English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
constant voltage فشار الکتریکی ثابت
Other Matches
electric constant ثابت الکتریکی
voltage فشار الکتریکی
voltages فشار الکتریکی
electric tension فشار الکتریکی
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
voltage source منبع فشار الکتریکی
voltage drop افت فشار الکتریکی
contact potential فشار الکتریکی تماسی
voltage stabilization تثبیت فشار الکتریکی
voltage stability ثبات فشار الکتریکی
inductivity ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
instantaneous voltage مقدار لحظهای فشار الکتریکی
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
constant pressure فشار ثابت
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
static فشار ثابت هوا
static pressure فشار ثابت هوا
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
voltage swing نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
output voltage ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing ثابت دستورالعمل ثابت
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
electric الکتریکی
electrotechnical الکتریکی
electrical الکتریکی
flux فلوی الکتریکی
electrode قطب الکتریکی
electrodes قطب الکتریکی
transcription ضبط الکتریکی
transcriptions ضبط الکتریکی
electric traction کشش الکتریکی
electric unit واحدهای الکتریکی
discharge تخلیه الکتریکی
electric welding جوشکاری الکتریکی
electric wind باد الکتریکی
discharges تخلیه الکتریکی
electrical analogue مشابهات الکتریکی
electric traction قوه الکتریکی
electric wave موج الکتریکی
electrolysis تجزیه الکتریکی
electric heater گرم کن الکتریکی
electric energy انرژی الکتریکی
electric drive محرکه الکتریکی
electric resistance مقاومت الکتریکی
tachogenerator دورسنج الکتریکی
electric primer چاشنی الکتریکی
electric equipment تجهیزات الکتریکی
electric eye چشم الکتریکی
magic eye چشم الکتریکی
electric force نیروی الکتریکی
electric flux شار الکتریکی
electric filter صافی الکتریکی
electric field میدان الکتریکی
electrical angle زاویه الکتریکی
electrovalence فرفیت الکتریکی
electromigration مهاجرت الکتریکی
electromagnet اهنربای الکتریکی
resistors مقاومت الکتریکی
resistor مقاومت الکتریکی
electrolytic iron اهن الکتریکی
electrolytic capacitor خازن الکتریکی
spark erossion فرسایش الکتریکی
electro erosion فرسایش الکتریکی
electrise الکتریکی کردن
electromotor محرک الکتریکی
electromotor موتور الکتریکی
electrovalency فرفیت الکتریکی
flash fuze چاشنی الکتریکی
galvano cautery داغ الکتریکی
gasoline electric بنزین الکتریکی
electropathy مداوای الکتریکی
images تصویر الکتریکی
image تصویر الکتریکی
gold contacts اتصالات الکتریکی
electron bombbardment بمباران الکتریکی
electrical transcription ضبط الکتریکی
electrical schematic نمودار الکتریکی
gyro compass قطبنمای الکتریکی
electrical conductance رسانایی الکتریکی
static breeze وزش الکتریکی
electrical breeze وزش الکتریکی
isolate به صورت الکتریکی
isolates به صورت الکتریکی
engine موتورغیر الکتریکی
isolating به صورت الکتریکی
conduction رسانایی الکتریکی
electrical conduction رسانش الکتریکی
electrical resistivity مقاومت الکتریکی
electrical prospecting کاوش الکتریکی
electrical model مدل الکتریکی
electrical interface تداخل الکتریکی
electrical insulator عایق الکتریکی
electrical degree درجه الکتریکی
electrical conductivity رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity هدایت الکتریکی
electrical bounding اتصال الکتریکی
electric apparatus دستگاه الکتریکی
dielectric viscosity لختی دی الکتریکی
dielectric strength پایدار دی الکتریکی
dielectric stress بار دی الکتریکی
electrical connections اتصالات الکتریکی
dielectric power قدرت دی الکتریکی
electric attraction جاذبه الکتریکی
charges بار الکتریکی
electric bulb لامپ الکتریکی
electric break down شکست الکتریکی
charge بار الکتریکی
electric brake ترمز الکتریکی
electric balance تعادل الکتریکی
dielectric polarization قطبش دی الکتریکی
corona discharge تخلیه الکتریکی
air dielectric دی الکتریکی هوا
electric shock شوک الکتریکی
electric shocks شوک الکتریکی
hot seat صندلی الکتریکی
all electric تماما" الکتریکی
electric arc قوس الکتریکی
capacitance فرفیت الکتریکی
electrical سیستم الکتریکی
electroplating ابکاری الکتریکی
dielectric strain بار دی الکتریکی
conductivity رسانندگی الکتریکی
specific conductance رسانندگی الکتریکی
electric coupling پیوست الکتریکی
electrify الکتریکی کردن
electric potential پتانسیل الکتریکی
electrifying الکتریکی کردن
electric component قطعه الکتریکی
circuit اتصال الکتریکی
circuits اتصال الکتریکی
electric connection اتصال الکتریکی
circuits جریان الکتریکی
electric contact کنتاکت الکتریکی
electric control کنترل الکتریکی
electric coupling تزویج الکتریکی
electric machine ماشین الکتریکی
circuit جریان الکتریکی
electric discharge تخلیه الکتریکی
electrifies الکتریکی کردن
electric circuit مدار الکتریکی
electric clock ساعت الکتریکی
voltaism ولتاژ الکتریکی
electrified الکتریکی کردن
electric charge بار الکتریکی
flash fuze ماسوره الکتریکی یا جرقهای
electric discharge lamp لامپ تخلیه الکتریکی
electric current intensity شدت جریان الکتریکی
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
permitivity نفوذ پذیری الکتریکی
electric field intensity شدت میدان الکتریکی
luminous discharge lamp لامپ تخلیه الکتریکی
electric chair صندلی اعدام الکتریکی
pelorus پایه قطبنمای الکتریکی
photoelectric reader خواننده فتو الکتریکی
electric potential difference اختلاف پتانسیل الکتریکی
electric field strength شدت میدان الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com