Dictiornary-Farsi | صندلی گردان اداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
office swivel chair	صندلی گردان اداری


Other Matches

office chair	صندلی اداری
bureaucreacy	رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
rocking chair	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
administrative wheeled vehicle fleet	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
faldstool	صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
bureaucrasy	حکومت اداری تاسیسات اداری
bureaucracy	تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracies	تاسیسات اداری حکومت اداری
camp chair	صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his	صندلی من پهلوی صندلی اوبود
seabee	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
workday	ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays	ایام کار اداری ساعات کار اداری
construction batalion	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
formal	اداری
executory	اداری
bureaucrat	اداری
administrative	اداری
bureaucrats	اداری
departmental	اداری
official	اداری
administerial	اداری
footstool	صندلی
stalling	صندلی
stall	صندلی
seat	صندلی
seats	صندلی
seated	صندلی
chaired	صندلی
chairing	صندلی
chairs	صندلی
chair	صندلی
footstools	صندلی
santalaceous	صندلی
jump seat	صندلی تا شو
placing	صندلی
places	صندلی
place	صندلی
box seat	صندلی لژ
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
a white collar job	کار اداری
circular letter	بخشنامه اداری
office work	کار اداری
official communications	مکاتبات اداری
administrative movement	حرکت اداری
malfeasance	خطای اداری
paperwork	تشریفات اداری
bureaucrats	مامور اداری
departmental intelligence	اطلاعات اداری
officially	از طریق اداری
departmentally	ازلحاظ اداری
office computer	کامپیوتر اداری
officialdom	سیستم اداری
management expenses	مخارج اداری
office building	ساختمان اداری
circular letter	نامه اداری
bureaucrat	مامور اداری
unofficial	غیر اداری
officialism	سیستم اداری
administratively	بطور اداری
administrative march	راهپیمایی اداری
prefectoral	وابسته به اداری
administrative net	شبکه اداری
prefectorial	وابسته به اداری
administrative order	دستور اداری
prefecture	حوزه اداری
administrative publications	نشریات اداری
administrative services	خدمات اداری
administrative services	قسمتهای اداری
administrative tribunal	دادگاه اداری
office hours	ساعات اداری
service element	عنصر اداری
bureaucreat	گماشته اداری
administrative law	حقوق اداری
administrative law	قوانین اداری
administration building	ساختمان اداری
administration building	قسمت اداری
overhead gharges	هزینه اداری
administrative approval	موافقتنامه اداری
administrative budget	بودجه اداری
administrative capacity	فرفیت اداری
administrative channels	مجاری اداری
administrative channels	طرق اداری
administrative command	یکان اداری
administrative command	فرماندهی اداری
administrative escort	ناو اداری
administrative flight	پرواز اداری
administrative flight	هواپیمای اداری
business hours	ساعت اداری
bureaus	هیئت اداری
bureau	هیئت اداری
red tape	فرمالیته اداری
office chair	مبل اداری
carrycot	صندلی کودک
swivel chair	صندلی چرخان
carrycots	صندلی کودک
rocking chair	صندلی گهوارهای
rocking chairs	صندلی گهوارهای
drive's seat	صندلی راننده
folding seat	صندلی تاشو
he nestles in the chair	در صندلی غنوده
deckchairs	صندلی تاشو
camp chair	صندلی تاشونده
deckchair	صندلی تاشو
morris chair	صندلی راحتی
sittings	نشیمن صندلی
sitting	نشیمن صندلی
easy chairs	صندلی راحت
easy chair	صندلی راحت
bucket seats	صندلی یکنفری
boatswain's chair	صندلی نقاله
bucket seat	صندلی یکنفری
armrest	دستهء صندلی
arm chair	صندلی راحتی
an odd chair	صندلی تکی
armchair	صندلی راحتی
armchairs	صندلی راحتی
antimacassars	رویهء صندلی
elbows	دسته صندلی
shooting stick	صندلی عصایی
elbow	دسته صندلی
elbowed	دسته صندلی
tiers	ردیف صندلی
tier	ردیف صندلی
hot seat	صندلی برقی
hot seat	صندلی الکتریکی
shooting sticks	صندلی عصایی
adjustable seat	صندلی متحرک
antimacassar	رویهء صندلی
parliamentary seat	صندلی مجلسی
arm	دسته صندلی
pushchair	صندلی چرخدار
choir-stall	صندلی بلند
rockers	صندلی گهوارهای
rocker	صندلی گهوارهای
pushchairs	صندلی چرخدار
revolving	گردان
doubled edge	لب گردان
sq	گردان
swing bridge	پل گردان
battalions	گردان
pivoting	گردان
battalion	گردان
ramblers	سر گردان
rambler	سر گردان
versatile	گردان
swing door	در گردان
levorotatory	چپ گردان
levogyrous	چپ گردان
swing doors	در گردان
turnstile	گردان در
winch	گردان
winched	گردان
rotary	گردان
winches	گردان
turnstiles	گردان در
winching	گردان
out of [outside] office hours	خارج از ساعات اداری
office information system	سیستم اطلاعات اداری
administrative landing	پیاده شدن اداری
deck department	قسمت اداری ناو
administrative escort	ناو اسکورت اداری
administrative data processing	پردازش دادههای اداری
key personnels	کادر اداری اصلی
extra official	بیرون ازوفایف اداری
officialism	رسمیت مقررات اداری
placeman	صاحب منصب اداری
officer	مامور کارمند اداری
service echelon	رده اداری و خدماتی
general administration cost	هزینه عمومی اداری
Outside office hours.	خارج از وقت اداری
officers	مامور کارمند اداری
provisional order	دستور موقت اداری
bureaucratic	وابسته به امور اداری
tuffet	صندلی یانشیمن کوتاه
cathedra	[صندلی اسقف در کلیسا]
woolsack	کرسی یا صندلی دادگاه
seat belt	کمربند صندلی هواپیما
wheel chair	صندلی چرخ دار
shooting sticks	صندلی جمعشو و متحرک
garden seat	صندلی یانیمکت باغبانی
ejection seat	صندلی پران [هواپیمایی]
fishing chair	صندلی در قایق ماهیگیری
ejector seat	صندلی پران [هواپیمایی]
twisboat chair	قایق- صندلی تابدار
armchair	صندلی دسته دار
a seat by the window	یک صندلی کنار پنجره
shooting stick	صندلی جمعشو و متحرک
reseats	صندلی جدید دادن
reseating	صندلی جدید دادن
reseated	صندلی جدید دادن
reseat	صندلی جدید دادن
baby carriage	صندلی چرخدار بچه
armchairs	صندلی دسته دار
baby carriages	صندلی چرخدار بچه
seat adjuster lever	سطح تنظیم صندلی
caner	بافنده صندلی حصیری
dossal	پشتی صندلی وغیره
window seat	صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره