English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
Search result with all words
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
Other Matches
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
statements صورت وضعیت
statement صورت وضعیت
credit notes صورت وضعیت اعتباری
credit note صورت وضعیت اعتباری
balance موازنه صورت وضعیت
balances موازنه صورت وضعیت
financial statement صورت وضعیت مالی
provisional statement صورت وضعیت موقت
indicator چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
switches وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
monthly allowance ماهیانه
permensem ماهیانه
monthly ماهیانه
monthy ماهیانه
monthly allowance مقر ری ماهیانه
monthly salary مواجب ماهیانه
monthly average متوسط ماهیانه
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
class e allotment کسورات اقساط ماهیانه
pays حقوق ماهیانه اجرت
paying حقوق ماهیانه اجرت
pay حقوق ماهیانه اجرت
catamenia عادت ماهیانه زنان
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
states وضعیت
stating وضعیت
positioned وضعیت
phased وضعیت
quality وضعیت
stated وضعیت
estates وضعیت
state- وضعیت
state وضعیت
condition وضعیت
phase وضعیت
position وضعیت
qualities وضعیت
manner وضعیت
estate وضعیت
attitudes وضعیت
attitude وضعیت
fates وضعیت
fate وضعیت
situations وضعیت
situation وضعیت
attack condition , alfa وضعیت تک
attack conditon , bravo وضعیت تک
status وضعیت
phases وضعیت
extreme position وضعیت نهایی
qualification وضعیت شرایط
develops گسترش وضعیت
estimated of situation براورد وضعیت
positioned وضعیت موضع
statement بیان وضعیت
develop گسترش وضعیت
wait state وضعیت انتظار
on position وضعیت وصل
kneeling position وضعیت به زانو
true وضعیت منط قی
error condition وضعیت خطا
truer وضعیت منط قی
estimate of the situation براورد وضعیت
personnel status وضعیت پرسنلی
exception conoition وضعیت استثنایی
truest وضعیت منط قی
case وضعیت موقعیت
position وضعیت موضع
configuration وضعیت یا موقعیت
financial position وضعیت مالی
final position وضعیت نهایی
input mode وضعیت ورودی
ideal position وضعیت ایده ال
as it is با وضعیت کنونی
configurations وضعیت یا موقعیت
fate of goods وضعیت کالا
cases وضعیت موقعیت
zero wait state وضعیت یک وسیله
fate of a collection وضعیت طلب
ball game شرایط وضعیت
ball games شرایط وضعیت
flight attitude وضعیت پروازی
problem state وضعیت مسئله
idle position وضعیت ساکن
spinosity وضعیت غامض
stationary state وضعیت سکون
status board تابلوی وضعیت
master mode وضعیت اصلی
status board تابلو وضعیت
device status وضعیت دستگاه
state وضعیت چیزی
state- وضعیت چیزی
condition code رمز وضعیت
stated وضعیت چیزی
sea state وضعیت دریا
states وضعیت چیزی
stating وضعیت چیزی
mark condition وضعیت نشان
advice of fate اعلام وضعیت
state vector بردار وضعیت
dangerousness وضعیت خطرناک
situation report گزارش وضعیت
stand alone وضعیت یکتا
situation map نقشه وضعیت
military posture وضعیت نظامی
current ratio وضعیت فعلی
sitting position وضعیت نشسته
starting position وضعیت صفر
summary خلاصه وضعیت
control status وضعیت کنترلی
summaries خلاصه وضعیت
state of alert وضعیت امادگی
state of alert وضعیت هوشیاری
prone position وضعیت درازکش
state stress وضعیت تنش
neutral position وضعیت بی باری
appreciation of the situation بررسی وضعیت
maintenance status وضعیت نگهداری
duty status وضعیت خدمتی
status report گزارش وضعیت
axial position وضعیت محوری
steady state وضعیت پایدار
edit line خط گزارش وضعیت
command mode وضعیت دستوری
multiplex mode وضعیت تسهیم
repetition of position تکرار وضعیت
central position وضعیت مرکزی
status register ثبات وضعیت
rest position وضعیت ساکن
air position وضعیت هوایی
ammunition condition وضعیت مهمات
appreciation of the situation براورد وضعیت
marginal case وضعیت نهائی
statements بیان وضعیت
terrestrial وضعیت زمینی
supervisor state وضعیت نظارت
byte mode وضعیت بایت
cindition code رمز وضعیت
revert برگشت به وضعیت طبیعی
inactive status وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
channel status word کلمه وضعیت مجرا
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
control status وضعیت کنترل اتش
idle circuit condition وضعیت مدار بی بار
reverted برگشت به وضعیت طبیعی
burst mode وضعیت پشت سرهم
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
reverts برگشت به وضعیت طبیعی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
attitude control کنترل وضعیت هواپیما
to develop [into] توسعه دادن وضعیت [به]
key status indicator نشانگر وضعیت کلید
The situation there is bad. وضعیت در آنجا بد است.
abyss وضعیت رعب آور
reverting برگشت به وضعیت طبیعی
binary switch سویچی با دو وضعیت پایدار
addressing mode وضعیت ادرس دهی
pickle خیارترشی وضعیت دشوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com