Dictiornary-Farsi | فرمان ازاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
at ease	فرمان ازاد
parade rest	فرمان ازاد


Search result with all words

rest	توقف فرمان ازاد
rests	توقف فرمان ازاد
Other Matches

ctrl break	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering	دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
stand fast	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering	فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march	فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me	فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
free gyroscope	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
computer controlled machine	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval	فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
high sea	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
guide left	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing	فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
free enterprise	اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
pipes	فرمان
Rd	فرمان RD
commission	فرمان
ordinance	فرمان
commissioning	فرمان
instituting	فرمان
institute	فرمان
commissions	فرمان
instituted	فرمان
institutes	فرمان
ordinances	فرمان
assize	فرمان
commands	فرمان
decrees	فرمان
decreeing	فرمان
decreed	فرمان
decree	فرمان
sanctions	فرمان
sanctioning	فرمان
firman	فرمان
sanction	فرمان
sanctioned	فرمان
charters	فرمان
control	فرمان
precepts	فرمان
ship will adjust	فرمان
for	فرمان FOR
MDs	فرمان D
MD	فرمان D
rudder bar	فرمان
rescript	فرمان
drive	فرمان
commandments	فرمان
commandment	فرمان
ordinace	فرمان
if	فرمان IF
mkdir	فرمان D
chartering	فرمان
chartered	فرمان
charter	فرمان
handle bar	فرمان
hest	فرمان
drives	فرمان
indocile	نا فرمان
insubordinate	نا فرمان
steering	فرمان
handlebar	فرمان
mark time	فرمان در جا
controls	فرمان
at my command	به فرمان من
controlling	فرمان
bugle call	فرمان
by order of	فرمان
word	فرمان
worded	فرمان
precept	فرمان
commanded	فرمان
edicts	فرمان
command	فرمان
edict	فرمان
chdir	فرمان CD
finds	فرمان FIND
appending	فرمان APPEND
files	فرمان FILES
appends	فرمان APPEND
find	فرمان FIND
motor vehicle tax	فرمان اتومبیل
buffers	فرمان BUFFERS
commanded	فرمان دستوردادن
prescription	صدور فرمان
paddling	دسته فرمان
paddles	دسته فرمان
paddled	دسته فرمان
control switch	کلید فرمان
control surface	سطح فرمان
control ratio	نسبت فرمان
prescriptions	صدور فرمان
control pannel	تابلوی فرمان
control panel	تابلوی فرمان
control lever	اهرم فرمان
paddle	دسته فرمان
chkdsk	فرمان CHKDSK
appended	فرمان APPEND
append	فرمان APPEND
pulpits	میز فرمان
pulpit	میز فرمان
control electrode	الکترود فرمان
remote control	فرمان از دور
order arms	فرمان پافنگ
control cubicle	ایستگاه فرمان
control circuit	مدار فرمان
mandating	حکم فرمان
control characteristic	مشخصه فرمان
mandates	حکم فرمان
command key	کلید فرمان
mandated	حکم فرمان
mandate	حکم فرمان
command language	زبان فرمان
command signal	علامت فرمان
operator command	فرمان متصدی
sort	فرمان SORT
steering wheels	چرخ فرمان
steering wheel	چرخ فرمان
on the double	فرمان بدو رو
breaks	فرمان BREAK
cls	فرمان CLS
break	فرمان BREAK
control system	سیستم فرمان
operated	فرمان دادن
operate	فرمان دادن
prints	فرمان PRINT
printed	فرمان PRINT
control grid	شبکه فرمان
print	فرمان PRINT
sorts	فرمان SORT
sorted	فرمان SORT
operates	فرمان دادن
fire order	فرمان اتش
tree	فرمان TREE
restoring	فرمان RESTORE
restores	فرمان RESTORE
restored	فرمان RESTORE
restore	فرمان RESTORE
vol	فرمان VOL
pausing	فرمان writePAUSE
pauses	فرمان writePAUSE
paused	فرمان writePAUSE
pause	فرمان writePAUSE
more	فرمان ORE
acted	فرمان قانون
act	فرمان قانون
external command	فرمان خارجی
automatic controller	دستگاه فرمان
attrib	فرمان اتریب
advance march	فرمان پیش
commanding	فرمان دهنده
command unit	واحد فرمان
at call	اماده فرمان
modes	فرمان ODE
mode	فرمان ODE
verifying	فرمان VERIFY
verify	فرمان VERIFY
verifies	فرمان VERIFY
verified	فرمان VERIFY
officers	فرمان دادن
officer	فرمان دادن
at or within call	اماده فرمان
filter command	فرمان FILTER
recovers	فرمان RECOVER
recovering	فرمان RECOVER
recover	فرمان RECOVER
instrument board	تخته فرمان
cease fire	فرمان اتش بس
internal command	فرمان درونی
irade	حکم فرمان
left flank march	فرمان سمت چپ رو
left oblique march	فرمان میل به چپ رو
channel command	فرمان کانال
types	فرمان TYPE
typed	فرمان TYPE
type	فرمان TYPE
chcp	فرمان CHCP
joysticks	دسته فرمان
joystick	دسته فرمان
nerve centres	مرکز فرمان
decretal	فرمان پاپ
del	فرمان DEL
external command	فرمان برونی
backup	فرمان BACKUP
battalia	فرمان جنگ
give way	فرمان پاروها با هم
ordains	فرمان دادن
ordaining	فرمان دادن
ordained	فرمان دادن
ordain	فرمان دادن
electronic control	فرمان الکترونیکی
drum controller	غلطک فرمان
diskcomp	فرمان DISKCOPY
god's ordinace	فرمان خدا
handle bar arm	دسته فرمان
handle escutcheon	روقفلی فرمان
nerve centre	مرکز فرمان