English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
exhaust stroke ضربه خروجی
Other Matches
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
output area خروجی
deferent خروجی
printouts خروجی
tatal output خروجی کل
handlers خروجی
handler خروجی
outflows خروجی
throughput خروجی
egress خروجی
outlet خروجی
extrusion خروجی
outlets خروجی
out put خروجی
outflow خروجی
exhaust خروجی
exit خروجی
output خروجی
exhausts خروجی
printout خروجی
outputs خروجی
exits خروجی
output process فرایند خروجی
output power توان خروجی
peaks بلندترین خروجی
peaking بلندترین خروجی
peak بلندترین خروجی
output tube لامپ خروجی
shaft tube خروجی محور
power output tube لامپ خروجی
output unite واحد خروجی
input output ورودی خروجی
output routine روال خروجی
output stage مرحله خروجی
output state حالت خروجی
output stream مسیل خروجی
transmitted light نور خروجی
output stream نهر خروجی
tip top خروجی نوار
output transformer مبدل خروجی
surface outflow اب سطحی خروجی
output voltage ولتاژ خروجی
output work queue صف کار خروجی
output equipment تجهیزات خروجی
outgoing cable کابل خروجی
outlet box جعبه خروجی
output electrode الکترد خروجی
output area ناحیه خروجی
output bound کران خروجی
output buffer میانگیر خروجی
power output توان خروجی
output capacitance فرفیت خروجی
output device دستگاه خروجی
output data داده خروجی
output channel کانال خروجی
output impedance ناگذرایی خروجی
outfall دهانه خروجی
output impedance امپدانس خروجی
output media رسانه خروجی
light output خروجی نور
output speed سرعت خروجی
secondary wire سیم خروجی
lighting outlet خروجی روشنایی
secondary current جریان خروجی
output listing سیاهه خروجی
output shaft محور خروجی
maximum output خروجی حداکثر
real time output خروجی انی
outputting خروجی دهی
power output stage طبقه خروجی
output job queue صف برنامه خروجی
pump delivery خروجی پمپ
output channel مجرای خروجی
exhaust air هوای خروجی
eruptive rock سنگ خروجی
emergency door خروجی خطر
extrusive rocks سنگهای خروجی
effusive rocks سنگهای خروجی
effective output خروجی موثر
cooling water outlet خروجی اب سرد
after bay مجرای خروجی
exhaust cam بادامک خروجی
exhaust chamber اطاقک خروجی
exhaust gas گاز خروجی
exhaust fan پروانه خروجی
after-bay مجرای خروجی
dewatering outlets خروجی زیرین
exhaust connection اتصال خروجی
effluents سیال خروجی
effluent سیال خروجی
output انرژی خروجی
valves دریچه خروجی
valve دریچه خروجی
spout لوله خروجی
spouted لوله خروجی
spouting لوله خروجی
spouts لوله خروجی
outputs انرژی خروجی
initials خروجی صفر
initialling خروجی صفر
voicing خروجی صوت
voices خروجی صوت
voice خروجی صوت
initial خروجی صفر
initialed خروجی صفر
initialing خروجی صفر
initialled خروجی صفر
exhaust nozzle نازل خروجی
voice output خروجی صوتی
exit road راه خروجی
exit splitter شکافنده خروجی
i/o ورودی-خروجی
fan out پهنای خروجی
fan out گنجایش خروجی
graphic output خروجی گرافیکی
exit point نقطه خروجی
igneous rock سنگ خروجی
volcanic rock سنگ خروجی
exhaust steam بخار خروجی
exhaust pipe لوله خروجی
exhaust port مجرای خروجی
exhaust port دریچه خروجی
exhaust passage گذرگاه خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
job output stream مسیل خروجی برنامه
output meter سنجه انرژی خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
i/o bound محدود به ورودی خروجی
drifts تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drifting تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
effective output admittance گذرایی موثر خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
low power microphone میکروفن با قدرت خروجی کم
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output control کنترل ورودی- خروجی
exhaust manifold چند راهه خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
exhaust gear چرخ دندانه خروجی
output resonator همنواگر جعبهای خروجی
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
drifted تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
cpu باس ورودی / خروجی
motor output قدرت خروجی موتور
external data file فایل اطلاعات خروجی
effective output impedance ناگذرایی موثر خروجی
output amplifier تقویت کننده خروجی
maximum output voltage ولتاژ خروجی حداکثر
i/o channel کانال ورودی و خروجی
exhaust valve housing حوضینگ شیر خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
computer output microfilm میکروفیلم خروجی کامپیوتر
drift تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
latch تنظیم وضعیت خروجی
latches تنظیم وضعیت خروجی
output control تنظیم انرژی خروجی
exhaust gas temperature دمای گاز خروجی
exhausted لوله خروجی گاز
beach exit محل خروجی اسکله
catcher همنواگر جعبهای خروجی
ciphertext خروجی داده یک رمز
input output symbol علامت ورودی- خروجی
real time output خروجی بلا درنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com