English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English Persian
shoulder فاصله بین گلوله وباروت
shouldered فاصله بین گلوله وباروت
shouldering فاصله بین گلوله وباروت
shoulders فاصله بین گلوله وباروت
Other Matches
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
visual elevation فاصله مربوط به افت گلوله
large spread فاصله گلوله ها راکم کنید
flash to bang time فاصله زمانی بین نور و صدای گلوله
stand-offs برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
space فاصله دادن فاصله داشتن
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
cartridges گلوله
fire ball گلوله
cartridge گلوله
gunshot گلوله
globe گلوله
gunshots گلوله
clues گلوله نخ
ball گلوله
shot گلوله
projectile گلوله
bullet گلوله
bullets گلوله
shots گلوله
cannon proof ضد گلوله
pellet گلوله
clue گلوله نخ
round گلوله
shell proof ضد گلوله
globes گلوله
glomerule گلوله رگ
roundest گلوله
line shot گلوله در خط
bullet-proof ضد گلوله
rounds گلوله ها
shaft خدنگ گلوله
snowballs گلوله برف
snowballing گلوله برف
snowballed گلوله برف
snowball گلوله برف
bombards گلوله باران
sugarplum گلوله نبات
bombarding گلوله باران
bombard گلوله باران
bombarded گلوله باران
shafts خدنگ گلوله
bombardment گلوله باران
smoke round گلوله دودانگیز
snow ball گلوله برف
lost گلوله ناپیدا
trajectory خط سیر گلوله
trajectory مسیر گلوله
trajectories خط سیر گلوله
trajectories مسیر گلوله
star shell گلوله نورافشان
shells گلوله توپ
star shell گلوله منور
shell گلوله توپ
bombardments گلوله باران
to round up گلوله کردن
to toll up گلوله شدن
plummets گلوله سربی
bullet-proof ضد گلوله کردن
missiles گلوله موشک
missile گلوله موشک
shrapnel گلوله ضد نفر
shrapnel گلوله نارنجکی
shrapnel گلوله افشان
shrapnel گلوله انفجاری
bullet-proof پاد گلوله
plummeting گلوله سربی
trial shot گلوله ازمایشی
plummeted گلوله سربی
plummet گلوله سربی
cannon balls گلوله توپ
cannon ball گلوله توپ
slugs گلوله بی شکل
slugged گلوله بی شکل
slug گلوله بی شکل
beehives گلوله ضد نفر
beehive گلوله ضد نفر
tracer shell گلوله رسام
ditto گلوله در راه
shelling گلوله توپ
fixed shell گلوله متصل
cannon shot گلوله توپ
cannon proof ضد گلوله توپ
gun stone گلوله توپ
gunshot wound زخم گلوله
illuminating shell گلوله منور
can , not observe گلوله ناپیدا
starshell گلوله منور
illumination round گلوله منور
line of impact خط اصابت گلوله
globus hystericus گلوله هیستریایی
burst center مرکز گلوله
bulletproof ضد یا مانع گلوله
cannonball گلوله توپ
canon ball گلوله توپ
cartouch گلوله توپ
gas shell گلوله دودانگیز
gilding metal روکش گلوله
equivalent service rounds گلوله معادل
drill ammunition گلوله مشقی
conglobate گلوله شدن
graupel گلوله برف
clew گلوله نخ گره
clew گلوله کردن
center of burst مرکزاصابت گلوله
cease loading گلوله را پرنکنید
gun shot گلوله توپ
cartouche گلوله توپ
blank catridge گلوله سلام
blank cartridge فشنگ بی گلوله
shell fragments قطعات گلوله
buckshot گلوله سربی
shell proof ضد نفوذ گلوله
fragments بسک گلوله
shell room انبار گلوله
fragmenting بسک گلوله
shilleilagh گلوله شلیلاق
fragment بسک گلوله
shoot down با گلوله کشتن
shrapnel shell گلوله انفجاری
single shot گلوله منفرد
plumb گلوله سربی
shell fragments بسک گلوله
rotating band کمربند گلوله
base spray بسکهای ته گلوله
live round گلوله جنگی
loading tray سینی پر کن گلوله
base fuze ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory خط سیربالیستیکی گلوله
number of rounds تعداد گلوله ها
incendiary گلوله اتش زا
ounce of lead گلوله سربی
piercing shell گلوله ثاقب
plumb bob گلوله شاقول
potshot گلوله هوایی
projectile flat سکوی گلوله
smoke projectile گلوله دودانگیز
ball گلوله توپ
blobs گلوله حباب
blob گلوله حباب
bullet گلوله تفنگ
bullet گلوله فشنگ
hit اصابت گلوله
bullets گلوله تفنگ
bullets گلوله فشنگ
delivery پرتاب گلوله
leads شاقول گلوله
fireball گلوله انفجاری
hits اصابت گلوله
shoots برد گلوله
ball گلوله کردن
shoot گلوله زدن
gunshot زخم گلوله
gunshots زخم گلوله
hitting اصابت گلوله
shoot برد گلوله
shoots گلوله زدن
impacts اصابت گلوله
impact اصابت گلوله
lead شاقول گلوله
rotund گلوله وار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com