Total search result: 95 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
qualifying symbols |
علایم توصیفی |
|
|
Other Matches |
|
air signal |
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی |
conventional sign |
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه |
datum dan buoy |
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب |
ground signals |
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه |
descriptive |
توصیفی |
non restrictive |
توصیفی |
qualificative |
توصیفی |
descriptive economics |
اقتصاد توصیفی |
adjective of quality |
صفت توصیفی |
ineffability |
غیرقابل توصیفی |
qualifier |
کلمه توصیفی |
qualifying symbols |
نمادهای توصیفی |
positive economics |
اقتصاد توصیفی |
qualifiers |
کلمه توصیفی |
descriptive statistics |
امار توصیفی |
descriptive geometry |
هندسه تشریحی و توصیفی |
qualificative |
کلمه یا عبارت توصیفی |
narrative relief |
نقش برجسته توصیفی |
zoographic |
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی |
zoographical |
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی |
floristry |
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند |
civision |
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی |
fog signal |
علایم مه |
identification markings |
علایم شناسایی |
hazard signs |
علایم خطر |
plimsol mark |
علایم بارگیری |
draught marks |
علایم ابخور |
reflecting stud |
علایم شبنما |
fiducial marks |
علایم پوشاننده |
visual signal |
علایم بصری |
morse code |
علایم مورس |
indication of masculinity |
علایم رجولیت |
indication signs |
علایم راهنمایی |
sleeve emblem |
علایم سراستین |
load lines |
علایم بارگیری |
cipher text |
علایم رمز |
informative signs |
علایم اخباری |
control markings |
علایم کنترل |
traffic sign |
تابلو علایم |
legal assistance |
علایم قراردادی نقشه |
hazard signs |
علایم امکان تولیدخطر |
signalled |
علایم مخابراتی مخابرات |
ghost signals |
علایم راداری سرگردان |
signal |
علایم مخابراتی مخابرات |
military symbols |
علایم قراردادی نظامی |
base symbol |
علایم قراردادی مبنا |
emblem |
با علایم نشان دادن |
accounting symbol |
علایم مشخصه حساب |
signaled |
علایم مخابراتی مخابرات |
symbolic logic |
زبان علایم یاعلامتی |
emblems |
با علایم نشان دادن |
radar echo |
علایم روی صفحه رادار |
break up |
حد فاصل علایم مشخصه هدف |
break up |
مرز علایم مشخصه هدف |
ghost signals |
علایم راداری بدون منبع |
legal assistance |
کمکهای قضایی شرح علایم |
grid ticks |
علایم شبکه بندی نقشه |
r.m.a. color code |
علایم رنگی جامعه رادیوسازان |
signal area |
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه |
descriptive name |
شرح علایم روی نقشه |
sign off |
علایم ختم مخابرات یامکالمات |
berne list |
کتاب علایم شناسایی بین المللی |
regulatory signs |
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها |
fiducial marks |
علایم منطبق شونده در صفحه رادار |
service chevron |
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد |
drift signal |
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو |
contact |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
contacted |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
contacting |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
procedure sign |
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات |
contacts |
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف |
service marking |
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود |
symbolic form |
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی |
signed route |
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی |
compliance index |
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی |
grid ticks |
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه |
blinker |
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام |
pipping |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pip |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pipped |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
pips |
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار |
meaconing |
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن |
sanitize |
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان |
position light |
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع |
target echo |
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف |
to watch for certain symptoms |
توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ] |
skin paint |
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود |
dan runner |
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر |
spurious signal |
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی |
shoulder mark |
نشان سردوشی علایم سردوشی |
landmark |
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین |
landmarks |
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین |
radar return |
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار |
flag semaphore |
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم |