Dictiornary-Farsi | فهرست رسمی قرعه کشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
draw sheet	فهرست رسمی قرعه کشی


Other Matches

vehicle summary	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
active list	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rotas	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
part list	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
glossary	فهرست معانی فهرست لغات
glossaries	فهرست معانی فهرست لغات
graces	قرعه
by lot	با قرعه
lot	قرعه
lotteries	قرعه
lottery	قرعه
grace	قرعه
gracing	قرعه
graced	قرعه
lot	قرعه محوطه
draws	قرعه کشی
drawings	قرعه کشی
drawing	قرعه کشی
draw	قرعه کشی
ballot	قرعه کشیدن
to draw lots	قرعه کشیدن
ballots	قرعه کشیدن
dy drawing lots	به طریق قرعه
dy drawing lots	قرعه کشیدن
balloted	قرعه کشیدن
sortition	تقسیم با قرعه
sortition	قرعه کشی
sortition	قرعه اندازی
balloting	قرعه کشیدن
draw lots	قرعه کشیدن
drawing lots	قرعه کشی
draw lot	قرعه کشیدن
lotteries	قرعه کشی
lottery	قرعه کشی
draws	کشش قرعه کشیدن
draw	کشش قرعه کشیدن
the lot fell upon me	قرعه بنام من اصابت کرد
returning	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
index	فهرست فهرست اعلام
indexes	فهرست فهرست اعلام
indexed	فهرست فهرست اعلام
reviewed	بازدید رسمی یاسان رسمی
officious	نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewing	بازدید رسمی یاسان رسمی
review	بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary	مامور رسمی مقام رسمی
reviews	بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form	در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation	تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
catalogs	فهرست
cataloguing	فهرست
indexed	فهرست
roster	فهرست
phraseology	فهرست
cataloging	فهرست
b.d catalogue	فهرست بی . دی
cataloged	فهرست
kalendar	فهرست
catalogue	فهرست
catalogued	فهرست
indexes	فهرست
catalogues	فهرست
rosters	فهرست
index	فهرست
inventory	فهرست
indexless	بی فهرست
concordance	فهرست
rolls	فهرست
roll	فهرست
repertory	فهرست
tables	فهرست
rolled	فهرست
directory	فهرست
list	فهرست
catalog	فهرست
table	فهرست
directories	فهرست
tabling	فهرست
concordances	فهرست
checklist	فهرست
slip	فهرست
slipped	فهرست
file	فهرست
slips	فهرست
filed	فهرست
tabled	فهرست
catalogued	کتاب فهرست
directory	فهرست راهنما
tabled	در فهرست نوشتن
catalogued	فهرست کردن
nomenclauture	فهرست اصطلاحات
directories	فهرست راهنما
glossary	فهرست معانی
tabulates	فهرست کردن
tabulated	فهرست کردن
cataloged	کتاب فهرست
cataloged	فهرست کردن
rolled	فهرست پیچیدن
schedules	صورت فهرست
cataloging	کتاب فهرست
cataloging	فهرست کردن
tabulate	فهرست کردن
catalogs	کتاب فهرست
requirements list	فهرست نیازمندیها
rolls	فهرست پیچیدن
glossaries	فهرست معانی
catalogs	فهرست کردن
catalogue	کتاب فهرست
catalogue	فهرست کردن
messir catalogue	فهرست مسیه
catalogues	کتاب فهرست
short-listed	فهرست کوتاه
indexing	فهرست سازی
short-list	فهرست کوتاه
tariffs	فهرست نرخها
mailing lists	فهرست پستی
price list	فهرست قیمت
subdirectory	فهرست فرعی
subject index	فهرست موضوعی
table of replaceable partes	فهرست قطعات
parts list	فهرست قطعات
mailing list	فهرست پستی
hit lists	فهرست ضربه
hit list	فهرست ضربه
volume table of constants	فهرست راهنما
who's who	فهرست رجال
tariff	فهرست نرخها
short-listing	فهرست کوتاه
short-lists	فهرست کوتاه
catalogues	فهرست کردن
nomenelature	فهرست اصطلاحات
roll	فهرست پیچیدن
tabling	در فهرست نوشتن
cataloguing	کتاب فهرست
tables	در فهرست نوشتن
cataloguing	فهرست کردن
nominal list	فهرست نامها
data dictionary	فهرست داده ها
table	در فهرست نوشتن
rigging warrant	فهرست وسایل
problem checklist	فهرست مشکلات
star catalogue	فهرست ستارگان
inventory	فهرست موجودی
part list	فهرست اجزاء
registers	لیست یا فهرست
registering	لیست یا فهرست
register	لیست یا فهرست
gloss	فهرست معانی
excused list	فهرست معاف ها
bill of material	فهرست مواد
bill of goods	فهرست تجارتی
handlist	فهرست مختصر
handlist	فهرست دستی
terrier	فهرست ما یملک
terriers	فهرست ما یملک
file index	فهرست پرونده
bill of materials	فهرست مواد
bill of quantites	فهرست مقادیر
listing	فهرست نویسی
menus	فهرست انتخاب
menus	فهرست خوراک
menu	فهرست انتخاب
menu	فهرست خوراک
list	در فهرست نوشتن
list	فهرست کردن
display menu	فهرست نمایش
contents directory	فهرست محتویات
listings	فهرست نویسی
catalog	به فهرست بردن
bill of quantities	فهرست مقادیر
vocabulary	فهرست لغات
vocabularies	فهرست لغات
black list	فهرست سیاه
elench	ردمنطقی فهرست
cargo manifest	فهرست بار
catalog	کتاب فهرست
catalog	فهرست کردن
cross index	فهرست تقابلی
registries	دفتر فهرست
registry	دفتر فهرست
list	در فهرست واردکردن
timetabling	گاه فهرست
indexed	فهرست راهنما
schedule	صورت فهرست
index	فهرست شاخص
load manifest	فهرست بار
indexed	فهرست شاخص