English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English Persian
fosterling طفل شیرخوار فرزند خوانده
Other Matches
foster child فرزند خوانده
godchild فرزند خوانده
stepchild فرزند خوانده
adopted child فرزند خوانده
stepchildren فرزند خوانده
nurse child فرزند خوانده
godchildren فرزند خوانده
stepsons فرزند خوانده
stepson فرزند خوانده
sucking شیرخوار
sucker طفل شیرخوار
suckles پستاندار شیرخوار
suckled کودک شیرخوار
suckle کودک شیرخوار
suckled پستاندار شیرخوار
suckers طفل شیرخوار
suckle پستاندار شیرخوار
suckles کودک شیرخوار
nursery محل نگاهداری اطفال شیرخوار
nurseries محل نگاهداری اطفال شیرخوار
get فرزند
sonless بی فرزند
progeny فرزند
impignorate فرزند
only child تک فرزند
frying فرزند
fry فرزند
fries فرزند
progency فرزند
sons فرزند
son فرزند
progeniture فرزند
sonship فرزند
getting فرزند
breed فرزند
breeds فرزند
scion فرزند
scions فرزند
bairn فرزند
bairns فرزند
gets فرزند
filicide فرزند کش
child فرزند
offspring فرزند
orestes فرزند اگاممنون
nurse child فرزند رضائی
sonny فرزند جان
fosterling فرزند رضاعی
Paris فرزند " پریام "
polynices فرزند ادیپوس
sonnish فرزند وار
filicide فرزند کشی
whoreson فرزند فاحشه
child adoption فرزند خواندگی
firstborn فرزند ارشد
hagseed فرزند زن ساحره
adoption فرزند خواندگی
to berave of ason بی فرزند کردن
freeborn فرزند ازاد مرد
he is my only child فرزند یگانه من است
judah یهودا فرزند یعقوب
fruits فرزند میوه دادن
fruit فرزند میوه دادن
sole offspring فرزند منحصر بفرد
macs پیشوندی بمعنی " فرزند"
problem child فرزند مسئله دار
the losser of a child فقدان یا داغ فرزند
mac پیشوندی بمعنی " فرزند"
medea complex عقده فرزند کشی
hagborn شیطان زاده فرزند ساحره
adoptionist معتقد به فرزند خواندگی عیسی
abel فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
ancestral file که فرزند فایل جاری است
ishmael اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
parenting پس انداختن و بار آوردن فرزند
thyestes فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
japheth یافث فرزند نوح پیامبر
isaac اسحق فرزند حضرت ابراهیم
levi لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
defendants خوانده
respondent خوانده
respondents خوانده
defendant خوانده
shem سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
illegibility خوانده نشدنی
deep read بسیار خوانده
adopted son پسر خوانده
mercury delay line داده خوانده می شد
foster parents والدین خوانده
foster son پسر خوانده
stepdaughters دختر خوانده
respondents فرجام خوانده
respondent فرجام خوانده
blood brother برادر خوانده
blood brothers برادر خوانده
stepdaughter دختر خوانده
called فرا خوانده
unsung خوانده نشده
appellee پژوهش خوانده
appellee فرجام خوانده
bidden guest مهمان خوانده
unread خوانده نشده
respondent in court of cassation فرجام خوانده
ultimogeniture اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
aegisthus فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
jonathan یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
to be called به نامی خوانده شدن
invitee مدعو شحص خوانده
called program برنامه فرا خوانده
The people have got wise to him. مردم دستش را خوانده اند
self educated پیش خود درس خوانده
self-educated پیش خود درس خوانده
omnim gatherum مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
particulars دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
delay خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delaying خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delays خیر داده کاملاگ خوانده میشود
plea دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
pleas دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
relicta verificatione تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
loard of creation بشر که اشرف المخلوقات خوانده میشود
scans بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
He has read the book from cover to cover . کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
cantatas شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantata شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
godmothers نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
scan بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
I assume that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
plea of tender اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
demurrer عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
barbershop وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
refresh تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
Queen's English [King's English] <idiom> [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
wager of law نوعی از دفاع که خوانده به استنادسوگند خود و یازده تن ازهمسایگان بری الذمه می شد
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
injunction دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
compartment rug فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
tenderest وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
vindictive damages مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
tout temps prist تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
tender وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
jus sanguinis قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
buffering دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
recaption مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
head switching فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
registers ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registering ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
raw روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
config.sys این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
demur ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
fifo که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com