Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English
Persian
bank of deposit
صندوق پس انداز
savings bank
صندوق پس انداز
savings bank
صندوق پس انداز
provident bank
صندوق پس انداز
penny bank
صندوق پس انداز
trustee savings bank
صندوق پس انداز
Search result with all words
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
Other Matches
average propensity to save
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
saving institutions
موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
deflection board
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
mortar report
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
cashes
صندوق
box
صندوق
funded
صندوق
hutch
صندوق
coffers
صندوق
cashed
صندوق
cash
صندوق
cash office
صندوق
lacunar
صندوق
chest set
صندوق
cashing
صندوق
fund
صندوق
hutches
صندوق
cases
صندوق
chest
صندوق
boxes
صندوق
coffer
صندوق
case
صندوق
chests
صندوق
water jacket
صندوق اب
box maker
صندوق ساز
crate
صندوق مشبک
box caisson
صندوق قالب پی
case
صندوق جعبه
case
پوشانیدن صندوق
bins
جازغالی صندوق
bin
جازغالی صندوق
cases
صندوق جعبه
crates
صندوق مشبک
strongbox
گاو صندوق
letterbox
صندوق پست
caisson
صندوق مهمات
letterbox
صندوق مراسلات
letterboxes
صندوق پست
letterboxes
صندوق مراسلات
cases
پوشانیدن صندوق
money-box
صندوق اعانه
post-box
صندوق پست
post-boxes
صندوق پست
cash box
صندوق پول
cash deficit
کسر صندوق
box type van body
بدنه صندوق
cashier's allowance
کسر صندوق
mailbox
صندوق پست
ballot boxes
صندوق ارا
pension fund
صندوق بازنشستگی
mailboxes
صندوق پست
money box
صندوق اعانه
money box
صندوق دستگیری
money-boxes
صندوق اعانه
letter box
صندوق پست
kench
تغار صندوق
ballot box
صندوق ارا
closeting
صندوق خانه
closeted
صندوق خانه
altar-tomb
صندوق مزار
to coffer
در صندوق اندوختن
cash office
دایره صندوق
closet
صندوق خانه
risk money
کسر صندوق
closets
صندوق خانه
aid fund
صندوق تعاون
postbox
صندوق پست
loan fund
صندوق وام
poor box
صندوق اعانه
trunks
بشکه صندوق
letter drop
صندوق پست
trunk
بشکه صندوق
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
gold pool
صندوق مشترک طلا
repositories
صندوق تابوت فرف
repository
صندوق تابوت فرف
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
trunks
چمدان بزرگ صندوق
safecracker
دزد صندوق باز کن
boot locke
قفل صندوق عقب
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
incase
در صندوق قرار دادن
cash register
صندوق پول شمار
crates
صندوق بزرگ چوبی
cash registers
صندوق پول شمار
crate
صندوق بزرگ چوبی
trunk
چمدان بزرگ صندوق
posted
صندوق پست تعجیل
post
صندوق پست تعجیل
post-
صندوق پست تعجیل
posts
صندوق پست تعجیل
chested
صندوق یا سینه دار
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
boxy
بشکل صندوق مشت زن
boxlike
بشکل صندوق یاجعبه
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
yegg
دزد صندوق شکن
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
cash
دریافت کردن صندوق پول
cashes
دریافت کردن صندوق پول
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
cashing
دریافت کردن صندوق پول
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
community chest
صندوق اعانه برای امورخیریه
IMF
مخفف صندوق بینالمللی پول
casket
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
cashed
دریافت کردن صندوق پول
pillar box
صندوق پستی ستونی شکل
pillar boxes
صندوق پستی ستونی شکل
cash register
صندوق
[محل پرداخت پول]
yeggman
جانی ولگرد دزد صندوق شکن
funded
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
sales register
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
raee show
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
slop chest
صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
mailboxes
انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailbox
انباره پیغام های پستی صندوق پست
safe deposit
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
ex ante saving
پس انداز
thrift
پس انداز
savings
پس انداز
ex post saving
پس انداز
deposit
پس انداز
saving
پس انداز
deposits
پس انداز
aggregate saving
پس انداز کل
forehanded
پس انداز کن
saver
پس انداز کن
irrigator
اب انداز
footcloth
پای انداز
feller
درخت انداز
dissaving
پس انداز منفی
foot cloth
پای انداز
fluter
چین انداز
ecbolic
جنین انداز
ejector
بیرون انداز
firer
سوخت انداز
initiator terminator
راه انداز
intriguant
پشت هم انداز
intriguer
پشت هم انداز
jaculator
نیزه انداز
fire teazer
اتش انداز
howitzer
خمپاره انداز
hand rail
دست انداز
grenadier
نارنجک انداز
lay-bys
پس انداز کردن
jack ketch
طناب انداز
fire teazer
سوخت انداز
intrigant
پشت هم انداز
salt away
<idiom>
پس انداز کردن
mouth-watering
دهان آب انداز
unsaved
پس انداز نشده
torpedo tube
اژدر انداز
to lay up
پس انداز کردن
to lay aside
پس انداز کردن
thrift institutions
موسسات پس انداز
theory of saving
نظریه پس انداز
the t.
صاعقه انداز
stoker
سوخت انداز
save money
پس انداز کردن
bumpy
<adj.>
پر دست انداز
view
چشم انداز
road hole
دست انداز
rough
<adj.>
پر دست انداز
springer
کمند انداز
splitter
نفاق انداز
private saving
پس انداز خصوصی
postponer
تاخیر انداز
personal saving
پس انداز شخصی
permanent saving
پس انداز دائمی
paysage
چشم انداز
paradox of thrift
تناقض پس انداز
net saving
پس انداز خالص
negative saving
پس انداز منفی
national saving
پس انداز ملی
mobilization of savings
تجهیز پس انداز
mobilization of savings
بسیج پس انداز
missile man
موشک انداز
missile launcher
موشک انداز
procrastinator
تعویق انداز
propensity to save
گرایش به پس انداز
spearman
نیزه انداز
savings account
حساب پس انداز
saving ratio
نسبت پس انداز
saving motive
انگیزه پس انداز
saving function
تابع پس انداز
saving equation
معادله پس انداز
saving bank
بانک پس انداز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com