English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English Persian
Capitol عمارت پارلمان ایالتی
Other Matches
parliamentary مصوب پارلمان دارای پارلمان فراکسیون
provincial ایالتی
state hood ایالتی
statewide ایالتی
parliaments پارلمان
parliament پارلمان
statehouses مجلس ایالتی
statehouse مجلس ایالتی
interstates بین ایالتی
interstate بین ایالتی
state guard ارتش ایالتی
landesgericht دادگاه ایالتی
house of assembly مجلس ایالتی
intrastate درون ایالتی
state prison زندان ایالتی
state university دانشگاه ایالتی
membership of the parliament عضویت پارلمان
speaker of parliament رئیس پارلمان
statehouses مجلس مقننه ایالتی
statehouse مجلس مقننه ایالتی
statehood حالت ایالتی داشتن
state guard نیروی نظامی ایالتی
parliaments مجلس شورا پارلمان
parliament مجلس شورا پارلمان
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
hansard صورت جلسات رسمی پارلمان انگلیسی
fcc شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
divan عمارت
imaret عمارت
mansion house عمارت
diwan عمارت
imaret عمارت
halls عمارت
hall عمارت
constructions عمارت
edifices عمارت
edifice عمارت
construction عمارت
roundheal عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
guildhall عمارت شهرداری
the interior of a building اندرون عمارت
town halls عمارت شهرداری
mansion عمارت بزرگ
a building of small scale عمارت کوچک
flat قسمتی از یک عمارت
fenestration روزنههای عمارت
flattest قسمتی از یک عمارت
guildhalls عمارت شهرداری
building عمارت دیسمان
gazeboo عمارت تابستانی
mansions عمارت بزرگ
town hall عمارت شهرداری
parliamentarism سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
mansion عمارت چند دستگاهی
pavilion عمارت کلاه فرنگی
mansions عمارت چند دستگاهی
gloriette عمارت کلاه فرنگی
pavilions عمارت کلاه فرنگی
perron پلکان جلو عمارت
Capitol عمارت کنگره درشهرواشینگتن
insula دستگاه عمارت اجاره نشینی
soffit سقف قسمت پایین عمارت
soffite سقف قسمت پایین عمارت
indoors در داخل عمارت در زیر پناه یا سقف
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
gazebo عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
acroterium یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com