Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
uppercut
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
uppercuts
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
Other Matches
under arm low return
ضربه کوتاه پایین دست
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
lobbed
ضربه ارام و قوسی
lobbing
ضربه ارام و قوسی
lob
ضربه ارام و قوسی
lobs
ضربه ارام و قوسی
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
pop-up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
lofts
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
loft
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
drive
ضربه از پایین
drives
ضربه از پایین
downward stroke
ضربه رو به پایین
down stroke
ضربه رو به پایین
downward travel
ضربه رو به پایین
bottom up
از پایین به بالا
top down
از بالا به پایین
top-down
از بالا به پایین
up and down
بالا و پایین
downstroke
ضربه درجهت پایین
under arm stroke
ضربه پایین دست
downstroke
ضربه بطرف پایین
chip shot
ضربه کوتاه
yo-yo
بالا و پایین رونده
bump
بالا و پایین رفتن
fluctuate
حرکت به بالا و پایین
fluctuating
حرکت به بالا و پایین
yo-yos
بالا و پایین رونده
top down development
توسعه از بالا به پایین
dandle
بالا و پایین انداختن
see-saws
بالا و پایین روی
see-sawing
بالا و پایین روی
fluctuation
حرکت به بالا و پایین
see-saw
بالا و پایین روی
fluctuates
حرکت به بالا و پایین
fluctuated
حرکت به بالا و پایین
see-sawed
بالا و پایین روی
low browed
پایین افتاده دارای سردر کوتاه
under arm clear
ضربه بلند از پایین دست
naeryo jireugi
ضربه دست پایین رونده
jab kick
ضربه انحرافی کوتاه
duck hook
ضربه پیچدار کوتاه
jigging
بالا و پایین بردن طعمه در اب
heaving
بالا و پایین رفتن ناو
dead center position
نقطه مرگ بالا یا پایین
swaying
بالا و پایین رفتن ناو
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
jounce
بشدت بالا و پایین پریدن
bottom up technique
روش اجرا از پایین به بالا
fatter
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fats
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fat
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fattest
ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
under arm net shot
ضربه کوتاه از نزدیک تور
drafts
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
count down
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
draft
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
high/low/close/open graph
نمودار بالا / پایین / بسته /باز
boom vang
طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
low blow
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
tamp
بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
chippie
ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
elevations
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
halliard
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
elevation
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
jungle gym
چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
gimme
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
scroll
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
status
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
scrolls
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
scrolls
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
scroll
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
horizontal
دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
highlight bar
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
crosscourt shot
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
jitter
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
roll scroll
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
bottom up method
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
scrolls
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
migration
انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
down
سوی پایین بطرف پایین
circinate
قوسی
arched
قوسی
arcuate
قوسی
arched bridge
پل قوسی
arch dam
سد قوسی
cycloidal
قوسی
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
gravity arch dam
سد قوسی وزنی
semilunar
کمانی قوسی
segmental arch
طاق قوسی
bow window
پنجره قوسی
bow windows
پنجره قوسی
loop pass
پاس قوسی
intersecting
قوسی متقاطع
multiple arch dam
سد چند قوسی
arc boutant
شمع قوسی
arc boutant
ستون قوسی
arc lamp
لامپ قوسی
arc shaped
قوسی شکل
arc cathode
کاتد قوسی
massive arch dam
سد قوسی وزنی
arched bents
قابهای قوسی
arched culvert
ابگذر قوسی
dividing planes
بالههای قوسی
arc rectifier
یکسوکننده قوسی
arc light projector
نورافکن قوسی
clip angle
نبشی قوسی
curved mould
قالب قوسی
arc welding
جوشکاری قوسی
chips
پاس بلند قوسی
chip
پاس بلند قوسی
submerged arc welding
جوش قوسی غوطه ور
Lombardy frieze
قوسی تیز زیرسری
simple arc
لامپ قوسی ساده
helium arc welding
جوشکاری قوسی هلیومی
inverted vault
طاق قوسی وارونه
summit line
تیزه طاق قوسی
summit line
کلید طاق قوسی
shielded arc welding
جوشکاری قوسی الکتریکی
skewback
پایه طاق قوسی
box section
مقطع قوسی سکل
dividing planes
سکانهای قوسی هواپیما
diagonal arch
طاق قوسی قطری
protective gas arc welding
جوشکاری قوسی با گازمحافظ
earth arch
طاق قوسی خشتی
metalic arch welding
جوش قوسی فلزی
arc lamp carbon
کربن لامپ قوسی
drop vault
طاق قوسی خفته
enclosed arc lamp
لامپ قوسی محفوظ
alette
پایه طاق قوسی
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
intrados
سطح زیر طاق قوسی
tracery vault
طاق قوسی دنده دار
archa
[آرامگاهی با طاق های قوسی]
camara
[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
shieded arc welding
جوش قوسی پوشش دار
cam grinding attachment
تجهیزات سنگ زنی قوسی
arch shape deep beam
تیر تیغه قوسی شکل
vault on pillars
طاق قوسی روی ستون
summit joint
درز کلید طاق قوسی
balteus
[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
argon arc welding
جوش قوسی بوسیله گازارگون
fornicate
بشکل طاق قوسی شکل
box girder
تبر جمال قوسی شکل
fornicated
بشکل طاق قوسی شکل
fornicates
بشکل طاق قوسی شکل
counter-arch
[قوسی مخالف قوس دیگر]
fornicating
بشکل طاق قوسی شکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com