English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
jacobin عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
Other Matches
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
sects فرقه مذهبی
sect فرقه مذهبی
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
identic notes منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
federal state دولت متحده یا دولت اتحادی
antisocial مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
sects فرقه
demomination فرقه
sect فرقه
factions انجمن فرقه
heresies بدعتکاری فرقه
sectarian فرقه گرای
sectarianism فرقه گرایی
sectarianism پیروی از یک فرقه
heresy بدعتکاری فرقه
sectarian عضو فرقه
factionary طرفدار یک فرقه
faction انجمن فرقه
factionalism فرقه بازی
denominationalism فرقه گرایی
Mormon فرقه مذهی مورمن
Mormons فرقه مذهی مورمن
quietism فرقه متصوفه اهل سکوت
Protestants عضو فرقه مسیحیان پروتستان
jacobin راهب فرقه دومی نیکن
quakerism معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
Protestant عضو فرقه مسیحیان پروتستان
secarianism پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
jacobite عضو فرقه راهبان دومی نیکن
Methodists فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodist فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Zen فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
religious مذهبی
churchly مذهبی
churchgoers مذهبی
churchgoer مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
devout مذهبی عابد
religiose مذهبی بودن
pontifex شورای مذهبی
ritual تشریفات مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
converter مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry روانپزشکی مذهبی
R.E تحصیلات مذهبی
tenet متعقدات مذهبی
religionism غیرت مذهبی
holy day تعطیل مذهبی
clergyman عالم مذهبی
religious rites شعائر مذهبی
gurus معلم مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
revivals جنبش مذهبی
holiday تعطیل مذهبی
spirituality روحیه مذهبی
guru معلم مذهبی
clergymen عالم مذهبی
religious tenets عقاید مذهبی
revival جنبش مذهبی
neologize مذهبی بودن
semireligious نیمه مذهبی
religiosity تعصب مذهبی
religious matters مسائل مذهبی
service book کتب مذهبی
dogmatism تعصب مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
synods مجلس منافره مذهبی
priggism تعصب سخت مذهبی
dogmatics مبحث شعائر مذهبی
taboo منع یانهی مذهبی
psalter سرود مذهبی مزامیر
Mother Superiors رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior رئیس بنیاد مذهبی
tabu منع یانهی مذهبی
revivalism اصول بیداری مذهبی
crusaded جنگ مذهبی نهضت
crusades جنگ مذهبی نهضت
crusading جنگ مذهبی نهضت
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
sacramental وابسته به مراسم مذهبی
taboos منع یانهی مذهبی
rite مراسم تشریفات مذهبی
psalm سرود مذهبی خواندن
psalms سرود مذهبی خواندن
crusade جنگ مذهبی نهضت
pauli اصول مذهبی پولس
catechisms پرسش نامه مذهبی
wowser مذهبی و خرده گیر
traditor خائن در امر مذهبی
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
catechism تعلیم ودستور مذهبی
swami رهبر مذهبی هندی
catechetic وابسته به تعالیم مذهبی
catechism پرسش نامه مذهبی
Easter Sepulchre تشریفات مذهبی تدفین
catechisms تعلیم ودستور مذهبی
hymnbook کتاب سرود مذهبی
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
synod مجلس منافره مذهبی
holyday روز تعطیل مذهبی
cantor اواز خوان مذهبی
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
churches کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
dogmatize تعصب مذهبی نشان دادن
indoctrinates تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
indoctrinating تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
indoctrinated تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
Scientology ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
menology سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
druze یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
taperer حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarages محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
simoniac خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
government دولت
stating دولت
governments دولت
power دولت
powered دولت
powers دولت
powering دولت
states دولت
mammon دولت
state- دولت
stated دولت
state دولت
respublica دولت
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
the r. مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
revealed religion مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
Carthusian [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
last rites مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
superstitious uses مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
vassal atate دولت پوشالی
buffer state دولت حایل
the policy of the government سیاست دولت
the policy of the government رویه دولت
war state دولت جنگی
stateless بی دولت بی وطن
totaliarian state دولت توتالیتر
chief of state رئیس دولت
Kremlin دولت شوروی
the body politic ملت و دولت
nation state دولت ملی
nation-state دولت ملی
nation-states دولت ملی
states دولت استان
stated دولت استان
state- دولت استان
state property دارائی دولت
state government دولت مرکزی
state دولت استان
officer کارمند دولت
official کارمند دولت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com