English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
shell molding process فرایند قالب گیری پوستهای
Other Matches
sell molding قالب گیری پوستهای
shell molding machine دستگاه قالب گیری پوستهای
shell moulded casting قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
shell molding type foundry ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
croning molding process فرایند قالب گیری کرونینگ
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
shell mould قالب گرفتن پوستهای
moulding قالب گیری
moulds قالب گیری
moulded قالب گیری
stamping قالب گیری
molds قالب گیری
mould قالب گیری
molded قالب گیری
cased قالب گیری
size stick قالب اندازه گیری
molding box جعبه قالب گیری
transfer mold قالب گیری انتقالی
template molding قالب گیری شابلونی
comppression molding compound قالب گیری تراکمی
bench میز قالب گیری
benches میز قالب گیری
die stamping قالب گیری حدیدهای
compression molding compound قالب گیری تراکمی
stamping quality کیفیت قالب گیری
stamping mass جرم قالب گیری
stamping die حدیده قالب گیری
moulding clay خاک قالب گیری
molding machine دستگاه قالب گیری
molder's tool ابزار قالب گیری
loam molding shop قالب گیری ماسهای
molding sand ماسه قالب گیری
loam molding قالب گیری ماسهای
metal stamping قالب گیری فلزی
molding shop کارگاه قالب گیری
injection moulding روش قالب گیری تزریقی
die stamping press پرس قالب گیری حدیدهای
fuller منگنه شیاردار قالب گیری
molding sand preparation plant واحد تهیه ماسه قالب گیری
plaster of Paris گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
investment مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
investments مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
pellicular پوستهای
shell roof بام پوستهای
membrane curing گیرش پوستهای
film cutout فیوز پوستهای
shell casting ریخته گری پوستهای
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
processes فرایند
process فرایند
lins donawitz process فرایند ال دی
solidifying process فرایند انجماد
cyclic process فرایند چرخهای
fixation process فرایند تثبیت
decision process فرایند تصمیم
output process فرایند خروجی
markov process فرایند مارکف
manufacturing process فرایند ساخت
continuous process فرایند پیوسته
mental process فرایند ذهنی
manufacture process فرایند ساخت
cleaning process فرایند شستشو
stochastic process فرایند اتفاقی
cladding process فرایند پوشش
steelmaking process فرایند فولادسازی
gosseneck process فرایند دوخمی
duplexing process فرایند دوپلکس
selective process فرایند گزینشی
salpeter process فرایند سالپیتر
roll piercing process فرایند نوردمایل
process conversion تبدیل فرایند
refining process فرایند پالایش
interative process فرایند تکراری
production process فرایند تولید
dissipative process فرایند اتلافی
direct process فرایند مستقیم
hot dipping process فرایند اندودکاری
isentropic process فرایند هم انتروپی
sequential process فرایند ترتیبی
process control بررسی فرایند
converting process فرایند بیرنه
mond process فرایند موند
iterative process فرایند تکراری
fusion process فرایند ذوب
nuclear reaction فرایند هستهای
historical process فرایند تاریخی
process control کنترل فرایند
discriminal process فرایند افتراقی
unionmelt process فرایند الیرا
bessemer process فرایند بسمر
adiabatic process فرایند بی دررو
bench scale process فرایند کارگاهی
batch process فرایند پیمانهای
ziegler process فرایند زیگلر
annealing process فرایند تابکاری
associative process فرایند تجمعی
oxidizing process فرایند اکسیداسیون
acid process فرایند اسیدی
budget process فرایند بودجه
scrubbing process فرایند شستشو و تصفیه
spark cutting process فرایند برشکاری شعلهای
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
refinery process فرایند کوره پالایش
process of industrialization فرایند صنعتی شدن
electrolytic oxidation process فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
pultrusion process فرایند کشش رانی
electro spark process فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process فرایند فرسایش الکتریکی
direct absorption process فرایند جذب مستقیم
ecological process فرایند بوم شناختی
air refining process فرایند تصفیه با هوا
remelting process فرایند ذوب مجدد
oxygen steelmaking process فرایند فولادسازی اکسیژنی
process control computer کامپیوتر کنترل فرایند
primary process thinking اندیشیدن در فرایند نخستین
extrusion process فرایند چکش کاری
investment castings process فرایند ریخته گی بسته
master file maintenance فرایند بروز دراوردن
basic bessemer process فرایند مقدماتی بسمر
procedure رویه طریقه فرایند
starting procese فرایند راه اندازی
deceleration فرایند برگشت پذیر
tunneling process فرایند تونل زنی
lead chamber process فرایند اتاق سربی
lost wax process فرایند مدلهای مومی
metal spraying process فرایند پاشش فلز
irreversible process فرایند برگشت ناپذیر
reciprocating rolling process فرایند نوردکاری رفت و امدی
predefined process فرایند از پیش تعریف شده
press cast process فرایند ریخته گری فشاری
low voltage operation فرایند کار فشار ضعیف
acetate rayon process فرایند تهیه الیاف استاتی
edge فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edges فرایند یا مداری که با تغییر سطح
addressing فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای
pig iron scrap process فرایند قراضه اهن خام
hot mold centrifugal casting process فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
pig iron ore process فرایند سنگ اهن خام
predefined process symbol علامت فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol نماد فرایند از پیش تعریف شده
pressure die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
backspace tape فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
recoveries برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
minimax روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
centrifugal casting process فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
his severity relaxed از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
dopant مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
desk checking فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
clicks تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
clicked تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
shut off mechanism وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
digamy دو زن گیری دو شوهر گیری
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
page in فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
page out فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
reset برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
pre اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
pre- اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
cadam فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
resets برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
harrod domar equation دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
molded قالب
carcases قالب
mattering قالب
templates قالب
model قالب
die قالب
blocks سد قالب
molds قالب
ingot قالب
centering قالب
cake قالب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com