English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
machine number عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
Search result with all words
airspeed سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
airspeeds سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
limiting velocity بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
Other Matches
inflow ratio نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
true air speed سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
mach hold بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
airspeed سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
velocity ratio نسبت سرعت
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
air speed indicator سرعت نمای هواپیما
airspeeds سرعت هوایی هواپیما
accelerometer سرعت نمای هواپیما
airspeed سرعت هوایی هواپیما
true air speed سرعت نسبی هواپیما
machine number عدد سرعت هواپیما
machmeter سرعت سنج هواپیما
indicated airspeed سرعت فاهری نسبت به هوا
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
vertical takeoff سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
mach wave انتن سرعت سنج هواپیما
fishtail چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
mach stem انتن سرعت سنج هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
mach front میله انتن سرعت سنج هواپیما
acceleration error اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
zoom هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zooms هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
impingement برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
zoomed هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
gates فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
mach trim compensator دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
compass acceleration error اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
homologate اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
muzzle velocity سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates سرعت دادن سرعت گرفتن
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
rollover میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
cut off velocity سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
sustained rate سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fast آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerated از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerates از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
directly به سرعت
low velocity کم سرعت
low velocity با سرعت کم
swiftness سرعت
swiftly به سرعت
rate سرعت
speed سرعت
fastness سرعت
attack speed سرعت تک
fastnesses سرعت
liner velocity سرعت
speeding سرعت
rates سرعت
velocities سرعت
pace سرعت
line speed سرعت خط
haste سرعت
paced سرعت
celerity سرعت
acceleration سرعت
paces سرعت
speeds سرعت
velocity سرعت
fleety به سرعت
tilt سرعت
tilted سرعت
tilts سرعت
seepage velocity سرعت زه اب
speedy سرعت
speediness سرعت
expeditiousness سرعت
souic do سرعت
accelerate بر سرعت
accelerated بر سرعت
terminal velocity سرعت حد
promptitude سرعت
rapidity سرعت
accelerating بر سرعت
accelerates بر سرعت
back-pedalled به سرعت پسرفتن
burst rate سرعت پشت سر هم
back-pedal به سرعت پسرفتن
rate constant ثابت سرعت
dash دو سرعت در تالارسرپوشیده
back-pedalling به سرعت پسرفتن
back-pedals به سرعت پسرفتن
learning rate سرعت یادگیری
rate of fire سرعت تیر
rate of pouring سرعت ریزش
rate of reaction سرعت واکنش
rate of dissolution سرعت انحلال
deep freezes به سرعت منجمدکردن
rate of deposition سرعت ته نشست
rate equation معادله سرعت
deep freeze به سرعت منجمدکردن
dashed دو سرعت در تالارسرپوشیده
dashes دو سرعت در تالارسرپوشیده
expediting سرعت بخشیدن
absolute velocity سرعت مطلق
acceleration lane خط سرعت گیری
linear speed سرعت خطی
accelerometer سرعت سنج
input speed سرعت اولیه
initial speed سرعت اولیه
tip speed سرعت نوک
quickness سرعت انتقال
radial velocity سرعت شعاعی
speed limits سرعت مجاز
limiting speed سرعت محدود
rate of learning سرعت یادگیری
speed limit سرعت مجاز
light velocity سرعت نور
with rapidity تندی سرعت
with all speed منتهای سرعت
bit rate سرعت بیتی
bit rate سرعت ذرهای
basic speed سرعت اولیه
speed reduction کاهش سرعت
speed skating اسکیتینگ سرعت
speed stability پایداری سرعت
speed tests ازمونهای سرعت
races مسابقه سرعت
speeding اندازه سرعت
raced مسابقه سرعت
race مسابقه سرعت
speedboating قایقرانی سرعت
speedometer multiplier سرعت سنج
safe velocity سرعت مطلوب
speeding سرعت حرکت
speed of light سرعت نور
speed of advance سرعت پیشروی
speed indicator سرعت نما
speed controls نافم سرعت
speed control کنترل سرعت
speed characteristics مشخصه سرعت
speed اندازه سرعت
speed adjustment تنظیم سرعت
speed regulator نافم سرعت
rotational speed سرعت چرخش
deceleration کاهش سرعت
tachometry سرعت پیمائی
tachometry سرعت سنجی
speed variation تغییر سرعت
change of speed تغییر سرعت
celerity سرعت موج
relative velocity سرعت نسبی
reading speed سرعت خواندن
speeds اندازه سرعت
tachometer سرعت نگار
reverse speed سرعت معکوس
response rate سرعت پاسخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com