English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
Other Matches
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray اشعه مجهول
xrays اشعه مجهول
roentgen ray اشعه مجهول
x radiation تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
encephalogram عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
roentgenogram عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
aetiology علم تشخیص علل امراض علت شناسی
x ray بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
ventriculography پرتونگاری بطنی مغز پرتونگاری بطنی قلب
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
geriatrics رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
sectional drawing رسم مقطعی
cross sectional method روش مقطعی
radiography پرتونگاری
radiolography پرتونگاری
skiagraphy پرتونگاری
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
contrast x ray پرتونگاری تقابلی
oblique section مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
gauging section مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
micr سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
exception روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
photography عکسبرداری
retakes عکسبرداری شده
retaken عکسبرداری شده
retake عکسبرداری شده
retaking عکسبرداری شده
photoreconnaissance عکسبرداری اکتشافی
radiography عکسبرداری رادیو
basic cover عکسبرداری اولیه هوایی
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
skiascopy عکسبرداری از شبکیه چشم
run یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotography عکسبرداری از مسافات دور
runs یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotographic عکسبرداری از مسافات دور
phototypography چاپ بوسیله عکسبرداری
air contographic photography عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
photographed عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
posed قیافه گیری برای عکسبرداری
posing قیافه گیری برای عکسبرداری
photograph عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
pose قیافه گیری برای عکسبرداری
poses قیافه گیری برای عکسبرداری
unknowns مجهول
unknown مجهول
secret سر مجهول
secrets سر مجهول
unbeknownst مجهول
fameless مجهول
unbeknown مجهول
porter ناقل امراض
pediatrics امراض کودکان
occupation disease امراض حرفهای
nosography تعریف امراض
pulmonary discases امراض ریوی
dermatosis امراض جلدی
porters ناقل امراض
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
wide-angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
phototelegraphyt مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
the passive voice بنای مجهول
the passive voive بنا مجهول
rontgen rays پرتو مجهول
the passive voice فعل مجهول
the passive voive فعل مجهول
fameless مجهول الهویه
unclear condition شرط مجهول
of unknown identity مجهول الهویه
of unknown ownership مجهول المالک
identity of unknown مجهول الهویه
of obscure birth مجهول النسب
ownership of unknown مجهول المالک
unknown sample نمونه مجهول
dermatology مبحث امراض پوستی
histopathology مبحث امراض بافتی
gynecology دانش امراض زنانه
gerontologist متخصص امراض پیری
chiropody فن معالجه ودرمان امراض پا
geriatrist امراض دوران پیری
epidemiology علم امراض مسری
dermatologist متخصص امراض پوست
gynaecology علم امراض زنانه
general practitioner طبیب امراض عمومی
gynaecologist متخصص امراض زنانه
geriatrician امراض دوران پیریgyrfalcon
internist پزشک امراض داخلی
otologist متخصص امراض گوش
osteopathy انواع امراض استخوانی
pediatric مربوط به امراض کودکان
occupation disease امراض ناشی از کار
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
property with unknown owner مال مجهول المالک
passiveness فعل درحالت مجهول
property of unknown ownership مال مجهول المالک
incognito نا شناس مجهول الهویه
fabulous افسانه وار مجهول
property of unknown ownership اموال مجهول المالک
person of unknown indentity شخص مجهول الهویه
ignotum per igno tius توضیح مجهول با چیزمجهول تر
pedicures معالجه امراض دست وپا
hydropathy معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
virus عامل نقل وانتقال امراض
viruses عامل نقل وانتقال امراض
pedicure معالجه امراض دست وپا
physiatrics درمان امراض باوسایل طبیعی
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
rontgenogram عکسی که با پرتو مجهول بردارند
deponont در فاهر مجهول و در باطن معلوم
hypnotherapy معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
nosology مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
antiperiodic جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
identification تشخیص تشخیص دادن
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
participles وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
humoralism اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radioactivity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
identification friendly or foe سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
pips انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pipping انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
heliograph گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
phototostat رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
rays اشعه ها
radiation اشعه
deflected یا اشعه
deflect یا اشعه
ray اشعه
deflecting یا اشعه
deflects یا اشعه
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
enzootic مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
electron ray اشعه الکترونی
X-rays اشعه ایکس
X-ray اشعه ایکس
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
X-raying اشعه رونتگن
x ray اشعه ایکس
x radiation اشعه ایکس
microwave radiation اشعه میکروموجی
ion beam اشعه یونی
x rays اشعه ایکس
canal rays اشعه مجرایی
xrays اشعه ایکس
radiation sickness بیماری اشعه
gamma ray اشعه گاما
gamma radiation اشعه گاما
X-ray اشعه رونتگن
X-rayed اشعه ایکس
X-rayed اشعه رونتگن
X-raying اشعه ایکس
x ray beam اشعه رونتگن
cosmic rays اشعه کیهانی
ray اشعه تابشی
roentgen rays اشعه رنتگن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com