English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
English Persian
characteristic action عامل مشخصه
Search result with all words
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
Other Matches
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
distinctive مشخصه صفت مشخصه
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
featuring مشخصه
featured مشخصه
attributes مشخصه
attribute مشخصه
feature مشخصه
features مشخصه
characteristic مشخصه
characteristically مشخصه
specification مشخصه
attributing مشخصه
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
proper value مشخصه مقدار
characteristic equation معادله مشخصه
functional specification مشخصه عملیاتی
arc characteristic مشخصه قوس
characteristic root مشخصه مقدار
characteristic curve منحنی مشخصه
characteristic function تابع مشخصه
characteristic function مشخصه تابع
characteristic number مشخصه مقدار
identification character علامت مشخصه
mutual characteristic مشخصه متقابل
transfer characteristic مشخصه متقابل
identification number حرف مشخصه
characteristic curves منحنیهای مشخصه
interference characteristic مشخصه انترفرنس
persistence characteristic مشخصه پستاب
eigenvalue مقدار مشخصه
eigenfunction تابع مشخصه
speed characteristics مشخصه سرعت
static characteristic مشخصه استاتیک
dynamic characteristic مشخصه دینامیک
control characteristic مشخصه فرمان
decay characteristic مشخصه پستاب
spectral response characteristic مشخصه طیفی
spectral characteristic مشخصه مرئی
electrode characteristic مشخصه الکترد
program specification مشخصه برنامه
proper function مشخصه تابع
filter characteristic مشخصه صافی
characteristic strength مقاومت مشخصه
characteristic values مقادیر مشخصه
emission characteristic مشخصه صدور
series characteristics مشخصه سری
emergent characteristic مشخصه نوخاسته
grid current characteristic منحنی مشخصه شبکه
syndrome علائم مشخصه مرض
frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
syndromes علائم مشخصه مرض
creep characteristics منحنی مشخصه خزش
diode characteristic مشخصه الکترد مرکب
grid characteristic منحنی مشخصه لامپ
internal characteristic منحنی مشخصه داخلی
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
landmarks علامت مشخصه زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
number plates پلاک علائم مشخصه
load curve منحنی مشخصه بار
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
accounting symbol علایم مشخصه حساب
number plate پلاک علائم مشخصه
spectral sensitivity characteristic مشخصه حساسیت مرئی
shunt characteristic منحنی مشخصه شنت
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
image impedance مقاومت مشخصه تصویر
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
token کلمه رمزی علامت مشخصه
tokens کلمه رمزی علامت مشخصه
grid current characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
low frequency characteristic مقدار مشخصه فرکانس پایین
grid characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
break up مرز علایم مشخصه هدف
telephone frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس صحبت
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
design speed سرعت مشخصه تندی پایه
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
grid anode characteristic منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
functions مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
functioned مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
devices مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
BAK file extension مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
design strength مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
DIL مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
snd مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
attributes مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributing مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attribute مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
archive مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
backward read یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
doer عامل
attorney عامل
devices عامل
attorneys عامل
coagent هم عامل
operating عامل
acting عامل
device عامل
doers عامل
agents عامل
principal عامل
principals عامل
parameter عامل
parameters عامل
agent عامل
procurator عامل
procurators عامل
action عامل
element عامل
elements عامل
agent representative عامل
assignee عامل
propellants عامل
propellant عامل
v factor عامل وی
operative عامل
operatives عامل
factors عامل
factor عامل
functionery عامل
agency عامل
propellent عامل
agencies عامل
operant عامل
active عامل
actions عامل
operator عامل
operators عامل
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
anglo-saxon architecture [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
precipitant عامل رسوب
parasiticide عامل طفیلی کش
pull device عامل کششی
precipitating factor عامل اشکارساز
anticrop agent عامل ضد غلات
self execuiting عامل فی نفسه
releasing agent عامل رهاکننده
air entraining agent عامل هوادهنده
safety factor عامل تامین
adhesion agent عامل چسبندگی
psychochemical agent عامل عصبی
reducing agent عامل کاهنده
reducer عامل کم کننده
structure factor عامل ساختار
accountable disbursing officer افسر عامل
absorbing agent عامل جذب
aborticide عامل سقط
reactors عامل واکنش
reactor عامل واکنش
potential <adj.> عامل بالقوه
acid function عامل اسیدی
addition agent عامل افزودنی
unique factor عامل یگانه
working fluid سیال عامل
be-all and end-all عامل عمده
active material مواد عامل
active element عنصر عامل
active defense دفاع عامل
active defense پدافند عامل
acting company شرکت عامل
oxidizing agent عامل اکسنده
demasking agent عامل عریانساز
factor of safety عامل تامین
dual agent عامل دو جانبه
chemical agent عامل شیمیایی
factor of safety عامل اطمینان
factoring عامل یابی
factoring agent عامل تنزیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com