English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
relational expression عبارت رابطهای
Other Matches
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
rdbms داده رابطهای
relational operator عملگر رابطهای
relational model مدل رابطهای
relative cell reference ارجاع سل رابطهای
relational structure ساختار رابطهای
relational وابستگی رابطهای
relative addressing ادرس دهی رابطهای
relational database پایگاه داده رابطهای
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
ac fittings رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
immanentism نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
statement عبارت
clause عبارت
termed عبارت
clauses عبارت
expressions عبارت
term عبارت
cl عبارت
phrase عبارت
phrased عبارت
phrases عبارت
terming عبارت
expression عبارت
wordage عبارت
word عبارت
worded عبارت
experssion عبارت
statements عبارت
involution پیچدارکردن عبارت
in other words <adv.> به عبارت دیگر
phraseology عبارت پردازی
doxology عبارت تسبیحی
phraseologist عبارت پرداز
paragrapher عبارت نویس
trinomial دارای سه عبارت
wording عبارت سازی
prolixity عبارت زاید
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
range expression عبارت دامنه
assignment statement عبارت گمارشی
put into words به عبارت دراوردن
context style of a expression سیاق عبارت
protext عبارت پیشین
the letter of the law عبارت قانون
colloquialisms عبارت مصطلح
mathematical term عبارت [ریاضی]
to wit <adv.> به عبارت دیگر
videlicet به عبارت دیگر
expressions افهار عبارت
affirmative عبارت مثبت
quotations اقتباس عبارت
expression افهار عبارت
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
quotation اقتباس عبارت
in fact به عبارت دیگر
term عبارت [ریاضی]
namely <adv.> به عبارت دیگر
term جمله عبارت
colloquialism عبارت مصطلح
passage عبارت فقره
termed جمله عبارت
terming جمله عبارت
passages عبارت فقره
To phrase. به عبارت در آوردن
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
limitation clause عبارت تعیین حدود
it consists mainly بیشتر عبارت است از
landed a که عبارت از زمین است
locus classicus عبارت نمونه ادبی
facies عبارت مشخص یک طبقه
pull out quote عبارت استخراج شده
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
i.e مخفف به عبارت دیگر
phrase فراز عبارت سازی
phrased فراز عبارت سازی
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
escalation ماده یا عبارت تعدیل
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
locution سبک عبارت پردازی
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
locutions سبک عبارت پردازی
phrases فراز عبارت سازی
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
fisher equation این رابطه عبارت است از :
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
well turned خوب ادا شده خوش عبارت
worid عبارت پیغام خبر قول عهد
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
irishism عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverts قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
vigmette ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
haplography اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hatched moulding گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
object داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
ignoratio elenchi سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
kedgeree خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
good offices عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
predicate تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
optimize برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
boolean algebra قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
leitmotive عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotif عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
algebra ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
statement دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statements دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
equitable mortgage در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
tokens کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
backgrounds امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
token کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
gurantee عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
errors and omissions expected باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
estate in remainder ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
affirmatory کلمه اثبات عبارت اثبات
consisted شامل بودن عبارت بودن از
arithmetic expression عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
consists شامل بودن عبارت بودن از
consisting شامل بودن عبارت بودن از
consist شامل بودن عبارت بودن از
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
egoism یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
arrest of judgment سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
adverbs قیدی عبارت قیدی
adverb قیدی عبارت قیدی
dwelling house در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com