویزه
crucifixes صلیب عیسی
crucifix صلیب عیسی
olympic cross صلیب المپیک
crux صلیب جنوبی
fyloft صلیب شکسته
Calvary صلیب سردر
geneva cross صلیب سرخ
haken kreuz صلیب شکسته
inverted cross بالانس صلیب
cygnus طایر صلیب شمالی
cygni طایر صلیب شمالی
distinguished service cross نشان صلیب خدمت
cruciferous چلیپادار صلیب دار
trolley cross over صلیب ترن برقی
to take the cross صلیب بدوش گرفتن
RC مخفف صلیب سرخ
invention of the cross جشن یافتن صلیب
distinguished flying cross نشان صلیب پرواز
swastika صلیب شکسته المان نازی
cross support نگهداشتن بدن بحالت صلیب
high cross [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
crucifixion تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
crucifixions تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
inviolable مقدس
holy مقدس
holiest مقدس
numinous مقدس
venerable مقدس
hallowed مقدس
sanctimonious مقدس
heavenly minded مقدس
sanctified مقدس
sacrosanct مقدس
saints مقدس
saint مقدس
sacred مقدس
saintly مقدس
prayerful مقدس
holier مقدس
to cross self با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
blesses مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
bless مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
lenten veil پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
sain تقدیس کردن علامت صلیب روی بدن یاسینه کشیدن
hunger cloth پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
cross-window [پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
tartuffe مقدس ریایی
tartufe مقدس ریایی
the Holy Trinity تثلیت مقدس
tartufe خشکه مقدس
stoup قدح اب مقدس
sanctified airs مقدس نمایی
fiesta روز مقدس
sancify مقدس شمردن
sanctimony مقدس نمایی
sanctimoniousness مقدس نمایی
fiestas روز مقدس
sacred books کتابهای مقدس
st.michael پطرس مقدس
sacred places جاهای مقدس
Mashhad هر مقدس مشهد
tartuffe خشکه مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
relic اثار مقدس
relics اثار مقدس
scripture کتاب مقدس
Holy Week هفتهی مقدس
Holy Weeks هفتهی مقدس
moralistic خشکه مقدس
SS مخفف مقدس
St مخفف مقدس
saint مقدس شمردن
saints مقدس شمردن
Holly Sepulchre مقبره مقدس
innocent مبرا مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
shrines جای مقدس
shrine جای مقدس
the holy کتاب مقدس
holyday روز مقدس
holy legislator شارع مقدس
holily بطور مقدس
Holy Father پدر مقدس
hallow مقدس کردن
halidome جای مقدس
halidome چیز مقدس
scriptures کتاب مقدس
hagiology ادبیات مقدس
sanctimonious مقدس نما
Holy Writ کتاب مقدس
biblical وابسته به کتاب مقدس
biblical مطابق کتاب مقدس
sanctum قدس جایگاه مقدس
sacredly بطور مقدس یا محترم
altar-table میز مقدس در کلیسا
guaiacum عودالانبیاء درخت مقدس
postil تفسیر کتاب مقدس
bibliolatry پرستش کتاب مقدس
anointment تقدیس با روغن مقدس
it say in the bible that در کتاب مقدس میگوید
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
pali زبان مقدس بودائیان
pontify خودرا مقدس نمودن
religiosity خشکه مقدس بودن
mitzvah حکم کتاب مقدس
mitsvot حکم کتاب مقدس
martinmas جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
lignum vitae درخت مقدس خشب الانبیاء
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
apis گاو مقدس مصریان قدیم
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
scriptural مطابق متن کتاب مقدس
vedic وابسته به وداکتاب مقدس هندو
it is said in the bible that در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
to مادریک کلمه مقدس است
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
veda کتاب مقدس باستانی هند
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
enshrine ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
scripturalism اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
paradigms ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
paradigm ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
pierian spring الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
inspirationist کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
crossbars خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar خط عرضی صلیب میله عرضی
patron saint امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saints امام یا شخص مقدس حامی شخص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com