Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
theory of epigensis
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
Other Matches
provided he goes at once
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
cover one's tracks
<idiom>
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
the fact that
اینکه
in order that
تا اینکه
save that
جز اینکه
or
یا اینکه
so as to
تا
[اینکه ]
howbeit
با اینکه
in spite of the face that
اینکه
up to/till/until
<idiom>
تا اینکه
unless
جز اینکه
in order to ...
تا
[اینکه ]
providing
مشروط بر اینکه
in order that
برای اینکه
wherein
دراثنای اینکه
because
برای اینکه
whilst
ضمن اینکه
instantly
به محض اینکه
instead
بجای اینکه
ere
قبل از اینکه
notwithstanding
باوجود اینکه
to sum up
خلاصه اینکه
in view of the fact that
نظر به اینکه
whereas
نظر به اینکه
the reason why
دلیل اینکه
the reason why
علت اینکه
to the end that
تا اینکه بقصداینکه
in view of
<idiom>
به خاطر اینکه
to the end that
برای اینکه
whenas
بعلت اینکه
Despite the fact that…
با وجود اینکه
In view of the fact that … whereas …
نظر به اینکه
that's that
اینکه از این
for
برای اینکه
inorder to
برای اینکه
insomuch
نظر به اینکه
on the supposition that
بخیال اینکه
on the supposition that
بتصور اینکه
owing to the fact that
به واسطه اینکه
pray consider my case
تمنی اینکه
save that
الا اینکه
so that
برای اینکه
than
تا اینکه بجز
as thought
مثل اینکه
as though
مثل اینکه
owing to the fact that
نظر به اینکه
forasmuch as
نظر به اینکه
even though
ولو اینکه
in order to ...
برای
[اینکه]
so as to
برای
[اینکه]
as soon as
بمحض اینکه
as if
مثل اینکه
hent
ربودن تا اینکه
inorder to
به خاطر اینکه برای
as respects
با توجه به اینکه اما
in order that he may go
برای اینکه برود
not to mention ...
<idiom>
به اضافه اینکه ... است
in one world
خلاصه اینکه مختصرا
i maintain
قائل هستم به اینکه ...
not to say ...
<idiom>
به اضافه اینکه ... است
though
گرچه هرچند با اینکه
what with
<idiom>
برای اینکه ،درنتیجه
there is nothing for it but to
چارهای ندارد جز اینکه
in order that i may go
برای اینکه بروم
in a word
خلاصه اینکه مختصرا
as regards
با توجه به اینکه اما
in one word
خلاصه اینکه مختصرا
as respects ...
درباره ...
[با توجه به اینکه... ]
Not to mention the fact that …
حالا بگذریم از اینکه...
much as I'd like to
<idiom>
با اینکه اینقدر دوست دارم
that is no new
اینکه خبر تازهای نبود
Supposing that is the case .
بفرض اینکه اینطور باشد
the instant i saw him
بمحض اینکه اورا دیدم
inadvisably
بدون اینکه صلاح باشد
to be on the safe side
برای اینکه احتمال اشتباه
You are asking for it. You are sticking your neck out.
مثل اینکه تنت می خارد
in orders that it may beeasier
برای اینکه اسان تر شود
instead of doing
بجای اینکه انجام بدهند
instead of working
بجای اینکه او کار بکند
whereas
بادر نظر گرفتن اینکه
iimmediately he saw me
بمحض اینکه مرا دید
adside from
صرفنظر از اینکه گذشته از این
He is very primitive and uncuth .
مثل اینکه از پشت کوه آمده
incomparably
بدون اینکه نظر داشته باشد
we eat that we may live
میخوریم برای اینکه زنده باشیم
approves
تصور اینکه چیزی خوب است
Depending on how late we arrive ...
بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
euphonically
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
it is not true that he is dead
اینکه میگویند مرده است حق ندارد
benifit of elergy
امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
You seem to expect something for good measure !
مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
authentication
اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
Unless the contray is proved .
مگر اینکه خلافش ثابت شود
off the point
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
irrelevantly
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
combatable
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
approving
تصور اینکه چیزی خوب است
approve
تصور اینکه چیزی خوب است
It seems I am not welcome (wanted) here.
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
i sort of feel sick
مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
at the owner's risk
با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
hylotheism
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
qualities
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
it was beneath my notice
شایسته اینکه اعتنایی بان کنم نبود
our offer to render a service
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
I am glad to see you up and about.
خوشحالم از اینکه شما را سر پا وسر حال می بینم
It's good to see you again.
خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
forbids
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
forbid
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
There is still time before I go.
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
take a stand on something
<idiom>
فهمیدن اینکه کسی بر علیه چیزی است
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
Unless otherwise stated .
مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
quality
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
After his discharge from the army, he came to Tehran .
پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
mutual terms
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
checks
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
mercerize
موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
without lifting a finger
بدون اینکه به چیزی دستی بزند
[اصطلاح روزمره]
To see her
[The sight of her]
gives me a pang in my heart.
وقتی که او
[زن]
را میبینم مانند اینکه نیش به قلبم می زنند.
checked
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
open
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
polarity
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
except as otherwise provided
مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
check
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
opens
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opened
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
without lifting a finger
بدون اینکه اصلا کاری بکند
[اصطلاح روزمره]
germtheory
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
polarities
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
think little of
<idiom>
تصور اینکه چیزی یا کسی مهم یا باارزش است
second-guess someone
<idiom>
حدس اینکه یکی دیگه چه کاری انجام میداد
bridges
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
. Why,what was the harm?
چرا اینکه دیگر ایرادی نداشت؟ ( بعنوان اعتراض )
You wI'll fail unless you work harder .
موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
Looks likes he is asking for trouble . looks like he is sticking his neck out .
مثل اینکه سرش به گردنش ( تنش ) زیادی می کند
bridged
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
adoptionism
اعتقادبه اینکه عیسی فرزندخوانده خدا است نه پسرحقیقی او
humoralism
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
wait up for
<idiom>
به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
learn to walk before yaou run.
<proverb>
قبل از اینکه بدوى راه رفتن را یاد بگیر.
Funstionalism
[عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
dirty bit
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
power
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
interior label
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
verified
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifying
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verify
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
powered
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
powers
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
verifies
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
a penny for your thoughts
<idiom>
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
interpleader
محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
balances
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checked
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
loops
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
checks
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
high time
<idiom>
زمان قبل از اینکه کاری بیش ازآن انجام شده
looped
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balance
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
supervising
بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
parity
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
cut down to size
<idiom>
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
How about going out together?
نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟
[به عنوان دوست پسر و دختر]
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
to prove an a
اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
sequences
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
supervised
بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
assembler
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
boxes
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
supervise
بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
supervises
بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
polarities
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
habeas corpus
میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com