Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 50 (4 milliseconds)
English	Persian
devil	شیطان
devil	روح پلید
devil	تند و تیزکردن غذا
devil	با ماشین خردکردن
devil	نویسنده مزدور
devil	دیو
devil	ابلیس
Other Matches
to go to the devil	بجهنم رفتن
to go to the devil	جهنم شدن
the devil	رای
go devil	ماشین بذرپاش دستی
the devil	امان
go devil	لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
go devil	اژدر کوچک
go devil	مین یا نارنجک کوچک
go devil	ارابه دستی
snow devil	بهمن
kill devil	طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
devil may care	لاابالی
raise a devil	اشوب کردن
raise a devil	شلوغ کردن
He was working like the devil.	مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
devil's advocate <idiom>	[ارائه استدلال مخالف]
devil-may-care <idiom>	نگرانی نداشتند
devil's advocate	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate	شریک شیطان
devil's advocates	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocates	شریک شیطان
to raise the devil	شلوق کردن
sea devil	ماهی کوسه
blue devil	ال
blue devil	دیو
dare devil	بی پروا
dare devil	بی باک
dare devil	نترس
devil fish	چرتنه
devil fish	هشت پا
devil fish	اختپوت
devil may care	بی باک
dust devil	تنوره دیو
devil's paternoster	ورد نفرین امیز
blue devil	افسردگی
devil's claw	خفت پنجهای
devil's claw	خفت پنجه دیوی
devil worship	شیطان پرستی
devil may care	لاقید
devil may care	بی توجه به مقام
give the devil his due <idiom>	منصف بودن
speak of the devil and he appears <idiom>	حلال زاده بودن
To be between the devil and the deep blue sea.	راه پس وپیش نداشتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com