Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
trademark
علامت تجارتی گذاشتن
trademarks
علامت تجارتی گذاشتن
Other Matches
trade mark
علامت تجارتی
trademark
علامت تجارتی
brand
علامت تجارتی
Trade mark.
علامت تجارتی
capital asset
علامت تجارتی
trademarks
علامت تجارتی
branding
علامت تجارتی
brand leader
علامت تجارتی
brands
علامت تجارتی
name brand
علامت تجارتی مشهور
subsidiary brand
علامت تجارتی فرعی
name plugging
تکرار نام یا علامت تجارتی
public image
تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
mark
علامت گذاشتن
trig
علامت گذاشتن
marks
علامت گذاشتن
line out
با خط علامت گذاشتن
melanize
با سیاهی علامت گذاشتن
matches
علامت دوبدو گذاشتن چوب
match
علامت دوبدو گذاشتن چوب
flexowriter
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
commercialize
بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
letters
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
lay off
<idiom>
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
lids
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into
<idiom>
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
business
<adj.>
تجارتی
commercial
<adj.>
تجارتی
for-profit
<adj.>
تجارتی
corporate
[commercial]
<adj.>
تجارتی
merchant
تجارتی
merchants
تجارتی
mercantile
تجارتی
commerical
تجارتی
relating to business
<adj.>
تجارتی
commercial
تجارتی
merchant bar
فولاد تجارتی
commodity rate
براتهای تجارتی
merchandise
کالای تجارتی
trade agreement
موافقتنامه تجارتی
commercial paper
سند تجارتی
commercial marine
کشتیرانی تجارتی
commercial loading
بارگیری تجارتی
commercial papers
اوراق تجارتی
mercantile marine
کشتیهای تجارتی
trade balance
موازنه تجارتی
trade names
نام تجارتی
industrial tube
لامپ تجارتی
commercial value
ارزش تجارتی
commercial transactions
معاملات تجارتی
brand loyalty
نام تجارتی
commerical papers
اوراق تجارتی
commerical papers
اسناد تجارتی
trade name
نام تجارتی
ideograph
مارک تجارتی
commercial structural steel
فولادسازهای تجارتی
commercial pure
خلوص تجارتی
commercial items
کالاهای تجارتی
advertisements
اگهیهای تجارتی
business name
اسم تجارتی
branding
عنوان تجارتی
bill of goods
فهرست تجارتی
argosy
ناوگان تجارتی
trading company
شرکت تجارتی
trades unions
اتحادیه تجارتی
trade unions
اتحادیه تجارتی
trade union
اتحادیه تجارتی
trade winds
بادهای تجارتی
trade restrictions
تضییقات تجارتی
trade price
قیمت تجارتی
trade price
بهای تجارتی
brands
عنوان تجارتی
commercials
اگهیهای تجارتی
business type operation
عملیات تجارتی
trade gap
کسری تجارتی
brand
عنوان تجارتی
merchant ship
کشتی تجارتی
trade barrier
مانع تجارتی
commercial items
اقلام تجارتی
commercial invoice
سیاهه تجارتی
commercial firm
شرکت تجارتی
document bills
اوراق تجارتی
commercial bills
اوراق تجارتی
merchantman
کشتی تجارتی
commercial attache
وابسته تجارتی
brand name
نام تجارتی
brand names
نام تجارتی
trade disputes
دعاوی تجارتی
dominant firm
واحد تجارتی مسلط
passive trade balance
توازن تجارتی منفی
unfavorable balance of trade
توازن نامطلوب تجارتی
local trade customs
عرف تجارتی محل
register of commerce
دفتر ثبت تجارتی
trade barrier
قید و بند تجارتی
commercial structural steel
فولاد ساختمان تجارتی
advertisement
آگهی های تجارتی
business income
درامد خالص تجارتی
commercial banking system
نظام بانکداری تجارتی
commercial light gage sheet
ورق فریف تجارتی
commercial procuration
قائم مقام تجارتی
commercial representative
قائم مقام تجارتی
commercial loading
بارگیری کالای تجارتی
cost plus
براساس قیمت تجارتی
in restraint of trade
تحت محدودیت تجارتی
To leave behinde.
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
merchandies
معامله کردن کالای تجارتی
roll out
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
charter party
قرارداد اجاره کشتی تجارتی
secular trend
سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
camial
وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
commercial type vehicle
خودروی تجارتی خودروهای شخصی
transferable commercial instrument
اوراق تجارتی قابل انتقال
commercialization
تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
privateer
درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
Biros
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriter
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriters
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biro
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
stock exchnge
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
to leave someone in the lurch
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
adverts
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dacron
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
advert
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
take over bid
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
payola
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
favourble balance of trade
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
legal reserves
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam
مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching
تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
signalled
علامت
stripe
علامت
presaging
علامت
brand
علامت
symptom
علامت
symptoms
علامت
banner
علامت
banners
علامت
code
علامت
signum
علامت
stripes
علامت
signal generator
علامت زا
presages
علامت
presaged
علامت
presage
علامت
tick
علامت
ticked
علامت
ticks
علامت
indicium
علامت
badges
علامت
impresa
علامت
indicator
علامت
fog signal
علامت مه
ditto
علامت
symbol
علامت
mark
علامت
badge
علامت
apostrophes
علامت
apostrophe
علامت
branding
علامت
emblem
علامت
brands
علامت
emblems
علامت
insignia
علامت
designation
علامت
designations
علامت
apostrophize
علامت
marks
علامت
caret
علامت
codes and codification
علامت
differentia
علامت
tag
علامت
tags
علامت
characters
علامت
tokens
علامت
bullets
یک علامت
bullet
یک علامت
token
علامت
signal
علامت
unsigned
بی علامت
marine code
علامت
signaled
علامت
character
علامت
symptomless
بی علامت
mark
علامت گذاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com