Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
Other Matches
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
bomb reconnaissance
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
offhanded
بی مطالعه
study
مطالعه
studies
مطالعه
off hand
بی مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
extemporal
بی مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
etude
مطالعه
perusal
مطالعه
reading
مطالعه
readings
مطالعه
studying
مطالعه
unstudied
مطالعه نشده
studied
از روی مطالعه
evaluate
مطالعه کردن
system study
مطالعه سیستم
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
studios
اطاق مطالعه
studio
اطاق مطالعه
at sight
بی مطالعه قبلی
study habits
عادتهای مطالعه
impromptu
بی مطالعه تصنیف
lucubration
مطالعه سخت
motion study
مطالعه ی حرکت
check
مطالعه کردن
determine
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
surveys
مطالعه مجمل
portable standard
چراغ مطالعه
praxeology
مطالعه رفتارانسان
survey
مطالعه مجمل
surveyed
مطالعه مجمل
examine
مطالعه کردن
survey
مطالعه کردن
inspect
مطالعه کردن
investigate
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
bolt
[examine]
مطالعه کردن
scrutinize
مطالعه کردن
assay
مطالعه کردن
analyse
[British]
مطالعه کردن
explore
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
study
مطالعه کردن
exploration
شناسایی
identification
شناسایی
knowledge
شناسایی
reconnaissance
شناسایی
recognition
شناسایی
counter reconnaisance
ضد شناسایی
recognizability
شناسایی
subjects
مبحث موضوع مطالعه
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
self study
مطالعه پیش خود
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
subject
مبحث موضوع مطالعه
criminology
مطالعه علمی جرم
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
subjected
مبحث موضوع مطالعه
teleology
مطالعه حکمت غایی
ethnography
مطالعه علمی نژادها
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
well read
اهل مطالعه و تحقیق
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
thought out
سنجیده مطالعه شده
thought-out
سنجیده مطالعه شده
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
ID card
کارت شناسایی
reconnoitring
شناسایی کردن
reconnoitred
شناسایی کردن
reconnoiters
شناسایی کردن
reconnoitering
شناسایی کردن
reconnoitered
شناسایی کردن
reconnaissance
شناسایی کردن
defacto recognition
شناسایی عملی
reconnaissance in force
شناسایی با رزم
reconnaissance party
گروه شناسایی
reconnaissance party
قسمت شناسایی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
reconnoiter
شناسایی کردن
cognizance
شناسایی اگاهی
identities
اصلیت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
identity
اصلیت شناسایی
problem identification
شناسایی مسئله
searched
شناسایی کردن
badge
کارت شناسایی
route reconnaissance
شناسایی جاده
character table
جدول شناسایی
route reconnaissance
شناسایی مسیر
reconnoitres
شناسایی کردن
visual identification
شناسایی بصری
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
legalization
شناسایی رسمی
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
kenspeckle
قابل شناسایی
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
indentification of soils
شناسایی خاکها
incognizant
بدون شناسایی
de jure recognition
شناسایی قانونی
identification test
ازمون شناسایی
identification card
کارت شناسایی
identification markings
علایم شناسایی
identifiable
قابل شناسایی
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
armed reconnaissance
شناسایی مسلحانه
specific search
شناسایی مخصوص
identifies
شناسایی کردن
search
شناسایی کردن
searchingly
شناسایی کردن
identified
شناسایی کردن
identify
شناسایی کردن
reconnaissance flight
پروازاکتشافی یا شناسایی
identifying
شناسایی کردن
boat hails
شناسایی قایق
marking panel
پرده شناسایی
reconnoitre
شناسایی کردن
searches
شناسایی کردن
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
capability study
مطالعه امکان انجام کار
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
optics
علم مطالعه در خواص نور
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
pinned
عدد شناسایی فردی
map reconnaissance
شناسایی از روی نقشه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com