Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English
Persian
jacobite
عضو فرقه راهبان دومی نیکن
Other Matches
jacobin
راهب فرقه دومی نیکن
franciscan
وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
grey friar
عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
later
دومی
tother
دومی
t' other
دومی
seconds
دومی
second
دومی
seconded
دومی
seconding
دومی
latter
دومی این یک
monkhood dress
راهبان
the s. is better than the thir
دومی ازسومی بهتراست
friary
راهبان سائل
mninster
خانقاه راهبان
monastery
خانقاه راهبان
monastically
بشیوه راهبان
monasteries
خانقاه راهبان
monkish
ویژه راهبان
cowl
بالاپوش راهبان
cowls
بالاپوش راهبان
abbots
رئیس راهبان
abbot
رئیس راهبان
enclosure
اتاق راهبان
[دین]
holy office
جامعه راهبان ومومنین
key
کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
abbacy
مقام رهبانیت مقر راهبان دیر
essenism
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
locutory
تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
sect
فرقه
demomination
فرقه
sects
فرقه
trochaic
مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
trappist
عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
cloisters
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloister
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
sectarian
عضو فرقه
sectarian
فرقه گرای
heresy
بدعتکاری فرقه
heresies
بدعتکاری فرقه
factions
انجمن فرقه
faction
انجمن فرقه
factionalism
فرقه بازی
sectarianism
فرقه گرایی
sectarianism
پیروی از یک فرقه
sect
فرقه مذهبی
factionary
طرفدار یک فرقه
sects
فرقه مذهبی
denominationalism
فرقه گرایی
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
Mormon
فرقه مذهی مورمن
Mormons
فرقه مذهی مورمن
Protestants
عضو فرقه مسیحیان پروتستان
Protestant
عضو فرقه مسیحیان پروتستان
quakerism
معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
secarianism
پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
quietism
فرقه متصوفه اهل سکوت
minor sort key
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
tandems
دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
tandem
دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
Zen
فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
Methodists
فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodist
فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Jesuit
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
roundhead
نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
carmelite
وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
he is second to none
دومی ندارد بالادست ندارد
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com