Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
cross member
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
Other Matches
wing heavy
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
control column
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
longeron
ستون طولی
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
lubber line
خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
differential spoilers
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
vertical curve
خم طولی
linear
طولی
longitudinal
طولی
linearly
طولی
it will not take long
طولی
linear measure
مقیاس طولی
longitudinal screed
شمشه طولی
profiling
برش طولی
linearity
حالت طولی
longitudinal section
برش طولی
linear metre
متر طولی
strike joint
شکستگی طولی
longitudinal stability
پایداری طولی
aisle
گذرگاه طولی
abscissa
محور طولی
axis
محور طولی
variable
رکورد با هر طولی
axis
خط طولی یا عرضی
longitudinal
دنده طولی
axial road
جاده طولی
eftsoon
طولی نکشیدکه
easting
مختصات طولی
variables
رکورد با هر طولی
longitudinal profile
پروفیل طولی
cut to length
طولی بریدن
longitudinal studies
بررسیهای طولی
profile
برش طولی
profiled
برش طولی
profiles
برش طولی
longitudinal reinforcement
ارماتور طولی
longitudinal reinforcement
فولادگذاری طولی
longitudinal screed
شمشه طولی
longitudinal stress
تنش طولی
longitudinal seam
درز طولی
longitudinal seam
بخیه طولی
longitudinal section
برش طولی
longitudinal section
نیمرخ طولی
longitudinal sleeper
تراورس طولی
thrust bearing
یاطاقان طولی
longitudinal joint
درز طولی
longitudinal groove
شیار طولی
longitudinal girder
تیر طولی
longitudinal axis
محور طولی
longitudinal acceleration
شتاب طولی
longitudinal welding
جوشکاری طولی
soon a
طولی نکشیدکه
longitudinal valley
دره طولی
longitudinal turning
تراشکاری طولی
ground timber
تیر طولی
cut off saw
اره طولی بر
longitudinal wave
موج طولی
longitudinal compression
فشار طولی
canaliculate
دارای پیچهای طولی
longitudinal shearing stress
تنش برشی طولی
summit
قله در نیمرخ طولی
longitudinal girder
شاه تیر طولی
cut to length
بصورت طولی بریدن
longitudinal redundancy check
مقابله افزونگی طولی
summits
قله در نیمرخ طولی
linearize
بصورت طولی دراوردن
stay
بکسل طولی ناو
stayed
بکسل طولی ناو
soonest
قریبا طولی نکشید
soon
قریبا طولی نکشید
end play
بازی طولی محور
longitudinal
دندههای طولی موتور
x scale
مقیاس طولی عکس
advancing
پیشرفت طولی ناو
anchor at short stay
لنگر طولی عمودی
ball thrust bearing
یاطاقان طولی ساچمهای
vertical curve
منحنی در نیمرخ طولی
formed hole
سوراخ درمقطع طولی
shipshank
کوتاه کردن طولی
faked
جمع کردن طولی
fake
جمع کردن طولی
fakes
جمع کردن طولی
advance
پیشرفت طولی ناو
advances
پیشرفت طولی ناو
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
axial mining
مین گذاری طولی
fake down
چیدن طناب به طور طولی
longitudinal reinforcement
[فولاد گزاری طولی در بتن]
abeam
امتداد عمود برمحور طولی
vittate
دارای راه راههای طولی
axial road
جاده طولی منطقه مواصلات
form grind
سنگ زدن در مقطع طولی
long service line
خط طولی زمین در بازی دونفره
ripsaw
اره مخصوص برش طولی چوب
rolls
دوران حول محور طولی غلطش
invariability
عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
roll
دوران حول محور طولی غلطش
lrc
Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
invariance
عدم تغییرباقیمانده درتغییرات طولی وخطی
vertical beam
چوب
[میله]
طولی دار
[قالی]
trajectories
قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
rolled
دوران حول محور طولی غلطش
trajectory
قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
tacked
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
it wasdone in no time
انجام این کار چندان طولی نکشید
banks
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
bank
دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
tacks
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
expansion bearing
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
braking length
طول پارگی نخ
[طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
included angle
زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
stirrup
میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
stirrups
میله گردهای کم قطرکه بصورت قاب- بستهای ارماتورهای طولی را دربرمیگیرند
abeam
یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
barleycorn
مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood
مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
Moghat
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
ethernet
شبکه سریع کد از فیبر نوری برای اتصال یک گره به دیگر در توپولوژی point to point نقط ه به نقط ه
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
selvage
شیرازه فرش
[اتمام لبه های طولی فرش با اضافه مخ پود به روش های مختلف جهت محکم شدن و تزئین]
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
Lambalo
لامبالو
[این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
hook cable
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
air to air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
air-to-air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
antic
[ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
erection crane
جراثقال برای کارهای ساختمانی
compass swing
قطب نما انحراف طولی قطب نما
unix
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
lift-off
جدا شدن یک هواپیما یا هررسانگر دیگر از زمین یا ازرسانگر مادر
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
structures
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structuring
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
reference junction
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
chips
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
pilot model
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
plugging
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
short
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
plug
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plugs
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
shortest
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
shorter
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
asynchronous
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com