Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English
Persian
victoria cross
صلیب ویکتوریا
Other Matches
Victoria
ویکتوریا
queenvictoria
ملکه ویکتوریا
calvary
نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
Victoriana
وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
Victorian
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
victorianism
سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
Which bus do I take to Victoria Station?
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
acrux
صلیب
crosses
صلیب
alpha crucis
صلیب
crossest
صلیب
crucifix
صلیب
crucifixes
صلیب
rood
صلیب
maltese cross
صلیب
crosser
صلیب
cross
صلیب
Ardabil carpet
فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
inverted cross
بالانس صلیب
orpin
عود صلیب
olympic cross
صلیب المپیک
haken kreuz
صلیب شکسته
geneva cross
صلیب سرخ
crosslet
صلیب کوچک
sign of the cross
علامت صلیب
pectoral cross
صلیب سینه
soiuthern cross
صلیب جنوب
Lantern-cross
صلیب سنگی
Calvary
صلیب سردر
crucifix pendant
صلیب آویزه
dedication cross
صلیب مقدس
southern cross
صلیب جنوبی
Latin cross
صلیب رومی
fyloft
صلیب شکسته
cross bearer
صلیب بردار
cross wise
صلیب وار
crossways
بشکل صلیب
alpha crucis
الفا- صلیب
crucifer
صلیب بردار
cruciform
بشکل صلیب
crux
صلیب جنوبی
crucis
صلیب جنوبی
crosswise
بشکل صلیب
crucifix
صلیب عیسی
crucifixes
صلیب عیسی
Red Cross
صلیب سرخ
acrux
الفا- صلیب
RC
مخفف صلیب سرخ
to take the cross
صلیب بدوش گرفتن
trolley cross over
صلیب ترن برقی
invention of the cross
جشن یافتن صلیب
cygni
طایر صلیب شمالی
cygnus
طایر صلیب شمالی
distinguished flying cross
نشان صلیب پرواز
distinguished service cross
نشان صلیب خدمت
cruciferous
چلیپادار صلیب دار
american national red cross
نشان صلیب سرخ امریکا
cross support
نگهداشتن بدن بحالت صلیب
swastika
صلیب شکسته المان نازی
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
greek cross
صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
crucifixions
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
balistraria
[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
ballistraria
[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
crucifixion
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
bless
مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
blesses
مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
to cross self
با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
cross-window
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
hunger cloth
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
lenten veil
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
sain
تقدیس کردن علامت صلیب روی بدن یاسینه کشیدن
palmer
زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
crossbar
خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars
خط عرضی صلیب میله عرضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com