Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
rheology
علم جریان و تغییر شکل ماده
Search result with all words
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
Other Matches
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
reacts
تغییر به علت وجود یک ماده
reacting
تغییر به علت وجود یک ماده
react
تغییر به علت وجود یک ماده
reacted
تغییر به علت وجود یک ماده
conducted
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducting
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduction
توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conducts
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduct
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
current displacement
تغییر جریان
conductive
مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
night effect
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
surging
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
current
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
commutation
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
currents
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
creep
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
to transubstantiate
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
alternating current
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
تغییر روش تغییر رویه
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
bitching
سگ ماده
bitch
سگ ماده
bitches
سگ ماده
mattered
ماده
mattering
ماده
substance
ماده
nanny goat
بز ماده
antimatter
ضد ماده
substances
ماده
nanny goats
بز ماده
anti matter
ضد ماده
matters
ماده
bitched
سگ ماده
stuffless
بی ماده
nany
بز ماده
abscess
ماده
abscesses
ماده
articles
ماده
metal
ماده
metals
ماده
materials
ماده
article
ماده
stuffed
ماده
female
ماده
agents
ماده
agent
ماده
catch for door bolt
ماده
stuffs
ماده
stuff
ماده
foamed meterid
ماده کف
provision
ماده
monoclinous
نر و ماده
stipulation
ماده
matter
ماده
items
ماده
item
ماده
clause
ماده
clauses
ماده
material
ماده
developer agent
ماده فهور
disinfector
ماده ضدعفونی
vermicide
ماده کرم کش
hen sparrow
گنجشک ماده
insulant
ماده عایق
constituents
ماده متشکله
insulating material
ماده عایق
solvate
ماده محلول
chronogram
ماده تاریخ
toxic agent
ماده سمی
corrodent
ماده اکاله
deglutinate
ماده لزج
constituent
ماده متشکله
subsistance
ماده اصلی
vomitus
ماده قی شده
high explosive
ماده منفجره
toxic substance
ماده سمی
coloring matter
ماده رنگ
vomitus
ماده مستفرغه
stainer
ماده رنگرزی
goose
ماده غاز
septic
ماده عفونی
inspection clause
ماده نظارت
trinitrotoluen
ماده منفجره تی ان تی
coloring substance
ماده رنگ
vixen
روباه ماده
conservation of matter
بقای ماده
vixens
روباه ماده
metal
ماده مذاب
heparin
ماده چندقندی
metals
ماده مذاب
urea
ماده پیشاب
materialism
ماده گرایی
materialism
ماده پرستی
materialism
ماده گرائی
inoculant
ماده تلقیحی
abhesive
ماده ضد چسبندگی
narcotic
ماده مخدر
continuation clause
ماده تداوم
lignin
ماده چوب
consumable
ماده مصرفی
coloring agent
ماده رنگ
foodstuffs
ماده غذایی
single clause bill
ماده واحده
foodstuff
ماده غذایی
pesticides
ماده ضدافت
smoke agent
ماده دودانگیز
abiotic substance
ماده بیجان
pesticide
ماده ضدافت
materialism
اصالت ماده
active material
ماده موثر
mulches
ماده شیمیایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com