English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
word of command فرمان نظامی
Search result with all words
call off فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
Other Matches
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march فرمان قدم رو فرمان پیش
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
guide on me فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
close ranks فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
commands فرمان
Rd فرمان RD
chdir فرمان CD
pipes فرمان
ship will adjust فرمان
decreed فرمان
if فرمان IF
commanded فرمان
precepts فرمان
decrees فرمان
decreeing فرمان
charters فرمان
chartered فرمان
charter فرمان
rudder bar فرمان
commissions فرمان
insubordinate نا فرمان
steering فرمان
commissioning فرمان
commission فرمان
handlebar فرمان
decree فرمان
chartering فرمان
sanction فرمان
firman فرمان
mark time فرمان در جا
institutes فرمان
handle bar فرمان
commandments فرمان
commandment فرمان
at my command به فرمان من
edicts فرمان
drives فرمان
drive فرمان
ordinace فرمان
assize فرمان
sanctions فرمان
sanctioning فرمان
sanctioned فرمان
edict فرمان
ordinances فرمان
instituted فرمان
institute فرمان
by order of فرمان
control فرمان
MDs فرمان D
word فرمان
worded فرمان
for فرمان FOR
rescript فرمان
command فرمان
controlling فرمان
instituting فرمان
hest فرمان
ordinance فرمان
indocile نا فرمان
mkdir فرمان D
bugle call فرمان
controls فرمان
MD فرمان D
precept فرمان
mil نظامی
warlike نظامی
martin نظامی
military نظامی
soldiers نظامی
service نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
serviced نظامی
martial نظامی
appended فرمان APPEND
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
buffers فرمان BUFFERS
backup فرمان BACKUP
appends فرمان APPEND
appending فرمان APPEND
tatoo فرمان خاموشی
append فرمان APPEND
power steering فرمان خودکار
preparatory command فرمان خبر
finds فرمان FIND
ren فرمان REN
regeneration control فرمان واکنشی
find فرمان FIND
files فرمان FILES
subordination فرمان برداری
radio control فرمان رادیویی
tree فرمان TREE
verifying فرمان VERIFY
preparatory command فرمان حاضرباش
tent striking فرمان ضد استقرار
steering wheels چرخ فرمان
ten commandments ده فرمان موسی
vol فرمان VOL
parade rest فرمان ازاد
paddled دسته فرمان
printed فرمان PRINT
print فرمان PRINT
order arms فرمان پافنگ
operator command فرمان متصدی
sorts فرمان SORT
sorted فرمان SORT
verify فرمان VERIFY
verifies فرمان VERIFY
prints فرمان PRINT
steering wheel چرخ فرمان
breaks فرمان BREAK
break فرمان BREAK
operates فرمان دادن
operated فرمان دادن
operate فرمان دادن
officer فرمان دادن
officers فرمان دادن
verified فرمان VERIFY
on the double فرمان بدو رو
modes فرمان ODE
steering axle میل فرمان
rudder bar فرمان هواپیما
steering column tube لوله فرمان
steering gear دنده فرمان
steering gear جعبه فرمان
types فرمان TYPE
typed فرمان TYPE
type فرمان TYPE
act فرمان قانون
acted فرمان قانون
steering axle میله فرمان
pauses فرمان writePAUSE
commanding فرمان دهنده
mode فرمان ODE
ordains فرمان دادن
ordaining فرمان دادن
ordained فرمان دادن
ordain فرمان دادن
recover فرمان RECOVER
servo فرمان یار
recovering فرمان RECOVER
recovers فرمان RECOVER
command unit واحد فرمان
more فرمان ORE
joysticks دسته فرمان
paddling دسته فرمان
paddles دسته فرمان
restore فرمان RESTORE
paddle دسته فرمان
advance march فرمان پیش
streeing column ستون فرمان
streeing column میل فرمان
restored فرمان RESTORE
restores فرمان RESTORE
restoring فرمان RESTORE
pausing فرمان writePAUSE
steering worm sector تاج فرمان
steering swivel مفصل فرمان
joystick دسته فرمان
nerve centres مرکز فرمان
nerve centre مرکز فرمان
rise and shine فرمان برپا
pause فرمان writePAUSE
prescriptions صدور فرمان
paused فرمان writePAUSE
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com