Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
distributed capacity	فرفیت منتشر
Other Matches
throughput capacity	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
issuant	منتشر کننده منتشر شونده
berthing capacity	فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
valence	واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
carload shipment	حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
opportune lift	فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
grid anode capacity	فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
broadcasts	منتشر
broadcast	منتشر
diffuse	منتشر شده
diffuse	منتشر کردن
broadcasts	منتشر کردن
to make a noise	منتشر شدن
diffused	منتشر شده
broadcast	منتشر کردن
spreader	منتشر کننده
irradiated	منتشر کردن
irradiates	منتشر کردن
irradiating	منتشر کردن
diffusor	منتشر کننده
put forth	منتشر کردن
get abroad	منتشر شدن
unissued <adj.>	منتشر نشده
inedited	منتشر نشده
incident light	نور منتشر
diffuser	منتشر کننده
give forth	منتشر کردن
irradiate	منتشر کردن
circulates	منتشر شدن
diffuses	منتشر کردن
spreads	منتشر کردن
diffusing	منتشر کردن
spread	منتشر کردن
diffusing	منتشر شده
circulate	منتشر شدن
diffuses	منتشر شده
diffused	منتشر کردن
circulated	منتشر شدن
circumfuse	باطراف منتشر کردن
spreads	منتشر شدن انتشار
reported statistics	امارهای منتشر شده
spreads	منتشر کردن یا شدن
diffusively	بطور منتشر و یا مفصل
spread	منتشر کردن یا شدن
propagated error	اشتباه منتشر شده
spread	منتشر شدن انتشار
pantropical	منتشر درنواحی گرمسیری
pantropic	منتشر درنواحی گرمسیری
widespread	شایع همه جا منتشر
release	منتشر ساختن رهایی
unissued shares	سهام منتشر نشده
widespreading	شایع همه جا منتشر
released	منتشر ساختن رهایی
releases	منتشر ساختن رهایی
republish	دوباره منتشر کردن
emitter	منتشر کننده پس دهنده امواج
epizootic	منتشر شونده درمیان جانوران
the volume that preceded	جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
blowy	بسهولت باطراف منتشر شونده
posthumous	منتشر شده پس از مرگ نویسنده
diffused	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
spread	[منتشر کردن مایع روی سطح]
diffuse	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
get about	ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffuses	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffusing	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
the disease threatens to sprea	این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book	مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
periodicals	مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
This dictionary is published(printed) in three volumes.	این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
led	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
capacity	فرفیت
valence	فرفیت
incapacious	بی فرفیت
lift	فرفیت
lifted	فرفیت
lifting	فرفیت
tankage	فرفیت
lifts	فرفیت
spans	فرفیت
spanning	فرفیت
spanned	فرفیت
span	فرفیت
throughput	فرفیت
loading	فرفیت
capacitance	فرفیت
loads	فرفیت
load	فرفیت
loading capacity	فرفیت
content	فرفیت
capacities	فرفیت
volume capacity	فرفیت
line capacitance	فرفیت خط
equipotential	هم فرفیت
volumes	فرفیت
volume	فرفیت
contenting	فرفیت
precedent	نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents	نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
ecl	طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
covalent bond	قید هم فرفیت
charge cavity	فرفیت بار
gross capacity	فرفیت ناویژه
deadweight	فرفیت کششی
current capacity	فرفیت جریان
loadability	فرفیت بار
circuit capacity	فرفیت مدار
current capacity	فرفیت بار
coil capacity	فرفیت بوبین
coupling capacity	فرفیت اتصالی
deck load	فرفیت عرشه
electrostatic capacity	فرفیت الکترواستاتیک
drilling capacity	فرفیت حفاری
electrovalence	فرفیت الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
energy content	فرفیت انرژی
excess capacity	فرفیت اضافی
effective capacity	فرفیت موثر
expanded , capacity	توسعه فرفیت
fcl	فرفیت پر کانتینر
field capacity	فرفیت نگهداری
full container load	فرفیت پر کانتینر
full load	فرفیت تکمیل
full load	فرفیت کامل
general heat capacity	فرفیت گرمایی کل
design capacity	فرفیت طرح
electrostatic capacitive	فرفیت الکتروستاتیکی
gross tonnage	فرفیت ناخالص به تن
zero capacitance	فرفیت صفر
specific capacity	فرفیت مخصوص
road capacity	فرفیت جاده
refrigerant capacity	فرفیت سرمایی
productive capacity	فرفیت تولیدی
productive capacity	فرفیت تولید
production capacity	فرفیت تولید
pay load	فرفیت ترابری
output capacitance	فرفیت خروجی
net tonnage	فرفیت خالص به تن
natural capacity	فرفیت طبیعی
specific capacity	ضریب فرفیت
storage capacity	فرفیت انباره
tax capacity	فرفیت مالیاتی
working capacity	فرفیت کار
work load	فرفیت کار
vital capacity	فرفیت حیاتی
valence electron	الکترون فرفیت
useful load	فرفیت مفید
useful capacity	فرفیت مفید
unused capacity	فرفیت بی کار
univalent	دارای یک فرفیت
transformer capacity	فرفیت ترانسفورماتور
thermal capacity	فرفیت گرمایی
milling capacity	فرفیت فرزکاری
measure of capacity	پیمانه فرفیت
maximum capacity	فرفیت حداکثر
information capacity	فرفیت خبری
inductive capacity	فرفیت القائی
idle capacity	فرفیت بیکار
idle capacity	فرفیت بلااستفاده
holding capacity	فرفیت نگهداری
heating capacity	فرفیت گرمایش
heat capacity	فرفیت گرمایی
injection capacity	فرفیت تزریق
injection capacity	فرفیت پاشش
input capacitance	فرفیت ورودی
machine capacity	فرفیت ماشین
low capacitance cable	کابل با فرفیت کم
localized capacity	فرفیت متمرکز
load carring capacity	فرفیت باربری
load capacity	فرفیت بار
load capacity	فرفیت باربری
line charging capacity	فرفیت بارگیری خط
input capacitance	فرفیت اولیه
heat capacity	فرفیت حرارتی
ampere hour capacity	فرفیت باطری
outputs	کارکرد فرفیت
buffer capacity	فرفیت بافر
capacitance	فرفیت الکتریکی
capacitance	فرفیت خازنی
overloading	اضافه فرفیت
absorptive capacity	فرفیت جذب
capacitance of a capacitor	فرفیت خازن
capacitance of a conducting body	فرفیت رسانا
capacitance of a conductor	فرفیت سیم
overload	اضافه فرفیت
tonnage	فرفیت کشتی
breaking capacity	فرفیت شکست
battery capacity	فرفیت باتری
beach capacity	فرفیت اسکله
administrative capacity	فرفیت اداری
beach capacity	فرفیت باراندازساحلی
bearing capacity	فرفیت تحمل
absorption capacity	فرفیت جذب
antenna capacity	فرفیت انتن
atomicity	فرفیت اتمی
body capacitance	فرفیت بدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com