English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
retrograde عقب کشیدن حرکات به عقب
Other Matches
bouse بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
movements حرکات
snuffle باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
agonise زحمت کشیدن درد کشیدن
twinge درد کشیدن تیر کشیدن
twinges درد کشیدن تیر کشیدن
pumps حرکات فریبنده
rings حرکات دارحلقه
tactical movement حرکات تاکتیکی
calisthenics حرکات نرمشی
puerilism حرکات کودکانه
air movements حرکات هوایی
compulsory freestyle حرکات اجباری
motion analysis تحلیل حرکات
voluntary exercise حرکات اختیاری
calisthenics حرکات سوئدی
pumped حرکات فریبنده
pump حرکات فریبنده
prescribed exercise حرکات اجباری
cadence موزونی حرکات
cadences موزونی حرکات
compulsory حرکات اجباری
peristalsis حرکات حلقوی
gestures حرکات بیانگر
eye movements حرکات چشم
optional حرکات اختیاری
movements حرکات یکانها
retrograde movement حرکات به عقب
eurythmics تناسب حرکات
school figures حرکات اسب
play marking حرکات تهاجمی
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
air register تنظیم حرکات هوایی
air movement section قسمت حرکات هوایی
lunes حرکات جنون امیز
road movement حرکات روی جاده
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
notations ثبت حرکات شطرنج
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
notation ثبت حرکات شطرنج
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
disport حرکات نشاط انگیزکردن
transposition تبدیل حرکات شطرنج
surges حرکات افقی اب دریا
surged حرکات افقی اب دریا
surge حرکات افقی اب دریا
eurhythmics حرکات بدنی موزون
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
disported حرکات نشاط انگیزکردن
disports حرکات نشاط انگیزکردن
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
eurythmics حرکات بدنی موزون
position of attention حرکات و احترامات نظامی
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
circulation control مدار کنترل حرکات
gestural متضمن حرکات واشارات
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
rapid eye movements حرکات سریع چشم
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
tic حرکات غیر ارادی اندامها
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tics حرکات غیر ارادی اندامها
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
dragged کشیدن بزور کشیدن
drag کشیدن بزور کشیدن
drags کشیدن بزور کشیدن
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
sinks کشیدن
magnetising کشیدن
plots کشیدن
magnetize کشیدن
magnetizes کشیدن
indravgnt تو کشیدن
plot کشیدن
lave کشیدن
indraght تو کشیدن
give a pull at کشیدن
hauled کشیدن
mark off خط کشیدن
hauls کشیدن
haul کشیدن
to pluck at کشیدن
magnetised کشیدن
drawled کشیدن
magnetises کشیدن
sink کشیدن
indraft تو کشیدن
hauling کشیدن
sighing اه کشیدن
inhaling تو کشیدن
inhales تو کشیدن
inhaled تو کشیدن
inhale تو کشیدن
suffers کشیدن
suffered کشیدن
suffer کشیدن
sighs اه کشیدن
draw کشیدن
draw چک کشیدن
draws کشیدن
draws چک کشیدن
weigh کشیدن
weighed کشیدن
sighed اه کشیدن
sigh اه کشیدن
imbibe در کشیدن
imbibed در کشیدن
imbibes در کشیدن
imbibing در کشیدن
shoving کشیدن
shoves کشیدن
shoved کشیدن
shove کشیدن
drawls کشیدن
drawling کشیدن
drawl کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com