Dictiornary-Farsi | فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)

English	Persian
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی


Other Matches

positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
dictionary	فرهنگ لغات
word book	فرهنگ لغات
lexicon [dictionary]	فرهنگ لغات
glossary	فرهنگ لغات
dictionary	فرهنگ لغات
dictionaries	فرهنگ لغات
vocabularies	فرهنگ لغات
wordbook	فرهنگ لغات
vocabulary	فرهنگ لغات
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
glossary	فهرست معانی فهرست لغات
glossaries	فهرست معانی فهرست لغات
dictionary program	برنامه فرهنگ لغات
lexical	وابسته به فرهنگ لغات
glossary	فرهنگ لغات دشوار
glossaries	فرهنگ لغات دشوار
vocabular	مربوط به فرهنگ لغات زبان
glossary	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossaries	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
vocabulary	فهرست لغات
vocabularies	فهرست لغات
nomenclator	فهرست لغات و اسامی
vocabular	مربوط به لغات یا فهرست ان
synonymize	الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
legends	شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend	شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend	فهرست علائم واختصارات
nomenclature	فهرست علائم واختصارات
legends	فهرست علائم واختصارات
glossarist	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
outsides	خارجی
peripheral	خارجی
extraneous	خارجی
foreign	خارجی
exoteric	خارجی
exosphere	خارجی
oversea	خارجی
exotic	خارجی
exogenous	خارجی
outsider	خارجی
outsiders	خارجی
outside	خارجی
exterior	خارجی
extra	خارجی
extra-	خارجی
externals	خارجی
outboard	خارجی
abextra	خارجی
gringos	خارجی
gringo	خارجی
outer	خارجی
extras	خارجی
exteriors	خارجی
international line	خط خارجی
external	خارجی
outward	خارجی
alien	خارجی
aliens	خارجی
extern	خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
external storage	حافظه خارجی
external store	انباره خارجی
external symbol	علامت خارجی
external storage	انباره خارجی
external thread	دنده خارجی
alien enemy	دشمن خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
actine	قسمت خارجی
adventitious	خارجی الحاقی
angle of emergence	زاویه خارجی
arris	زاویه خارجی
external sort	جورکردن خارجی
facades	نمای خارجی
facade	نمای خارجی
external reference	مرجع خارجی
external pressure	فشار خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
strangest	خارجی غریبه
immission	انتشار خارجی
imbody	صورت خارجی
facade	نمای خارجی
fanades	نمای خارجی
load curve	خم بار خارجی
strange	خارجی غریبه
foreign loan	وام خارجی
face	نمای خارجی
faces	نمای خارجی
external security	امنیت خارجی
external reperence	ارجاع خارجی
external reference	ارجاع خارجی
external operation	عملیات خارجی
superior planets	سیارههای خارجی
guest	انگل خارجی
outside cause	علت خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
outness	کیفیت خارجی
extrinsic	بیرونی خارجی
load	بار خارجی
outer wall	دیوار خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
outer planets	سیارات خارجی
outer fix	رمپ خارجی
guests	انگل خارجی
outside diameter	قطر خارجی
overseas trade	معاملات خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
extrinsic factor	عامل خارجی
outwork	سنگر خارجی
outward opening	دهانه خارجی
outside view	منظره خارجی
outside view	نمای خارجی
outside power	جریان خارجی
slough	پوسته خارجی
outboard profile	نیمرخ خارجی
foreign national	تبعه خارجی
foreign national	ملیت خارجی
external variable	متغیر خارجی
external transaction	معاملات خارجی
landfall	بویه خارجی
landfalls	بویه خارجی
impurity	اتم خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
outer connection	اتصال خارجی
loads	بار خارجی
externalities	پی امدهای خارجی
renvoi	تبعیدشخص خارجی
incarnations	صورت خارجی
incarnation	صورت خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
externalization	خارجی کردن
foreign exchange	ارز خارجی
foreign exchange	پول خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
externalities	اثرات خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
concrete object	عین خارجی
external combustion	احتراق خارجی
externalized	خارجی کردن
externalize	خارجی کردن
externalising	خارجی کردن
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
external force	نیروی خارجی
externalises	خارجی کردن
exterior varnish	جلای خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
external label	برچسب خارجی
external load	بار خارجی
external delay	تاخیر خارجی
foreign currency	ارز خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
ectoparasite	انگل خارجی
apothesis	منحنی خارجی
apophysis	منحنی خارجی
externalizing	خارجی کردن
external armature	ارمیچر خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
foreign bill	برات خارجی
externalizes	خارجی کردن
foreign deposit	سپرده خارجی
externalised	خارجی کردن
external benefits	فواید خارجی
external command	فرمان خارجی
external control	کنترل خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
apophyge	منحنی خارجی
external cost	هزینه خارجی
foreign reserves	ذخائر خارجی
foreign aid	کمک خارجی
external menory	حافظه خارجی
foreign law	حقوق خارجی
external circuit	مدار خارجی
foreign particle	جسم خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
external memory	حافظه خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
reactive load	بار خارجی القایی
indirect objects	چیز ماده خارجی
direct objects	چیز ماده خارجی
objectively	بطور واقعی یا خارجی
unadulterated	بدون مواد خارجی
foreign exchange	پول کشور خارجی
exocrine	غدهء مترشحهء خارجی
halted	معمولا با روشهای خارجی
externalsorting	جور کردن خارجی
outboard	سمت خارجی کشتی
peak load	بار خارجی بیشینه
incarnate	صورت خارجی دادن
exteriorization	صورت خارجی دادن به