Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English
Persian
beadsman
فاتحه خوان مزدور
Other Matches
grubs
مزدور نویسنده مزدور
grubbed
مزدور نویسنده مزدور
grub
مزدور نویسنده مزدور
requiem
فاتحه
requiems
فاتحه
the opening chapter
فاتحه
the opening chapter of the quran
فاتحه الکتاب
to ring the knell of anything
فاتحه چیزی راخواندن
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
beadroll
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
hirelings
مزدور
stipendiaries
مزدور
stipendiary
مزدور
hireling
مزدور
barrator
مزدور
mercenaly
مزدور
freelance
مزدور
hackney
مزدور
mercenaries
سرباز مزدور
journeyman
کارگر مزدور
hit men
آدمکش مزدور
crowder
ویولون زن مزدور
journeymen
کارگر مزدور
huckster
ادم مزدور
hucksters
ادم مزدور
journey man
کارگر مزدور
hit man
آدمکش مزدور
mercenary
سرباز مزدور
help
نوکر مزدور
helped
نوکر مزدور
helps
نوکر مزدور
galley slave
مزدور زحمتکش
crowder
کمانچه زن مزدور
foreign volunteer
[سرباز]
مزدور
sellsword
[سرباز]
مزدور
devil
نویسنده مزدور
fiddler
کمانچه زن مزدور
hatchet man
ادمکش مزدور
fiddler
ویولون زن مزدور
fiddlers
ویولون زن مزدور
fiddlers
کمانچه زن مزدور
hessian
ادم مزدور
hatchet men
ادمکش مزدور
hack
نویسنده مزدور
hatchet man
تروریست مزدور
hacked
نویسنده مزدور
hacks
نویسنده مزدور
devils
نویسنده مزدور
hatchet men
تروریست مزدور
pensionary
حقوق بگیر مزدور
gallowglass
دستهای سرباز مزدور
soloists
تک خوان
lip reader
لب خوان
an omnivorous reader
<idiom>
خر خوان
tabling
خوان
recitalist
تک خوان
soloist
تک خوان
table
خوان
tabled
خوان
tables
خوان
weeper
نوحه خوان
film reader
فیلم خوان
night raven
مرغ شب خوان
gleeman
حماسه خوان
lamenter
مرثیه خوان
studious
درس خوان
gospeller
انجیل خوان
studious
کتاب خوان
yodeler
اواز خوان
optical character reader
کاراکترنوری خوان
optical reader
نور خوان
tape reader
نوار خوان
sopranist
ششدانگ خوان
sopranist
زیر خوان
songstress
زن اواز خوان
songster
غزل خوان
songster
اواز خوان
scrimmager
رجز خوان
psalmist
مزمور خوان
prelector
خطابه خوان
prayerful
نماز خوان
phrenologist
جمجمه خوان
mark sense reader
نشان خوان
peayer
دعا خوان
page reader
صفحه خوان
threnodist
مرثیه خوان
ballad singer
تصنیف خوان
badge reader
نشانه خوان
mourners
نوحه خوان
mourner
نوحه خوان
braggarts
رجز خوان
braggart
رجز خوان
crooners
اواز خوان
crooner
اواز خوان
singers
اواز خوان
singer
اواز خوان
cantatrice
زن اوازه خوان
card reader
کارت خوان
document reader
سند خوان
epigraphist
کتیبه خوان
decoder
رمز خوان
character reader
دخشه خوان
epistler
رساله خوان
epistoler
رساله خوان
psalmodist
زبور خوان مزمورسرا
singin bird
پرنده اواز خوان
disk drive head
نوک دیسک خوان
cantor
اواز خوان مذهبی
artiste
اوازه خوان یا رقاص
artistes
اوازه خوان یا رقاص
reference
کتاب بس خوان بازگشت
lay clerk
سرود خوان کلیسا
chanter
سرود خوان کلیسا
major domo
نافر خوان سالار
references
کتاب بس خوان بازگشت
major-domo
نافر خوان سالار
optical mark reader
علامت نوری خوان
optical mark reader
نشان خوان نوری
optical mark reader
علامت خوان نوری
major-domos
نافر خوان سالار
magnetic tape reader
نوار مغناطیسی خوان
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
busker
آواز خوان دورهگرد
triller
اواز خوان باتحریر
optical character reader
دخشه خوان نوری
buskers
آواز خوان دورهگرد
optical page reader
صفحه نوری خوان
threnodist
روضه خوان مرثیه نویس
The singer made some recordings ,.
آوازه خوان چند صفحه پرکرد
chorister
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers
اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
natural philosopher
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
proletary
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
penster
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
like father like son
پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com