English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
single ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
Other Matches
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
impact ionization ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
nemine contradicen te بایک زبان
broadsides بایک شلیک
single address بایک نشانی
broadside بایک شلیک
with one voice بایک زبان متفقا
tricrotism نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
epistrophe ختم چندجمله بایک کلمه
go steady <idiom> همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
live out of a suitcase <idiom> تنها بایک چمدان زندگی کردن
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
commensurably چنانکه بتوان بایک پیمانه اندازه گرفت
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
too many irons in the fire <idiom> بایک دست چند هندوانه بلند کردن
candlesticks بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
eliza برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
hermaphroditus پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
match foursome مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
posttraumatic پس ضربهای
traumatic ضربهای
dicrotism دو ضربهای
transient voltage ولتاژ ضربهای
impact strength استحکام ضربهای
shock concrete بتن ضربهای
impulse discharge تخلیه ضربهای
tricrotic نبض سه ضربهای
impulse turbine توربین ضربهای
impulsive force نیروی ضربهای
impluse breakdown شکست ضربهای
sambon kumite مبارزه سه ضربهای
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse current جریان ضربهای
impact exitation تحریک ضربهای
impluse exitation تحریک ضربهای
shock excitation تحریک ضربهای
impact force نیروی ضربهای
impluse distortion اعوجاج ضربهای
impluse function تابع ضربهای
strode analysis تحلیل ضربهای
whipping حرکت ضربهای
impluse detector اشکارسازجریان ضربهای
impluse generator مولد ضربهای
impact load بار ضربهای
impluse inertia لختی ضربهای
impluse switch تکمه ضربهای
mach wave موج ضربهای
shock waves موج ضربهای
percussion press پرس ضربهای
partial products حاصل ضربهای جز
ippon kumite مبارزه تک ضربهای
shock wave موج ضربهای
impluse voltage فشار ضربهای
detonation انفجار ضربهای
australian crawl کرال دو ضربهای
impact printer چاپگر ضربهای
implusive excitation تحریک ضربهای
percussion welding جوشکاری ضربهای
pulsating load بار ضربهای
detonations انفجار ضربهای
drop test ازمایش ضربهای
batch mixer مخلوط کن ضربهای
impluse sender مولد ضربهای
impluse wave موج ضربهای
impluse switch کلید ضربهای
impluse tachometer تاکومتر ضربهای
implusing signal سیگنال ضربهای
impluse circuit مدار جریان ضربهای
tensile impact test ازمایش کشش ضربهای
mach line موج ضربهای ضعیف
impluse breakdown voltage فشار شکست ضربهای
impluse current generator مولد جریان ضربهای
jia ippon kumite مبارزه ازاد تک ضربهای
impluse withstand voltage فشار ضربهای ایستا
impluse voltage stress تنش فشار ضربهای
jar ramming method روش ضربهای قالبریزی
impact transducer مبدل فرایندهای ضربهای
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
wavelet موج ضربهای کوچک
pusher type furnace کوره نوع ضربهای
detached shock wave موج ضربهای منفصل
impluse sound level سطح صوت ضربهای
impluse test ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage test ازمایش فشار ضربهای
pulsed resistance welding جوشکاری مقاومتی ضربهای
percussion riveter پرچ کننده ضربهای
daisy wheel printer چاپگر اصلی ضربهای
joint مفصل اتصال ضربهای
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
impluse protective level سطح فشار ضربهای
normal shock wave موج ضربهای عمود
impact crusher سنگ شکن ضربهای
oblique shock wave موج ضربهای مایل
impluse turbine توربین فشار ضربهای
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
impluse response رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse voltage test technipue روش ازمایش فشار ضربهای
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
bank shot ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
count تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts تعداد جریانهای ضربهای شمردن
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه ضربهای
counted تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting تعداد جریانهای ضربهای شمردن
lenght ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
lilies ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
light hit ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
lets ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
forcing shot ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
letting ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
let ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
lofts ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
loft ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
keilo ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
lip ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
replaced تعویض
rotation تعویض
replace تعویض
line feed تعویض خط
quid pro quo تعویض
switchover تعویض
quid pro quos تعویض
replaces تعویض
replacing تعویض
replacement تعویض
substituent تعویض
replacements تعویض
resignations تعویض
refilled تعویض
substitution تعویض
refill تعویض
interchange تعویض
interchanged تعویض
interchanges تعویض
shift تعویض
swapping تعویض
refilling تعویض
switches تعویض جا
switches تعویض
switched تعویض جا
switched تعویض
switch تعویض جا
switch تعویض
resignation تعویض
shifts تعویض
stage set تعویض سن
shifted تعویض
refills تعویض
interchanging تعویض
force ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
deflection ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
sidehiller ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
deflections ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
interchangeable قابل تعویض
illumination change تعویض روشنایی
substitutionary تعویض جانشینی
rotation تعویض یکانها
symmetrical exchange تعویض قرینه
exchange point نقطه تعویض
fungible قابل تعویض
fungibility قابلیت تعویض
frequency changing تعویض فرکانس
relieve تعویض نگهبانی
relieves تعویض نگهبانی
shift نوبت تعویض
replacer تعویض کننده
shifter تعویض کننده
request substitution تقاضای تعویض
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com